ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید آزادگی

نیشگونه

ملا حسنی

بایگانی

سید ابراهیم نبوی

صدا

دانشجو

 

اجتماعتان را نقد و بررسی كنيد، اگر به هر كجا می‌رفتيد، شما را تفتيش، بازرسی و بازجويی می‌كردند، توهين می‌كردند، زندانی می‌كردند، محاكمه می‌كردند، برايتان پرونده سازی می‌كردند، به شما كار نميدادند، چرا كه خواست‌های قومی داشتيد، چه می‌كرديد؟

 آيا باز هم فكر می‌كرديد كه شما هم جزو ايران و ايرانی هستيد؟

يا مثل اسيران و فراری‌ها با شما رفتار می‌شود؟

آيا به اين نتيجه نمی‌رسيديد كه اگر مستقل بوديم و دولت مستقل داشتيم، پليسمان به ما احترام می‌گذاشت. دولتمان به ما اجازه می‌داد به زبان مادريمان، آموزش ببينيم. تاريخ و فرهنگ خودمان را بيشتر بشناسيم. از شخصيت‌های خود دفاع كنيم. حزب داشته باشيم تا خواست‌های اجتماعيمان را جمع بندی كرده و در پارلمان و دولت، به شكل قانون و عمل، در آورد. آيا به اين جوانان حق نمی‌دهيد كه رو به سوی استقلال خواهی بياورند؟

چون دولت و جمهوری اسلامی ايران، در دادن حقوق طبيعی آنان هم، خست می‌ورزد؟

آيا نبايد از جوانان سر خورده اقوام ايرانی انتظار داشته باشيم كه چشم به آن سوی مرزها و به كشور‌های ديگر بدوزند كه همدلی شان، بهتر و بيشتر از تهرانيان و حكومتيان مركز، نسبت به پيرامونيان، است؟

 ملت ايران! آقای رئيس جمهور!

می‌خواهم بدانم كه چه كس، كسان، سازمان‌ها و نهاد‌های ايرانی می‌خواهند آذربايجان را از ايران جدا كنند؟

آيا ملت و قوم آذر بايجان می‌خواهد يا مقام‌های دولتی و پليس؟

چه افراد و سازمان‌هايی با اعمال خود، مردم را به سمت تجزيه طلبی، هل می‌دهند و پيش می‌رانند؟

مطمئن باشيد كه فكر تجزيه از بيرون مرزها به ايران وارد نمی‌شود. بلكه فكری است كه كل سيستم انتظامی و امنيتی، آن را به مردم القا می‌كنند و مردم آن را از رفتار پليس شما، استنتاج می‌كنند.

 آقای رئيس جمهور!

اگر نگران تجزيه ايران هستيد، امروز حقوق قانونی اقوام را به آنان بر گردانيد. چرا از اداره ايران به شكل فدرال، نگران هستيد؟

تاريخ نشان داده است كه كردستان و آذربايجان، می‌توانستند، استقلال خود را اعلام كنند. اما نكردند ولی مايل بوده و هستند تا حكومت‌های خود مختاری داشته باشند كه با توجه به فرهنگ و تمدن و منطقه جغرافيايی و قومی، خود امور خودشان را اداره كنند و احساس كنند كه خودشان، مسئول وضع خودشان، هستند.
مطمئن باشيد كه هيچ كشوری از راه خود مختاری يا فدراليسم، به تجزيه راه نبرده است. بلكه بار دوش دولت، كاهش يافته و دولت به مسايل كلان پرداخته است. اين تجربه در آلمان، سوئد، سوئيس، كانادا، آمريكا و... موفقيت خود را نشان داده است.

در پايان از ملت ايران و رئيس جمهور آنان می‌خواهم، امنيت و آزادی ما آذربايجانيان، به ويژه ما خبرنگاران اقوام ايرانی را در كسب و انتشار آزادانه اطلاعات و اخبار، تامين كند.

در كدام جلسه می‌توانيم حاضر شويم، بدون اين كه سايه شوم و شرورانه پليس و لباس شخصی‌هايش در كنارمان نباشد؟

ملت ايران و اقوام ايرانی، در آينده نه چندان دور، سران حكومت، شما و ما را محاكمه خواهند كرد و رای خود را صادر كرده و تا پايان جهان، در كتاب‌ها، آموزش خواهند داد.

زنده باد ايران
زنده باد اقوام ايرانی
زنده باد آزادی
زنده باد آزادی كسب و انتشار اخبار و اطلاعات

 

نمی‌دانم به شما گزارش داده اند يا نه كه چه تعداد از فعالان سياسی اين مناطق با مراجعه به بخشداری‌ها، فرمانداری‌ها و استانداری‌ها، خواستار تشكيل احزاب محلی، بر اساس قوانين و چارچوبهای قانونی جمهوری اسلامی ايران شده‌اند. اما تا كنون نتيجه‌ای عايد آنان نشده است.

شما در جريان هستيد كه هر قومی و استانی مسائل خاص خود را دارد و مردم آن هم مثل بقيه مردم سراسر كشور، حق دارند، دارای احزاب بومی با گرايش‌های بومی باشد. آيا اجازه می‌دهيد، كردها، بلوچها، عرب‌ها و... سنی هم، احزاب ويژه خود را داشته باشند تا اهداف بومی و منطقه‌ای خود را پيگيری كنند؟

می‌دانيم كه يكی از اهداف اقوام ايرانی، تدريس زبان قومی در مدارس است. همچنين آنان می‌خواهند، معلمان مدارس را از ميان قوم خود برگزينند. اين در حالی است كه اغلب معلمان مناطق سنی نشين، شيعه هستند و به جای آموزش اصول و عقايد سنی، به آنان عقايد شيعه را می‌آموزند.

اين در حالی است كه به اقليت‌های بسيار اندك دينی كه البته حقشان هم هست، نظير ارامنه، يهوديان و زرتشتيان، اجازه داده می‌شود تا در مدارس ويژه خود تحصيل كنند. معلمان، هم زبان و هم دين خود را داشته باشند و در كنار زبان فارسی، به زبان خود هم آموزش ببينند. اين در حالی است كه كل ارامنه يا يهوديان يا زرتشتی‌های كشورمان كمتر از صد هزار نفر هستند. اما دولت شما در اين راستا، چه امكاناتی برای اقوام ايرانی ترك، كرد، لر، بلوچ و عرب داده است؟

راستی منشاء اين تبعيض چيست؟

 فشارهای جهاني؟!

آيا اين اقوام هم بايد دست به دامان دادگاه‌ها و سازمان‌های بين المللی شوند تا حقوق خودشان را به آنان بدهند؟

و به شخصيت فردی، اجتماعی، قومی و دينی آنان، احترام گذاشته شود؟

آيا شما سراغ داريد كه احزاب تهرانی از مسايل اقوام ايرانی و حقوق آنان حمايت كرده باشند. يا برنامه‌ای برای توسعه آن مناطق ارائه بدهند (اگر چه برای تهران هم نداده اند)، آيا از زندانيان سياسی، غير سياسی، مذهبی و از كشته شدگان اقوام ايرانی، حمايت كرده اند؟

آيا از نحوه برگزاری دادگاه‌ها برای محاكمه متهمان قومی، انتقاد كرده اند؟...

 ملت ايران! آقای رئيس جمهور!

در چند سال گذشته، نيروهای انتظامی- امنيتی، مجال هيچ گونه حركت اصولی و قانونی را به آذری‌ها نداده‌اند. در مقابل، اتهام‌های گوناگونی به آنها زده‌اند.حداقل آزادی‌های رايج در تهران را از آنان دريغ داشته‌اند. اغلب جوانان فعال و سياسی آذربايجان، مشت و لگد پليس، بازداشتگاه آن و فحش‌های ركيك لباس شخصی‌ها را تجربه كرده‌اند.

من به عنوان يك خبرنگار، از شما می‌پرسم (تا به مردم خبر بدهم) اگر شما به جای مردم تبريز، اردبيل، مشگين شهر، شبستر، اروميه، سنندج، كرمانشاه و... بوديد، چه می‌كرديد؟

اگر 25 سال تلاش می‌كرديد و دولت به شما، هر روز سخت‌تر از روز پيش می‌گرفت، چه نتيجه‌ای می‌گرفتيد؟ چه راه قانونی در جلو پای اين اقوام و فعالان سياسی آن‌ها می‌گذاريد؟

اگر مقام‌های رسمی و پليس، به شخصيت‌های تاريخی شما فحش می‌دادند، به شما اجازه نمی‌دادند، از آنان قدر دانی كنيد، ياد آنان را گرامی بداريد، به شما اجازه نمی‌دادند، خواست‌های خود را چاپ و منتشر كنيد. اگر به شما اجازه نمی‌دادند، از شهر‌های خود خارج شويد و در كوه‌ها، گرد هم آييد و عقايد، مسايل و مشكلات

 

قبلی

برگشت

بعدی