اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
شماره جدید آزادگی |
ما راي نمي دهيمابراهيم
نبوي
30 بهمن 1382 تا ساعاتي ديگر سرگذشت سياسي ايران وارد دوراني ديگر از تاريخ خود مي شود. رهبري نظام سياسي كشور تمام حيثيت خود را پاي بازي قماريك گروه سياسي گذاشته است كه سرآمد تاريخي شان با بي تدبيري و بي لياقتي و لجاجت برسرحفظ قدرت به سرآمده است. چشم نگران مردمي كه سالها رنج كشيدند و تحقير و اهانت را تحمل كردند، به صندوق هاي سفيدي دوخته شده است كه كفن پوشيده و دهان گشوده اند تا ته مانده اعتبار و حيثيت يك ملت را ببلعند. انتخابات مجلس كه قرار بود به تعبير رهبر انقلاب 57 عصاره فضائل يك ملت باشد، با حذف غيرقانوني نامزدهايي كه صلاحيت رذالت نداشتند، آماده گزينش عقب مانده هاي سياسي است. نامزدهايي كه به زور نگهبانان دكان دونبش خشونت بي اخلاق و اخلاق خشونتمدار، ميروند تا خانه ملت را نه به عصاره فضائل يك ملت كه پيشكش عصاره رذائل ملت كنند. آنكه خفته است را به نجوايي يا نه به سخني و اگر گوش سنگين باشد به بانگي مي توان بيدار كرد، اما با آنكه خود را به خواب زده چه مي شود كرد؟ سالها اين ملت نجواي خود را براي عدالت و آزادي به گوش رهبران كشور خواندند و خوابزده را ميل به بيداري نبود، سالهاست كه سخن از اصلاحات رفت و رهبران خوابزده كشور را ميلي به شنيدن آنچه مصلحت يك ملت و يك كشور است بود، سالهاست كه فرياد را نيز خط قرمز كشيدند و گلو را شايسته گريستن و ناليدن دانستند و نه بايسته گفتن و فرياد كشيدن. رهبران كشور مي خواهند، مي طلبند، دعوت مي كنند تا مردمي كه نرمي و مدارا را دوست مي دارند، رودرروي آنان بايستند و به جاي سنت زيباي مردمسالاري، روي پرروترين و دهان دريده ترين حافظان گذشته را كم كنند. تا ساعاتي ديگر سرنوشت يك ملت درگرو شعور و دانايي ملت بزرگي قرار خواهد گرفت كه تحقير را برنمي تابند و اهانت را به شعور و انتخاب خويش نمي پسندند. انتخاباتي كه مي شد رقابت يك اكثريت مردمي و آزاديخواه با اقليتي اصولگرا باشد، با فرمان رهبري كشور تبديل به مسابقه اسب هاي لنگي شده است كه بيست سال است ميدان انقلاب را دور مي زنند و دور مي زنند و دور مي زنند و باز به همانجا مي رسند كه بودند. آن روح سركش مرموز كه خاتمي را خاتمه دوران خشم و خشونت ديد و خنديدن را در مقايسه با گريستن برگزيد، آن روح سركش و مرموزكه يك ملت را واداشت تا با هرگونه اسلحه اي وداع كند و قلم را براي دفاع از حيثيت خويش برگزيند و در انتخابات مجلس ششم حافظان مصلحت نظام را به بايگاني راكد تاريخ رهسپار كند، آن روح سركش مرموز كه وقتي رهبران كشور خيابانهاي شهر را از دست ملت گرفتند، كاري كرد كه رهبران كشور حتي درخانه خويش نيز حاكم مطلق نباشند، آن روح سركش مرموز كه در هياهوي صدا و سيماي ابتذال و دروغ حكومت، صدا و سيماي واقعي ملت خود را به تمام جهان نشان داد، آن روح سركش و مرموز كه وقتي رهبرانش چفيه جنگ پوشيدند از تالار صلح نوبل سردرآورد، آن روح سركش مرموز..... تا ساعاتي ديگر بازهم بايد معجزه اي ديگر بيافريند. معجزه ما اين بار فرياد نيست، صدايي نمي كنيم، طوفان راه نمي افتد و رعد و برق نمي زند... ما ساكت مي مانيم، آرام مي نشينيم، به خيابان نمي رويم تا شكار دوربين هاي هرزه تلويزيون نشويم، و از پشت پنجره هاي خانه چشم به پيرمرد بيماري مي دوزيم كه در حال شيمي درماني است و مي خواهد با جان كندنش ما را نيز جان به سر كند. پيرمرد سالها به ما ستم كرده است و در خانه و خيابان خفه مان كرده است . منتظر است تا به |
و به عبارت ديگر، ايران را بالكانيزه كرد و يا اينكه مي توان تجربه سويس را در پيش گرفت و با در نظرگرفتن ويژگي هاي ايران ، مفاد منشور شوراي اروپا براي حمايت از اقليت هاي ملي را راهنماي عمل قرار داد، كه در ماده اول آن اعلام شده است ، ((حفاظت و دفاع از اقليت هاي ملي و حقوق و آزادي هاي آحاد آنها، جزئي جدائي ناپذير از دفاع بين المللي حقوق بشر است و بخشي از همكاري هاي بين المللي را تشكيل مي دهد)). اين موضوع كاملا قابل پيش بيني است كه هر گاه قدرت سركوب حكومت تضعيف گردد و ماشين سركوب رژيم از كار افتد، مبارزات اقليت هاي ملي براي كسب حقوق پايمال شده خويش ، شدت بيشتري خواهد يافت و اگر از هم اكنون مجموعه نيروهاي مترقي و آزادي خواه كشورمان به راه حل انساني و دمكراتيك دست نيابند، كشور ما، دچار حوادث دردناك و اي بسا ضايعه جبران ناپذيري خواهد شد. به اعتقاد ما، عنادورزي در برابر احقاق حقوق مليت هاي تحت ستم و تداوم روش هاي ضد دمكراتيك حكومت سابق و جمهوري اسلامي ، در خدمت استقرار دمكراسي پايدار و نيز اتحاد داوطلبانه خلق هاي ايران نيست ، چنين امري زمينه را براي تحكيم هر چه بيشتر پايه هاي ديكتاتوري در سراسر كشور فراهم كرده و به نفاق ملي دامن مي زند.به همين دليل ، سازمان ما، سازمان فدائيان خلق ايران اكثريت ، با احساس مسئوليت عميق و با در نظرداشت تجارب دور و نزديك و با ملاحظه اوضاع حساس داخلي ، منطقه اي و بين المللي عميقا اعتقاد دارد كه: ((حل مساله ملي بر اساس ديدگاه هاي ايدئولوژيكي ، مذهبي ، شوونيستي و تمركزگرايانه ، نتيجه اي جز تنفر، تفرقه و خصومت ميان ملل ندارد و از اينرو انتخاب دمكراتيك را، بنيان حل مساله ملي دانسته و حق تعيين سرنوشت را، اصل ناظر بر روابط خلق ها مي داند)). اجراي اصول دمكراسي و رعايت حقوق بشر، تامين شرايط رشد موزون هر بخش از كشور، صرف نظر از تعداد ساكنين و سطح رشد اجتماعي - اقتصادي و تعلقات فرهنگي و مذهبي آن ها و برابري حقوق همه مليت هاي ساكن در ميهن مشترك مان - ايران ، راهنماي ما براي حل مسئله ملي در جامعه ما است. خانم ها و آقايان! كشور ما ايران با وجود تلاش صد ساله مردم ايران ، همچنان در چنبره استبداد، و اين بار از نوع ديني آن گرفتار است. خواست استقرار دمكراسي ، از طريق مراجعه به آراي عمومي براي تعيين نظام سياسي در كشور و تغيير بنيادين قانون اساسي ، اگر تا ديروز فقط در حد شعار ترويجي بود، امروز تبديل به موضوع بسيج گر تبليغي روز شده است. حكومت جمهوري اسلامي گر چه طي ٢٥ سال تلاش كرد با قلع و قمع مخالفان خويش ، طبق اصل دوم قانون اساسي مصوب خبرگان ، حاكميت خدا را بر ايران مستقر سازد، اما مقاومت مردم ايران ، آنان را نه تنها از دست يابي به اين هدف بازداشته است ، بلكه امروزه با تشديد اختلافات دروني حكومتگران و رشد مبارزات مردم عليه بنيادگرائي و براي استقرار دمكراسي و عدالت ، زمينه بركناري حاكميت ديني ، بيش از هر زمان فراهم گشته است. اگر اپوزيسيون دمكرات بتواند شعار رفراندم ، براي تعيين حكومت و تغيير بنيادين قانون اساسي را به شعار مردم تبديل كند، آنگاه مي توان با صداي رسا اعلام كرد كه صبح آزادي و رهايي از دست استبداد ديني نزديك است ، چنين امري شدني است. بياييد با هم و براي هم و براي مردم كشور خويش ، دست در دست هم گذاشته و متحدا گام برداريم. با اميد به
حل دمكراتيك و عادلانه مسئله ملي بر قرار باد ايراني آزاد و دمكراتيك |