در حالي كه صحنه جنگ بين اشغالگران با بنيادگرايان به اطراف مراكز مقدس شيعيات كشيده شده، واكنش اكثريت قاطع مردم و رهبران مذهبي آن گونه كه خامنه اي و ايادي او انتظار داشتند نبود و همين نشان مي دهد كه بر خلاف نقشه هاي خامنه اي كه در روز چهارشنبه 30 ارديبهشت گفت: «دنياي اسلام به اين مساله حساسيت فوق‌العاده‌يي دارد و اين اقدام، خشم مسلمانان را بر مي‌انگيزد و دنياي اسلام توفاني خواهد شد.» چنين توفاني برپا نشد.
واقعيت اين است كه اكثريت مردم عراق هم با اشغال كشورشان و هم با سلطه بنيادگرايان بر سرنوشتشان مخالفند. فعاليت بنيادگرايان اسلامي در عراق، به شمول بعضي از نيروهاي درون شوراي حكومتي، كه به طور مستقيم و غير مستقيم از جانب رژيم حاكم بر ايران حمايت مي شود، در پروسه پايان دادن به اشغال اخلال ايجاد مي كند. نقشه نظام استبدادي مذهبي ولايت فقيه براي عراق، كپي همان حكومتي است كه 25 سال مردم را سركوب و به فقر و بي خانماني كشيده است.
متهم به ترور در آرژانتین معاون ابتکار شد .
هادى سليمان پور سفير سابق ايران در آرژانتين ديروز در مراسم معارفه اى بدون حضور خبرنگاران و بدون اطلاع قبلى بر مسند معاونت سازمان حفاظت محيط زيست تكيه زد.
اگرچه در جلسه معارفه سليمان پور و توديع انوشيروان نجفى، معاون پيشين، هيچ خبرنگارى اجازه حضور نيافت تا دليل اين تغيير و تحولات را در آخرين ماه هاى باقى مانده از فعاليت دولت خاتمى از ابتكار سئوال كند اما برخى آگاهان معتقدند كه انوشيروان نجفى در دوران معاونت خود با پيگيرى تخريب جنگل ها به ويژه جنگل هاى شمال كشور و ساير منابع طبيعى توسط برخى دستگاه ها و نهادها، فشار روى مديران محيط زيست را براى انتخاب جايگزين خود افزايش داد.
چنانچه براساس اظهارات برخى مديران سازمان محيط زيست نام نجفى با پيگيرى اين تخريب ها به عنوان ايجادكننده جنگ دولت در دولت مطرح شد اما وى كه حكم مشاوره رئيس سازمان محيط زيست را پس از اين سمت گرفته در گفت وگوى كوتاهى با «شرق» هيچ توضيحى از پرونده تخريب ها نمى دهد و در عين حال در مورد جايگزينى خود اعلام مى كند:هر مديرى حق دارد معاونانش را با نظر خود تغيير دهد.
اما اينكه معصومه ابتكار، مرد رسانه اى سال گذشته را به عنوان يكى از معاونان خود برگزيده است شايد به دليل دارا بودن دكتراى افتخارى او از مركز مطالعات بين المللى اسپانيا، دكترا در توسعه پايدار و محيط زيست و توسعه بين المللى از انگلستان بوده است. همچنين رساله دكتراى او درخصوص بهره بردارى پايدار از تنوع زيستى با گرايش اتوتوريسم است.
هادى سليمان پور كه نه سال پيش سفير ايران در آرژانتين بود در روز ۳۰ مرداد ماه سال گذشته بنابر درخواست يك دادگاه آرژانتينى در بريتانيا دستگير شد. او از سوى اين دادگاه كه به پرونده بمب گذارى سال ۱۹۹۴ در مركز يهوديان در شهر بوئنوس آيرس رسيدگى مى كرد، متهم بود كه در اين بمب گذارى نقش داشته است. انفجار بوئنوس آيرس ۵۸ كشته بر جاى گذاشت. دولت هاى آرژانتين و ايران طى گيرودارهاى مختلف بالاخره رسيدگى به اين پرونده را به دادگاه عالى انگلستان ارجاع داده و با تحويل آخرين مدارك و اسناد كافى مبنى بر عدم حضور هادى سليمان پور در اين بمب گذارى پرونده مفتوح نه ساله بسته شد.
راه را گم کرده ای جان پسر
آرمین افرازی
البته می توان درباره گذشته حرف زد ، انتقاد کرد و خرده گرفت که چرا اینگونه شد ؟
اما این سخنان داروی چندان کارساز نیست . پس لازم است به جستجوی راه برآئیم .
خوب است مطلبی چند درباره قانون اساسی کشورمان بدانیم . در اصل 2 قانون اساسی کشورمان ایران جایگاه عقل و دین را چنین تعریف کرده اند .
این را عبارت دانسته از اجتهاد سیستم فقهای جامع الشرایط براساس کتاب و سنت و عقل را اینطور تفسیر کرده اند .علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری .
و در اصل 4 هم اینطور نوشته شده ا ست:
کلیه قوانین ، مقررات ، دستورالعملها و در تمام حوزه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی و غیره ...
در تمام عرصه های حیات جامعه یک سنت دارد :
حق ندارد خلاف دین باشد .
حقوق ملت هم در قانون اساسی طبق اصل ( 42 – 19 ) ظاهرا معادل اعلامیه حقوق بشر است اما همگی آنها مشروط شده که مخل اسلام و مغایر دین نباشد .
دین را هم تکلیفش را مشخص کردند .
12 نفر از فقهای شورای نگهبان می توانند ، دین را تفسیر کنند / یعنی تمام قوانین و موارد بالا فقط در انحصار این 12 فقیه شورای نگهبان می باشد . و حال این فقها ( یک یا هزار فرقی نمی کند ) می گویند که حکم دزد این است که دستش را ببرند ، حکم تناوب خمس و یا حکم محتکر فلان و فلان است و بعد هم می گویند ، چون ما ظن یا یقین به حکم الهی پیدا کرده ایم ، پس تکلیف همه این است که به آن گردن نهند . یعنی احکام فقهی و شرعی همه احکامی هستند که محصول هستند که محصول و تمتضای ظن یا یقین فقها می باشند .و از اینجا در آمده اند . در حالی که قانون اصلا اینطور ساخته نمی شود .
در اندیشه غرب هم همینطور بود ، از ورود مسیحیت تا رنسانس . می بینیم که حد عقل در اوائل در حد بستن بند کفش بود و بعدها عقل تا آنجائی کار ساز افتا د که با الهیات تناقض نداشته باشد ( و اینطور تفسیر کرده اند که خدا اشتباه نمی کند ) و بعد ها آراهای ارسطو وارد دین شد .
اما امروزه جدا کردن حوزه های عقل –دین به خاطر دانش های جدیدی که یکی پس از دیگری تردیدهایی در اندیشه های دینی پدید آورد ، مانند منازعات کلیسا با کثیری از دانشمندان ، جانورشناسان ، زمین شناسان ، ستاره شناسان و .... رفته رفته رخنه هایی در کتاب مقدس ، ایجاد کرد ، نقد کتاب مقدس ترجمه کتاب مقدس به زبان های گوناگون و ظهور (پروتستانیسم ) و اعلم اینکه هرکسی می تواند کشیش خود باشد و شخصا راه خویش را به سوی خدا خویش بگشاید .
فرد گرایی معرفتی در این میان نقش مهمی ایفا کرد . ..
ادامه دارد