ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

بایگانی


نیشگونه

ملا حسنی

شماره جدید آزادگی 

سید ابراهیم نبوی

صدا

دانشجو

 

من‌ خلبان‌ يكي‌ از خطوط‌ هوايي‌ يكي‌ از كشورهاي‌ عربي‌ هستم‌، نه‌ ايران‌.همان‌ دانشجو دوباره‌ مي‌پرسد: بعد از افشاي‌ اخبار شما، مزاحمتي‌ برايتان‌ ايجاد نشد؟كاپيتان‌ لبخند تلخي‌ مي‌زند، چند لحظه‌يي‌ به‌ نقطه‌يي‌ خيره‌ مي‌شود و بعد با صدايي‌ آهسته‌ مي‌گويد: همان‌ روز به‌ امارات‌ پرواز داشتم‌. در فرودگاه‌ تعداد زيادي‌ از اشرار و دلال‌هاي‌ جنس‌ انتظارم‌ را مي‌كشيدند، من‌ را با تهديد به‌ مكان‌ نامعلومي‌ بردند و پس‌ از شكنجه‌ و ضرب‌ و شتم‌ فراوان‌ تهديد كردند كه‌ اگر فقط‌ يك‌بار ديگر حرفي‌ در اين‌ خصوص‌ بزنم‌ حسابم‌ پاك‌ است‌!يكي‌ از خانم‌ها مي‌پرسد: از كار بركنار نشديد؟ كاپيتان‌ باز هم‌ لبخندي‌ مي‌زند و مي‌گويد: چرا. شيخي‌ كه‌ صاحب‌ هواپيمايي‌ است‌ كه‌ من‌ كاپيتان‌ آن‌ هستم‌، من‌ را از كار بركنار كرد و گفت‌:تا وقتي‌ به‌ دست‌ و پاي‌ روساي‌ قوادين‌ نيفتي‌ و از آنها رضايت‌ نگيري‌ نمي‌تواني‌ در اين‌ شركت‌ كار كني‌! مي‌گويد: برگرد به‌ كشور خودت‌.

جايي‌ كه‌ ديدي‌ چقدر حرفت‌ را خريدند! ديدي‌ كه‌ چقدر حمايت‌ شدي‌؟! جايي‌ كه‌ حتي‌ تو را دروغگو و شايعه‌پرداز خواندند!....

باز همان‌ دختر دانشجو مي‌پرسد، حقوق‌ شما چقدر بود؟

45 هزار دلار در سال‌.

چند سال‌ است‌ خلبان‌ خطوط‌ هوايي‌ عربي‌ هستيد؟

12 سال‌.

و صدايي‌ از سوي‌ ديگر سالن‌ مي‌پرسد: و قبل‌ از آن‌؟

 

 

قبلی

برگشت

بعدی