ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

 شماره جدید آزادگی 


فدرال و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

سید ابراهیم نبوی

صدا

دانشجو

 

قاضی: كيفرخواست عليه يك نفر به نام محمدرضا اقدم احمدی صادر شده به اتهام قتل شبه عمد. آيا شما از ايشان شكايتی داريد؟
عزت كاظمی: من كسی را مي‌خواهم كه او را دستگير كرده و به اوين برده، او را زجر داده، آن كسی كه دستور داده را می‌خواهم. من را تهديد كردند. خدايا تو شاهدی كه آمدند گفتند اگر تو رضايت ندهی...
ضجه‌هايش اجازه ادامه سخن نمی‌دهد. سكندری می‌خورد پشت همان تريبون، به قرآن روی ميز اشاره می‌كند:

به اين قرآن قسم اگر دروغ بگويم، اين مسلمانی است؟ اين اسلام است؟
قاضی: از متهم شاكی هستيد؟

عزت كاظمی: آنكه دستور داده،... هق هق گريه... تمام سينه‌هايش را سوزانده‌اند... گريه... دستش را شكسته بودند... اين كارها را نكنيد.
شوهر من بيست و دو روز است كه مرده، من قاتل را می‌خواهم. گفتند چرا رضايت دادی؟

گفتم تهديدم كردند. سه نفر بودند. يکی‌شان آقای توکلی. می‌شناسمش.

قاضی: از چه كسی شكايت داريد؟
عزت كاظمی: زمين برويد، آسمان برويد...
قاضی: به سؤال دادگاه جواب بدهيد.
عزت كاظمی: شما جواب خدا را بدهيد.
قاضی: از رضا اقدم احمدی شاكی هستيد؟
عزت كاظمی: من از كسی كه او را به اوين برده، مأموری كه گرفته،...

شيرين عبادی از جا برمی‌خيزد و به قاضی می‌گويد: بگذاريد من راهنمايی‌اش كنم و به او می‌گويد: بگو هم از ايشان شاكی هستم و هم از كسان ديگر. عزت كاظمی رو به احمدی می‌كند و می‌گويد: هم از ايشان شاكی هستم و هم از كسان ديگر. من قصاص می‌خواهم. شب تا صبح در راه بودم. نه خواب دارم، نه آسايش دارم، استفان آن طرف دنيا نشسته و گريه می‌كند كه مادرم را كشتند.
قاضی: در توضيح صحبت‌های ايشان عرض كنم پزشكی قانونی آثار ضرب را منعكس نكرده است. آثار روی سينه به خاطر شوكی است كه وارد می‌كنند. در پرونده نظريه پزشكی قانونی بی‌طرفانه منعكس شده است و علت مرگ را شكستگی جمجمه اعلام كرده‌اند. هيأت ويژه رئيس جمهور نيز هيچ‌گونه اظهارنظری در مورد آثار ضرب نكرده است.

عزت كاظمی: قسم به قرآن می‌خورم، با چشم خودم ديدم. من هفتاد و پنج سال از خدا عمر گرفتم.

قاضی: امكان دارد آثار به خاطر درمان به وجود آمده باشد اما پزشكی قانونی هيچ اظهارنظری نكرده است.

عزت كاظمی: من را اوين خواستند تا وسايل فيلمبرداری‌اش را بدهند. آنجا رئيسش می‌خواست [...]. گفت: دخترت ديوانه بوده.

فتم: سالم بوده، ديشب به من زنگ زد. [...] مردی كه زن را بزند از زن پست‌تر است آن هم زنی كه بيست و پنج سال در اين خراب شده نبوده، شما فقط خدا را در نظر داشته باشيد. همه بايد از پل صراط رد شويم، من فقط قصاص مي‌خواهم. خود دانيد و وجدانتان...

مردي كه در خانه ويلايي اش مورد هجوم قرار گرفت، حاج اكبر كريمي، عضو  موتلفه اسلامي و از همكاران لاجوردي بوده است.

حسن رئوفي – پاريس                     دوشنبه 22 تير 1383

روزنامه هاي روز شنبه و يك شنبه در صفحه حوادث خود، خبر هجوم مسلحانه به يك بازاري مليارد  در ويلاي تابستانيش در فشم را منتشر كردند. در خبرها نامي از اين ميليارد كه در اثر اين هجوم دخترش كشته و خودش به شدت زخمي مي شود آورده نشده است.

بر طبق اخبار دريافتي بازاري مزبور حاج اكبر كريمي مي باشد كه از اعضاي با نفوذ حزب موتلفه اسلامي و از همكاران نزديك اسدالله لاجوردي(جلاد اوين) مي باشد. او همچنين يكي از سازماندهندگان باندهاي سياه و چماقداران در سالهاي پس از انقلاب بوده است.

اكبر كريمي و 3 برادر ديگرش به نامهاي احمد،  محمد و علي همگي از فعالان حزب موتلفه و از عوامل مهم سركوب زندانيان سياسي بوده اند.

يكي از برادران وي به نام حاج احمد كريمي كه قبل از انقلاب شاگرد يك فرش فروش بوده، پس از انقلاب با چپاول و دزدي به يكي از مولتي ميلياردهاي تهران تبديل شد. او اكنون رئيس سازمان اصناف تهران كه يك جمعيت وابسته به موتلفه مي باشد، است.

برادر ديگر او علي كريمي كه قبل از انقلاب استوار ارتش بوده، پس از انقلاب در حمله به كردستان در كنار صادق خلخالي بوده و در عكسهايي كه از اعدام وحشيانه كردها توسط خلخالي منتشر شده، او با يك پيراهن سفيد در بعضي از عكسها حضور دارد.

برادر ديگر او محمد كريمي نيز يكي از عوامل قتل عام زندانيان سياسي در سال 1367 بوده است.

در بازار تهران خبر حمله به حاج اكبر مثل بمب صدا كرده است. در رسانه ها از اين خبر به شكل رمزي صحبت مي شود. در زير يك نمونه از گزارشات مطبوعات به نقل از روزنامه اعتماد روز يكشنبه اورده مي شود.

راز پشت‌ پرده‌ جنايت‌ خانه‌ ويلايي‌

در بازار فرش‌ فروش‌ ها به‌ خبر نگار ما مي‌ گفتند :

دنبال‌ اين‌ حادثه‌ نباشيد ، برايتان‌ خطر دارد!

روزنامه اعتماد - كشنبه 21 تير 1383 | 11 جولاي 2004 | 592<-شماره روزنامه

هجوم‌ يك‌ مرد مسلح‌ نقابدار به‌ خانه‌يي‌ ويلايي‌ در فشم‌ كه‌ اعضاي‌ خانواده‌يي‌ را با شليك‌8 گلوله‌ هدف‌ قرار داده‌ بود، همچنان‌ در پس‌ پرده‌ ابهام‌ قرار دارد و تمامي‌ آشنايان‌ و نزديكان‌ اين‌ خانواده‌، درباره‌ اين‌ جنايت‌ بطور اسرارآميزي‌ سكوت‌ اختيار كرده‌اند.

صبح‌ روز جمعه‌ يك‌ مرد مسلح‌ با نقابي‌ بر چهره‌، خودش‌ را به‌ بالكن‌ طبقه‌ بالايي‌ يك‌ منزل‌ ويلايي‌ در فشم‌ رساند در حالي‌ كه‌ اعضاي‌ خانواده‌ يك‌ مرد ثروتمند در آن‌ سكونت‌ داشتند. اين‌ ويلا متعلق‌ به‌ مردي‌ است‌ كه‌ به‌ عنوان‌ تاجر فرش‌ در بازار تهران‌ حجره‌ دو دهنه‌ واقع‌ در سراي‌ قدس‌ دارد. اين‌ تاجر فرش‌ همراه‌ با همسر، دو دختر و يك‌ پسر خود براي‌ گذران‌ روزهاي‌ داغ‌ تابستان‌، از تهران‌ به‌ ويلاي‌شان‌ در فشم‌ رفته‌ بودند.

ساعت‌ حدود پنج‌ صبح‌ بود كه‌ نقابدار مسلح‌ وارد ساختمان‌ ويلايي‌ شد و با شليك‌ 8 گلوله‌ اعضاي‌ خانواده‌ تاجر فرش‌ را هدف‌ قرار داد

 

 

قبلی

برگشت

بعدی