اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
بایگانی |
ايران نيست كه به دليل سياستهای ضد مردمی هيئت حاكمه ايران پايمال شده و فقر و فساد و خشونت جای آنها را گرفت است، كه منافع درازمدت امنيتی ايران در سطح بين المللی نيز در گرو ماجراجويیهای خشونت طلبان حاكم قرار گرفته است. تنها يك حركت وسيع ملی میتواند بر ماجراجويیهای هيئت حاكمه مهار زند و ايران را از اين خطر بزرگ برهاند. درگيری رژيم جمهوری اسلامی با قدرتهای غربی كه پس از آغاز كار مجلس هفتم شدت گرفته بود در يكی دو هفته اخير با عكس العملهای شديدی در سطح بين المللی روبرو شده است. مقامات آمريكايی و به خصوص نو محافظه كاران با استناد به خظر اتمی شدن ايران و نقش عوامل جمهوری اسلامی در ناآرامیهای عراق، زبان به تهديد گشوده اند. اتحاديه اروپا كه در گذشته به صورت يك سپر ايمنی از ايران در برابر فشار سياسی آمريكا حفاظت میكرد اكنون سرخورده از برخوردهای سرپيچانه ايران در برابر سازمان بين المللی انرژی اتمی از حمايت ضمنی از ايران دست كشيده و زبان انتقاد را باز كرده است. و اسراييل كه در سياست خاورميانهای خود تابع هيچ قيد و بند بين المللی نيست و تنها بر اساس تحليل خود به عمل میپردازد زمزمه حمله به تاسيسات اتمی ايران را به راه انداخته و مدعی است كه در يك بمباران ٨٠ ثانيهای میتواند ثمره دهها سال فعاليت اتمی ايران را بر باد دهد. اكنون تقريبا مسلم است كه موضوع فعاليتهای اتمی ايران تا دو ماه و اندی ديگر به شورای امنيت سازمان ملل كشانده خواهد شد، و در اين مورد مقامات اروپا نيز با آمريكاييان همآهنگی خواهند كرد. سه كشور آلمان و انگليس و فرانسه كه در اكتبر گذشته وزيران خارجه خود را روانه تهران كردند تا ايران را به قطع روند غنی سازی اتمی وادارند اكنون از اين كه تلاششان عملا به سنگ خورده است خشمگين شده اند. جك استراو، وزير خارجه انگليس و كسی كه بيش از هر كشور ديگر خاورميانهای در دو سال گذشته از ايران ديدن كرده است، روز يكشنبه نگرانی خود را از اين كه جمهوری اسلامی در حال تهيه سلاحهای اتمی است ابراز داشت. نارضايی اروپا از عملكرد جمهوری اسلامی در برابر آژانس بين المللی انرژی اتمی بر ديالوگ آن با ايران در مورد حقوق بشر نيز تاثير گذاشت و به صدور يكی از شديدترين اطلاعيههای اتحاديه اروپا عليه ايران (پس از بازگشت هيئت حقوق بشر آن از تهران) در سه هفته پيش منجر گرديد. صرف نظر از دلايل و توجيهات مربوط به بايدها يا نبايدهای مجهز شدن ايران به سلاحهای اتمی، و ملاحظاتی كه از نظر سياسی، اقتصادی و محيط زيستی له و عليه فعاليتهای صلح آميز اتمی ايران ابراز میشود، در اين واقعيت بحثی نيست كه سلاح اتمی در دست «زنگيان» تروريست پرور حاكم بر ايران بزرگترين خطر برای صلح جهانی بشمار میرود. رژيم تحت كنترل ولی فقيه نطرا و عملا نشان داده است كه در كاربرد قدرت خشونت بار خود نه منافع مردم ايران و نه رفاه و صلح و امنيت ديگران هيچ يك را مد نظر قرار نمیدهد. برای اين رژيم، قدرت مطلق - و گسترش آن در بيرون مرزهای كشور - هدف است، و هروسيلهای برای رسيدن به اين هدف در ديد آنان مباح تلقی میشود. اپوزيسيون دموكرات ايران بيش از هر نيروی ديگری طعم اين قدرت مطلقه و نتايج مرگبار آن را چشيده است. اكنون نيز اين اپوزيسيون بايد خود را در اين نگرانی جهانی سهيم بداند و بيش از هر نيرو و قدرت ديگری در جهان در برابرخطراتمی شدن جمهوری اسلامی ايران ايستادگی كند. در مورد ماهيت رژيم جمهوری اسلامی و خطر اتمی شدن آن برای صلح و دموكراسی توهم زيادی برای مردم ايران و جامعه جهانی باقی نمانده است. اگر در چند سال گذشته، دولت اصلاح طلب آقای خاتمی توانست چهره انسانی تری از اين جمهوری به جهان خارج ارائه دهد، با انتخابات مجلس هفتم و سلطه كامل آقای خامنهای بر ارگانهای كنترل كننده سياستهای داخلی و خارجی كشور، اين نما به تمامی ريخته است. اكنون جامعه جهانی میبيند كه دولت خاتمی حتی از كنترل فرودگاه و نمايشگاه بين المللی پايتخت عاجز است و بنا بر اين در روابط بين المللی از آن چه انتظاری میتواند داشته باشد؟ از سوی ديگر، همين جامعه بين المللی شاهد بود كه در ماه گذشته چه تلاش وسيعی به صورت علنی و آزاد از سوی سپاه پاسداران زير كنترل آقای خامنهای برای ثبت نام داوطلبان عمليات بمب گذاری انتحاری درعراق و اسراييل و كشورهای ديگرصورت گرفت - اقدامی كه نمايندگان مجلس هفتم نيز درآن شركت داشتند و از سوی دولت آقای خاتمی حتی لفظا نيز تقبيح نشد. تهديد آقای خامنهای در همدان در روز دوشنبه كه اگر تجاوزی عليه ايران صورت بگيرد ما «منافع آن متجاوز را در هر نقطه دنيا كه باشد» به خطر خواهيم انداخت به خوبی از قصد او برای صدور تروريستهای انتحاری حكايت میكند. بر اتمی شدن چنين رژيمی آيا جز يك فاجعه بزرگ جهانی میتوان نامی گذاشت؟ به اين دليل مسلم است كه جهان غرب نيز در هيچ شرايطی اتمی شدن ايران را بر نمیتابد و به دليل خطرات عظيمی كه اين امر به دنبال دارد با حربههای سياسی، اقتصادی و احيانا نظامی به مقابله با آن برخواهد خواست. بنا بر اين، اصرار جمهوری اسلامی به ادامه سياستهای اتمی خود نتيجهای جز عكس العمل شديد غرب و به خصوص آمريكا (مستقيما و يا از طريق اسراييل) نخواهد داشت. به عبارت ديگر، جمهوری اسلامی با ماجراجويی در زمينه فعاليتهای اتمی خود در مسير يك تصادم جهانی قرار گرفته است: يا آمريكا و اسراييل برای جلوگيری از اتمی شدن آن به حمله نظامی به تاسيسات اتمی دست خواهند زد كه فاجعه بزرگی برای مردم ايران به دنبال خواهد داشت (و ايران را از بهره گيری صلح آميز از انژی اتمی نيز محروم خواهد كرد) و يا جمهوری اسلامی پيش از انجام چنين عملی به سلاح اتمی دست خواهد يافت كه فاجعه بالقوه به مراتب بزرگتری برای مردم ايران و جهان به بار خواهد آورد. با ادامه سياست فعلی جمهوری اسلامی، در چند ماه و حد اكثر يكی دو سال آينده بايد انفجاربالفعل يا بالقوه بزرگی را انتظاركشيد. تيك تيك زمان شمار (تايمر) اين انفجاربزرگ از هم اكنون آغاز شده است. رژيم جمهوری اسلامی به سياستی فاجعه بار در روابط جهانی خود دست زده است كه برگردانی از سياست درونی آن بشمار میرود. اكنون منافع مردم ايران با منافع صلح و امنيت جهانی پيوند خورده است و تامين اين منافع به مهار سياستهای تنش آفرين حاكمان اين رژيم بستگی دارد. تا كنون هيچگاه تا اين حد جامعه جهانی به ضرورت تحولات دموكراتيك در ايران پی نبرده بود. اپوزيسيون دموكرات ايران الان بيش از هر موقعی میتواند بر روی حمايت جامعه جهانی حساب كند. دفع خطر دوجانبهای كه سياست اتمی ايران پيش آورده تنها و تنها به دست اپوزيسيون دموكرات ايران عملی است. ولی اين اپوزيسيون برای ايفای اين وظيفه و نقش بايد كه اختلافات سياسی، مسلكی و ايدئولوژيك خود را كنار بگذارد و به يك وحدت در عمل برسد تا بتواند از حمايت بين المللی برخوردار شود. در غير اين صورت، اپوزيسيون پراكنده و فرقه گرا بايد بخشی از مسئوليت نهايی فجايعی را كه احتمالا پيش خواهد آمد بپذيرد. آيا در سالگرد ١٨ تير كه فرصتی برای اتحاد عمل نيروهای اپوزيسيون پيش آمده است میتوان اميد داشت كه اين نيروها با درك ضرورت و فوريت امر اتحاد عمل خود را گسترش دهند و پيش از آن كه دير شده باشد برای دفع اين خطر فاجعه بار (كه تنها با نفی حكومت تئوكراتيك جمهوری اسلامی عملی است) مشتركا به يك پيكار دموكراتيك دست بزنند؟ و يا ما هم چون بسياری از موارد ديگر در گذشته، محكوم به نظاره گری حوادث خواهيم بود...؟ |