اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
به عنوان محمل های کاربردی , طبقات حاکم را در کنترل و هدایت توده ها به سمت منافع آن یاری رسانده و در سرکوب و انسداد روندهای پیشرو , مؤثر بوده است. این دوعامل مهم و اساسی « فرهنگ اجتماعی » و «مردم» هستند که حاکمان با استفاده از ابزار فرهنگی گوناگون, نقاط ضعف فرهنگی جامعه مثل خرافه ها , تعصب ها , اختلاف ها , خشونت ها و کینه ها را تقویت و نقاط قدرت آن مثل همبستگی , گذشت, همیاری را تضعیف می کنند و آن نظام رفتاری را درمیان مردم توسعه می دهند که به واسطه آن بتوانند توده ها را به ابزاری برای اجرای اهداف خود تبدیل کنند . به این ترتیب توده ها که می بایست جهت رفع ستمگری با یکدیگر همسو و همدل و متحد شوند مبتنی بر این فرهنگ دشمنی پرور, در برابر یکدیگر , مواضع دشمنانه می گیرندو خود با افشاء و سرکوب یکدیگر می پردازند. در واقع اهداف طبقات ستمگر برآورده نمیشود مگر به واسطه نیروی اجرائی که توده ها هستند و توده ها را نمی توانند در راستای اهداف خود سازماندهی کنند مگر به واسطه فرهنگ اجتماعی. - آیا هنگام سنگسار کردن زنان , چه کسانی سنگ به سوی آنان پرتاب می کنند؟ - آیا هنگام شلاق زدن جوانان در انظار عمومی , چه کسانی حضور دارند؟ - آیا در حمله به خوابگاه دانشجویان , کتک زدن , کشتن, آتش زدن و ویران کردن خوابگاه های دانشجوئی چه کسانی شرکت دارند؟ - آیا برای حمله به جلسات سخنرانی اساتید پیشرو , نویسندگان و مبارزان از چه کسانی بهره میگیرند ؟ - آیا برای گلوله بستن به صف تظاهرات , راهپیمایان, اعتصاب کنندگان, کارگران و فرهنگیان اسلحه را به دست چه کسانی می دهند؟ - آیا چه کسانی با چماق , سنگ , زنجیر,و چاقوی ضامن دار در شهرو خیابان , کوچه و بازار مردم را نشانه می گیرند؟ - آیا کدام دستها طناب را به دور دستهای پروانه مختاری و داریوش فروهرمی بندند و کدام دستها آنهارا با ده ها ضربه چاقو به قتل می رسانند؟ - آیا چه کسانی در زندانها , زندانیان را شکنجه می کنند , می سوزانند, شلاق می زنند, مشت میزنند, لگد می زنند و می کشند؟ - و آیا چه کسانی طناب دار به گردن مبارزان می اندازند؟ - آیا چه کسانی مبارزان را افشاء می کنند و به تیغ جلادان می سپرند و آیا جلادان چه کسانی هستند؟ من و شما و ما هستیم که ایفا گر زشت ترین نقش های غیر انسانی می شویم . ما هستیم که خشونت می کنیم , که دشمنی می ورزیم و یکدیگر را به بهانه هائی که باور کرده ایم که به ما باورانده اند , مستحق مرگ می دانیم . و آیا این عجیب نیست که ما بدون آنکه بدانیم , خود دشمن یکدیگر می شویم و به نفع ستمگران , یکدیگر را به قتل می رسانیم و از قتل و کشتار ما , حاکمان , آنان که دستهای پاک و تمیزی دارند خرسند و لبخند زنان , بهره می برند؟ و آیا این عجیب نیست که ما در میدان های جنگ , جنگ هائی که اربابان تدارک می بینند , سربازان دوگروه می شویم و به فرمان آنها به یکدیگر حمله میکنیم , ویران می کنیم , می کشیم و کشته می شویم ؟ ودر پایان با این خیال واهی دل خوش میداریم که ما هم از این دشمنی ها ,سود می بریم؟ توانمندی های درونی انسان , نیروی بیکران و گسترده ای است که وی را به انجام هر کاری توانا می سازد. توانمندی هائی که گاه نمود سازنده دارند و گاه نمودی مخرب . گاه به کار ساخت و ساز است و گاه به کشتاروغارت . گاه به شجاعت ودرستکاری کاری و گاه به ترس و ریاکاری . گاه قهرمان است و فداکارانه حماسه می آفریند و گاه خودخواهانه از پی نفع خود برای دیگران, مرگ و نیستی تدارک می بیند. انسان ها , قهرمان داستان های خود هستند که گاه نقشی نفرت انگیز و دلخراش بازی می کنند وگاه نقشی زیبا و مهرآفرین . انسان مانند هر موجود زندة دیگری از طریق تولید مثل ,حیات نوع خود را تداوم داده است اما آیا تولید انسانهای خوب و بد در طول تاریخ چگونه بوده است واین چندگانگی نمودهای انسانی از کجاست؟ شرایط اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی نقش آفرینان انسان ها هستند و این سه محور مختصات , هویت انسانها را تعیین می کنند . نیروهای درونی انسان بر حسب شرایط متفاوت اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد و در روندهای عملی و اجرائی جریان می یابد , لاجرم چرائی نمود خشونت, قهر و دشمنی در رفتار انسانها را می باید در شرایط اقتصادی و اجتماعی آنان جستجو کرد خاصه آن شرایط فرهنگی که زمینه ساز و تشدید کننده چالش های اجتماعی شده , فرصت اتحاد , همسوئی و مبارزه مشترک مردم را برای حل مشکلات و تضادهای اصلی آن جامعه , از آنان می رباید. به این منظور , برای مبارزه با ستمگری و برقراری جامعه ای آزاد مبتنی بر ارزشهای انسانی و منشور جهانی حقوق بشر , همسو با مبارزه همه اقشار و طبقات تحت ستم , شناخت محورهای مؤثر فرهنگی که زمینه ساز رفتارهای نا هنجار اجتماعی و فردی ما می شوند , لازم و ضروری ست. مبارزه در عرصه های فرهنگی با عوامل خشونت , دشمنی , برتری طلبی و سرکوبگری از یک سو و رشد تفکر و آگاهی اجتماعی نسبت به حقوق انسانی افراد جامعه از سوی دیگر می تواند بستر ساز دست یابی به جامعه انسانی و آزاد باشد. آن زمان می توان امید داشت که تغییرات بنیادی در جامعه ممکن و پایدار خواهد بود که پا به پای مبارزات اجتماعی , مبارزه فرهنگی نیز به پیش برده شود. حرفهای بی پایه از فردی بی پایگاه تهیه : مینا بگوهی ايرنا : "اکبر هاشمى رفسنجانى" رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در خطبه اول نماز جمعه اين هفته تهران گفت : توطئه جلوگيرى دشمن از رسيدن جمهورى اسلامى ايران به توسعه ، امروز به شکست انجاميده است . به گزارش خبرنگار سياسى ايرنا، خطيب موقت نماز جمعه تهران افزود : جاى بسى افتخار است که برغم محدوديت هاى بسيار، امروز به پيشرفت هاى بسيارى نايل شده ايم و دست ما به ريشه هاى علوم رسيده است . امام جمعه موقت تهران تصريح کرد : البته هنوز هم دشمنان ، دست از تحريم برنداشته اند و حتى قانون هايى را عليه ما وضع مىکنند که اين امر مانع پيشرفت و توسعه مانخواهد شد البته هزينه هاى پيشرفت را بيشتر و سرعت ما راکمتر خواهد کرد. هاشمى رفسنجانى يکى ازاين پيشرفت هاى را دسترسى ايران به فنون صلح آميزهسته اى برشمرد و گفت :
|