اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
نهايت هيچ گونه حرمت و ارزشي براي حيطه علم و فرهنگ باقي نمي گذارد و دانشگاه را به جولانگاه عده اي خشونت طلب تبديل مي سازد، از تمامي دانشجويان دانشگاه تربيت معلم سبزوار و اساتيد محترم آن دعوت مي نمايد ضمن تعطيل نمودن کلاسهاي درس خود در تاريخ سه شنبه 19/8/1383 ، اعتراض خود را نسبت به اين عمل هتاکانه اعلام دارند. بي شک عناصري که امروز اولين رئيس دانشگاه منتخب از سوي اعضاي هيئت علمي دانشگاه علم و صنعت را زير مشت و لگد خود مي گيرند فردا نيز به تقابل با هر گونه انديشه و فکر برخواهندخاست و هر که را با آنان نبود زير ضربات خرد کننده باتومهاي خود له مي کنند. در پايان انجمن اسلامي دانشجويان همگام با دانشجويان سراسر کشور و انجمنهاي اسلامي دانشجويان عضو دفتر تحکيم وحدت اقدام به برگزاري تريبون آزادي تحت عنوان «هتک حرمت دانشگاه توسط نيروهاي شبه نظامي» در تاريخ سه شنبه 19/8/1383، از ساعت 11:30 الي 14 نموده است و به اين منظور از تمامي دانشجويان دانشگاه دعوت مي نمايد براي حفظ شان و منزلت دانشجويي خود و دفاع از کيان دانشگاه و همبستگي با دانشجويان سراسر کشور، در اين تريبون آزاد شرکت جسته و اعتراض خود را نسبت به اين حرکتهاي زننده اعلام دارند. شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشجويان چرا پرونده قتل 22 کودک را سریع بستند؟ بهرام رحمانی bamdadpres@telia.com جمهوری اسلامی، سرانجام به «هم کاری» و «کم کاری» ماموران و بازپرسانش در واقعه دردناک پاک دشت اقرار کرد. اما در عین حال با عجله این پرونده را که یکی از تکان دهنده ترین جنایت تاریخ ایران به شمار می آید را نیز بست. چند مامور پلیس و بازپرس ظاهرا توبیخ شدند. روزنامه ها تهدید شد که علیه نیروهای انتطامی مطالبی را چاپ نکنند. از سوی دیگر مانند قتل های زنجیره ای پیشین جنگ تبلیغاتی زرگری نیز بین نیروهای انتظامی و وزارت اطلاعات به راه افتاد. با نگاهی به روند دستگیری و محاکمه متهمان واقعه هولناک پاک دشت به سادگی می توان دریافت که سر نخ جنایات پاک دشت و قتل 22 کودک و نجات یافتن چند قربانی در طول 19 ماه به ارگان های رژیم جمهوری اسلامی جهل و جنایت منتهی می گردد. پدر «میلاد. الف»، که فرزندش از جمله قربانیان این فاجعه بوده، در گفت و گو با ایسنا، در رابطه با دستگیری باغی، مهم ردیف دو جنایت پاکدشت، گفت: ما و دو خانواده دیگر پس از گم شدن فرزندانمان به «علی باغی» مظنون شدیم و او را دستگیر کردیم و این که گفته می شود با همکاری نیروی انتظامی آن ها دستگیر شده اند، صحیح نیست. پس از اولین دستگیری «باغی» مطلع شدیم که این فرد با سپردن یک وثیقه 100 میلیون تومانی آزاد شده است. در آن موقع این جنایت کار با وثیقه 100 میلیونی چه کسی ازاد شد؟ وی تصریح کرد: یک نخ نامرئی بر روی پرونده این ماجرا وجود دارد، اگر این ها نمی توانند این نخ را یافته و این پرده را بالا بکشند، به من اختیار دهند تا این کار را انجام دهم. وی در ادامه گفت: ما در این باره نیز شک داریم که آیا اعضای بدن فرزندانمان فروخته شده است یا خیر؟ از کجا معلوم که این کار به صورت باندی صورت نگرفته باشد؟ پدر «احمد»، اولین قربانی پاک دشت در مقابل مجتمع قضایی، به خبرنگاران گفت: پسرم اولین قربانی بیجه و باغی بود. در بیست و سوم اسفند ماه سال 81، در مراسم سینه زنی روز عاشورا پسر 10 ساله ام گم شد و هر چه دنبالش گشتم فایده ای نداشت. به اداره آگاهی پاک دشت رفتم و از ماموران کمک خواستم، اما پلیس پاک دشت به ما گفت که باید به اداره آگاهی قیام دشت بروم، اما فایده ای نداشت. پدر «کیوان»، آخرین کودک قربانی شده نیز گفت: ... بچه من در میان کشته شدگان بود. وقتی متوجه شدم که فرزندم گم شده است، به پلیس رفتم و شکایت کردم. چند ساعت بعد به کمک پدر میلاد، علی باغی را شناسایی کردیم و پلیس او را بازداشت کرد. علی در بازجویی به پلیس گفت که بچه ها را به مردی فروخته است، اما پس از چند ساعت اعتراف کرد و گفت که با هم دستی محمد، تمام قتل ها را انجام داده اند. ما به این قضیه مشکوک هستیم و امکان دارد که اعضای بدن فرزندانمان را فروخته باشند. چون فقط استخوان های بعضی از بچه ها را پیدا کرده ایم، شاید به همین علت بعضی از جنازه ها را در کوره آجرپزی سوزانده اند و یا در میان آشغال ها آتش زده اند... پدر «احمدرضا خدری»، یکی دیگر از قربانیان با حالت عصبی گفت: الان دور و بر ما شلوغ شده. آن موقع که گفتم بچه ام گم شده هیچ کس به ما محل نداد. اما الان که بچه هامون کشته شدند، مرتب به ما تسلیت می گن. مادر احمدرضا نیز می گوید: ما فقیریم، فرش مان کهنه است. بابای احمدرضا کارگر است. انگار بچه فقرا که بمیره کسی هیچ چی نمی فهمه... افسر وقت پرونده به من گفت، بی خودی مزاحم شدی، خودت می دونی بچه ات کجاست. بیجه بچه من را در چاه انداخته بود، شاید اگر آن موقع دنبالش می گشتند، حداقل نیمه جان پیدایش می کردند. پدر احمد در تایید اظهارات همسرش گفت: الان ما را تحویل می گیرند. خدا شاهد است آن موقع هیچ کس ما را تحویل نمی گرفت. مرگ فقیر صدا ندارد. اگر یکی از این بچه ها، بچه های بالا شهر بود، خیلی سریع قاتل را پیدا می کردند. سایت بازتاب، از قول عمه محمد، یکی از قربانیان نوشت: عذاب رفتنش کم نبود؟ حال خاکستر و استخوان هایش را هم به ما نمی دهند. تا به حال چندین بار پدر و ماردش رفته اند که به حساب، جنازه را بگیرند، اما وقتی اجساد را می خواستند از کوره خارج کنند، مسئولان پزشکی قانونی حضور نداشته اند. آن ها هم استخوان بچه و سگ و گربه و... هر چه در کوره بوده روی هم ریخته اند و برده اند پزشکی قانونی، از بچه ها جز یک تکه استخوان باقی نمانده است. همان را هم نمی دهند، اگر استخوان بچه ها را می خواهید، بیایید از میان استخوان ها یکی را بردارید، ببرید، اما اگر مال یکی دیگر بود و بعد آمدند نبش قبر کنند، به ما مربوط نیست. می گویند 800 هزار تومان بدهید تا برایتان آزمایش تشخیص هویت (DNA) کنیم. پول هویت مقتول را ما باید بدهیم؟ پس پزشک قانونی چه کاره است؟ 1 طبق معمول ارگان های سرکوب جمهوری اسلامی از وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و قوه قضائیه، هر کدام از خود سلب مسئولیت می کنند. بنا به گزارش روزنامه شرق، مسئول اداره اطلاعات شهرستان پاک دشت، اظهارات فرمانده نیروی انتظامی تهران مبنی بر این که متهم محمد بیجه در اختیار این اداره بوده را تکذیب کرد. به گفته مسئول اداره اطلاعات پاک دشت، بیجه با ضمانت یکی از پرسنل نیروی انتظامی تحت فرماندهی تهران آزاد شده است... این در حالی است که سردار رضا زارعی فرمانده انتظامی استان تهران هفته گذشته در نشست خبری خود با خبرنگاران گفته بود، اداره اطلاعات شهرستان پاک دشت متهمان پرونده را که از سوی نیروی انتظامی در اسفند ماه سال گذشته دستگیر شده بودند آزاد کرده و قاتلان پس از آزادی دوباره قتل های خود را آغاز کرده بودند... 2 سردار قالیباف، فرمانده نیروی انتظامی نیز با تاکید به کمبود نیروی پلیس، دلایل این فاجعه را چنین توجیه می کند: شهرستان پاک دشت بیش از 300 هزار نفر جمعیت دارد که 100 هزار نفر آن افغانی
|