ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 

 

سير به سوى اقتصاد جهانى و بدنبال آن بازار جهانى اطلاعات، ارتباطات و فرهنگ كه باعث مختل گرديدن محيطهاى مناسبات مشترك و گونه هاى تاثير متقابلى كه انسجام درونى جمعيتهاى زبانى را تضمين مىنمايند، میشودּ

- مدل رشد اكونوميسيستى پيشنهاد شده توسط گروههاى اقتصادى ماوراءملى، كه خواهان يكى نشان دادن كاهش كنترلهاى دولتى با پيشرفت و فرديت گرائى رقابتى بوده و باعث ايجاد نابرابريهاى جدى و فزاينده زبانى، فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى مىگرددּ

- جمعيتهاى زبانى در عصر حاضر از سوى عواملى مانند نداشتن حكومتهاى ملى (خودگردان) خود، نفوس محدود، و يا جمعيتى كه به لحاظ جغرافيائى قسما و يا كاملا پراكنده شده است، اقتصادى شكننده، زبانى استاندارديزه نشده، و يا مدلى فرهنگى در ضديت با مدل فرهنگى مسلط، در معرض تهديد قرار دارندּ اين عوامل٬ ادامه حيات و گسترش بسيارى از زبانها را عملا غيرممكن مىسازد مگر آنكه اهداف اساسى زيرين ملحوظ شوند:

ּּ) از ديدگاه سياسى، هدف طراحى روشى براى سازماندهى تكثر و تنوع زبانى به گونه اى كه به مشاركت موثر جمعيتهاى زبانى در اين مدل توسعه جديد اجازه دهدּ

ּּ) از ديدگاه فرهنگى، هدف تامين و ايجاد محيط ارتباطات جهانىاى سازگار با مشاركت برابر همه خلقها، جمعيتهاى زبانى و افراد در روند توسعهּ  

ּּ) از ديدگاه اقتصادى، هدف تشويق پايدار توسعه بر پايه مشاركت همه و بر اساس احترام به تعادل محيط زيست جوامع و در روابط برابر بين همه زبانها و فرهنگهاּ

بنا به همه دلايل فوق الذكر، اين اعلاميه مبداء حركت خود را "جمعيتهاى زبانى" و نه "دولتها" قرار مىدهد و مىبايست به اين اعلاميه در متن تقويت موسسات بين المللى قادر به تضمين نمودن توسعه برابر و پايدار همه جامعه بشرى نگريستּ به همين دلايل، همچنين از اهداف اين اعلاميه، تشويق ايجاد چهارچوبى سياسى براى تنوع زبانى مبتنى بر احترام، همزيستى هماهنگ و منافع متقابل مىباشدּ

عنوان مقدماتى: مفاهيم

ماده ١

١- اين بيانيه "جمعيت زبانى" را بدين گونه تعريف مىنمايد: هر جامعه انسانى كه به لحاظ تاريخى در "محيط سرزمينى" معينى٬ فارغ از به رسميت شناخته شدن و يا نشدن آن٬ سكنى گزيده و خود را به عنوان يك توده با هويت واحد دانسته و زبان مشتركى را به عنوان وسيله اى طبيعى براى ارتباط و هم بندى فرهنگى بين اعضاى آن توسعه داده استּ تعبير "زبان خاص يك سرزمين" (زبان نياخاكى) به زبان جمعيتى كه به شرح فوق در همچو محيطى سكنى گزيده باشد اطلاق مىشودּ

٢- اين اعلاميه مبداء حركت خود را بر اين اصل قرار مىدهد كه حقوق زبانى در عين حال و يكجا، هم فردى و هم جمعى میباشندּ در تعريف دامنه كامل حقوق زبانى، اين اعلاميه مرجع خود را مورد يك جمعيت زبانى تاريخى٬ در محيط سرزمينى خود قبول مىنمايدּ و آنچه از اين محيط درك مىشود، نه تنها گستره جغرافيائىاى كه جمعيت در آنجا زندگى مىنمايد، بلكه محيط اجتماعى و عملىاى كه براى توسعه و شكوفائى تمام و كمال يك زبان حياتى است مىباشدּ تنها بر اين اساس امكان دارد كه حقوق زبانى گروههاى ذكر شده در نقطه ٥ ام اين اعلاميه و حقوق افرادى كه در خارج سرزمين زبانى خويش میزيند را، برحسب پيوستگى و درجه بندى تعريف نمودּ

  ٣- به منظور كاربرد در اين بيانيه. گروههايى كه داراى يكى از موقعيتهاى زير باشند نيز متعلق به يك جمعيت زبانى و ساكن در سرزمين خود شمرده میشوند:

الف- هنگامى كه آنها از بدنه اصلى جمعيت خود توسط مرزهاى ادارى و يا سياسى جدا شده باشندּ

ب – هنگامى كه در طول تاريخ، در منطقه كوچك جغرافيائىاى محصور شده توسط اعضاء جوامع زبانى ديگر، تثبيت شده باشندּ

ج- هنگامى كه در منطقه جغرافيايىاى كه در آن با اعضاء جمعيتهاى زبانى ديگرى با سوابق تاريخى مشابه، سهيم و شريكند تثبيت شده باشندּ

٤- اين بيانيه همچنين مردمان عشايرى كوچرو در مناطق قشلاق-ييلاق خودشان و همچنين مردمان تثبيت شده در نواحى به لحاظ جغرافيايى پراكنده را به عنوان جمعيتهاى زبانى در سرزمينهاى تاريخى خود میپذيردּ

٥- اين اعلاميه "گروه زبانى" را بدين شكل تعريف مىنمايد: هر گروه از اشخاص داراى زبان واحد، كه زبانشان در محيط سرزمينى جمعيت زبانى ديگرى تثبيت شده اما داراى سابقه تاريخى برابرى با اشخاص جمعيت مهمانپذير نبوده نباشدּ نمونه هاى اين چنين گروههائى مهاجرين، پناهندگان، اشخاص ديپورت شده و اعضاى دياسپورا مىباشندּ

 ماده ٢

١- اين بيانيه اعلام مىدارد كه هرگاه گروهها و جمعيتهاى زبانى گوناگون در سرزمين واحدى مشترك باشند، حقوق مندرجه در اين اعلاميه مىبايست بر اساس احترام متقابل و به گونه اى اعمال شوند كه دمكراسى به حداكثر اندازه ممكنه تضمين گرددּ

٢- در جستجو براى وصول به تعادل اجتماعى-زبانى رضايت بخش، به عبارت ديگر به منظور ايجاد هماهنگى مناسب بين حقوق مربوطه چنين جمعيتها و گروههاى زبانى و افراد متعلق بدانها، عوامل مختلفى - علاوه بر سوابق تاريخى مربوطه آنها در سرزمينها و مطالبات آنها كه به روشهاى دمكراتيك بيان شده اند- مىبايد در نظر گرفته شوندּ اينچنين عواملى شامل ماهيت اجبارى مهاجرتها. كه منجر به همزيستى جمعيتها و گروههاى مختلف مىشود و همچنين درجه آسيب پذيرى فرهنگى، اجتماعى-اقتصادى و سياسى آنها میگرددּ 

ماده سوم

١- اين اعلاميه حقوق زير را به عنوان حقوق شخصى غيرقابل سلبى كه در هر گونه شرايط٬ امكان برخوردارى از آنها وجود دارد، قبول مینمايد:

- حق به رسميت شناخته شدن شخص به عنوان عضوى از يك جمعيت زبانى؛

- حق شخص براى استفاده از زبان خود در مكانهاى خصوصى و عمومى؛

- حق شخص براى استفاده از نام خود؛

- حق شخص براى ايجاد مناسبات و پيوند با ديگر اعضاى جمعيت زبانى مبداء خود؛

- حق شخص براى حفظ و گسترش فرهنگ خود؛

- و همه حقوق ديگر مربوط به زبان كه در "عهدنامه بين المللى حقوق سياسى و مدنى ١٦ دسامبر ١٩٦٦ " و "عهدنامه بين المللى در باره حقوق  اقتصادى،  اجتماعى و فرهنگى" به همان تاريخ به رسميت شناخته شده اندּ

٢- اين بيانيه اعلام مىدارد كه حقوق جمعى گروههاى زبانى، علاوه بر حقوق فوق الذكر كه تك تك افراد عضو گروههاى زبانى از آنها برخوردار مىباشند، در تطابق با شرايط تشريح شده در بند ٢ּ٢ شامل موارد زير میباشد:           ادامه دارد

 

قبلی

برگشت

بعدی