ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 

موقعيت فرودستي زنان و نبود حمايت اجتماعي از زني كه مورد خشونت قرار گرفته است، دليل ديگري است كه زنان را مجبور به تحمل خشونت مي كند.

در خشونت هاي خانگي زنان به دليل وابستگي اقتصادي ،نبود حمايت هاي مالي و عاطفي از طرف خانواده،نداشتن جائي براي پناه بردن و از همه مهمتر بخاطر وجود بچه ها خشونت را تحمل مي كنند و دم بر نمي آورند.

چون در صورت اعتراض به اين خشونت ها يا بايد به خانواده اشان پناه ببرند كه خانواده هاي ايراني در اغلب موارد توصيه به سوختن و ساختن مي كنند و از دختران خود مي خواهند كه آنقدر به سكوت و صبوري ادامه دهند تا مرد سر به راه شود و يا بايد به قانون پناه ببرند كه متاسفانه مراجع قانوني تاهنگامي كه اين خشونت ها به مرگ منجر نشود آن را چندان جدي نمي گيرند و خواستار حل و فصل آن در حوزه خصوصي هستند.

درقوانين ما نيز مواد خاصي براي حمايت از زنان در برابر خشونت وضع نشده است و نهايت برخورد قانون گرفتن تعهد و پرداخت ديه اي است كه اغلب به دليل خشم مرد از اعتراض و شكايت زن و سربراه نبودنش ،پس از بازگشت به خانه اوضاع وخيم تر نيز مي شود.

زناني كه در اين چرخه گرفتار مي شوند ، به دليل استمرار خشونت اعتماد به نفس خود را از دست داده و خود را نا توان از تغيير شرايط موجود مي بينند و از همين رو خشونت را به عنوان يك امر طبيعي مي پذيرند و حتي پذيرفتن اين حقيقت تلخ را به دختران خود توصيه مي كنند.

اين در حالي است كه واكنش هاي زنان و دختران جوان نسبت به خشونت نشانگر پائين آمدن آستانه تحمل آنها و شكستن اين سكوت تاريخي است.زنان جوان با بدست آوردن استقلال اجتماعي و اقتصادي _ و حتي همين نيمه استقلالي كه با تحصيل و كارهاي نيمه وقت بدست آمده_ كمتر حاضر به پذيرش موقعيت فرودستي هستند كه براي مادرانشان به مثابه وحي منزل در آمده بود .

انها به صورت مثبت و منفي به اعمال خشونت واكنش نشان مي دهند و تلاش مي كنند تا آنجايي كه مي توانند به اعمال خشونت بر عليه خود اعتراض كنند.

هرچند اين تلاش حتي براي اين دسته از زنان جوان نيز تنها در عرصه خصوصي مثمر ثمر بوده و همچنان در عرصه عمومي جامعه آماج انواع و اقسام خشونت هاي كاري ، رواني، جنسي و سياسي هستند وهرگاه در عرصه خصوصي نيز نيازمند مداخله قانون شوند چاره اي جز پذيرش شكست ندارند و با وجود اينكه كه بر خلاف مادران خود سكوت نمي كنند و تا آخرين لحظه براي احقاق حقشان مبارزه مي كنند.

 اما به نظر مي رسد مبارزه با خشونت در عرصه عمومي و قانون گذاري نيازمند يك اراده جمعي است كه جز با شكستن سكوت تاريخي جامعه زنان محقق نمي شود.

 

ناسيوناليسم ايراني، جمهوري اسلامي و بمب اتم

سجاد پورسيامك

كار جمهوري اسلامي و آژانس بين المللي اتم دارد بالا ميگرد.

در خبر است كه به رغم توافقهاي قبلي مبني بر تو قف غني سازي اورانيو م رژيم تهران كار بر سانتريفوژ ها را مخفيانه دنبال كرده است. واقعيت قضيه اينست كه جمهوري اسلامي بر روي احساسات ملي ما ايراني ها دارد حساب ميكند اين درست است كه اگر ايران بمب اتمي داشت عراق به ايران حمله نميكرد اين درست است كه  ايران در محاصره كشورهائي ست كه نسبت به ايران ادعاي ارضي دارند، اين درست است كه راست هاي روس  پان اسلاويست ها) هنوز نصيحت پطر كبير را آويز گوش دارند.

باري شايد اتمي شدن ايران مانع فجايعي شود كه ممكن است در آينده دور يا  نزديك بر سر مردم ايران فرود آيد.

پرسش من اما اينست. آيا جمهوري اسلامي ايران است؟

در شرايط كنوني اگر كشور ما به تكنولوژي اتمي  دست بيايد  اين ايران نيست كه اتمي شده است، بلكه جمهوري اسلامي يعني دشمن ايران و فرهنگ ايران است كه اتمي ميشود.

جمهوري اسلامي بمب اتم را براي دفاع از ايران در برابر يك تهاجم خارجي نيست كه ميخواهد بلكه براي گروگان گر فتن خود ايرانيان ،ملت ايران ميخواهد به بمب اتم دست يابد.

آنگاه كه جمهوري اسلامي اتمي شود يعني زراد خانه  اتمي داشته باشد ديگر فشارهاي بين المللي چه در زمينه حقوق بشر چه در زمينه تروريسم بنياد گراي اسلامي بر آن اثر نخواهد داشت، يعني بمب اتم جمهوري اسلامي را در بر ابر هر فشار خارجي بيمه خواهد كرد.

متاسفانه گاه نداهاي شنيده ميشود كه اتمي شدن جمهوري اسلامي را تائيد ميكند،اگر نازيها در آلمان همان معني ملت آلمان را ميدادند جمهوري اسلامي نيز نماينده ملت ايران است. يك لحظه در نظر آوريم كه انيشتين بجاي مهاجرت به آمريكا در آلمان ميماند ورژيم  هيتلر به يمن مغز اين يهودي پيش از آمريكا به (2) بمب اتم دست پيدا ميكرد چه بر سر جهان ميامد؟

يك لحظه بينديشيم كه آقاي اسامه بن لادن بتواند نيويورك، پاريس، لندن، توكيو، وحتي  قاهره يا تهران را، در صورتيكه از د ستورات يا فتاوي اسلامي او  سر بپيچند تهديد اتمي بكند، چه بر سر جهان خواهد آمد؟

ناسيوناليسم ايراني ناسيوناليسم مها جمي نيست، ما هيچ ادعاي ارضي حتي نسبت به سرزمينها ئيكه تا  صد سال پيش جزئي از ممالك محروسه  ايران بودند نداريم، ناسيوناليسم ايراني مبتني بر فرهنگ است نه خاك به راستي اگر بخواهيم ايران را بر مبناي خاك معني كنيم كجاي ايران كنوني ايران است و كجاي از هند تا يونان ايران نيست.

آيا جمهوري اسلامي نماينده و نماد فرهنگ ايرانيست؟

اگر نيست كه بنظر اين نگارنده نيست، حق ندارد بنام ايران اتمي شود . در اعتراض به كوشش جمهوري اسلامي براي اتمي شدن با جهان هماهنگ شويم.

 

قبلی

برگشت

بعدی