مصادره شد
فرزانه مهدی بیگی
اصلا هر چيز خوبي که توي دنيا باشه براي ماست حوصله بحثم ندارم ميخواي باور کن ميخواي نکن ديروز سالروز مرگ بزرگ مرد تاريخ ايران بود.
خيليها اون را براي خودشون مصادره کردن و خودشون را پيرو اون ميدونن حالا هم چند تا دسته شدن ادعا دارن که ادامه دهنده راه اون هستن ولي اگر يک حرف بر خلاف ميلشون بزني هر چي از دهنشون دربياد بهت ميگن مهم نيست که تو چي فکر ميکني مهم اينه که مث اونا فکر کني حالا هر چقدر هم ادعا کني مستقلي چون مث اونا نيستي يه انگ بهت ميچسبونن که با رنگ و انواع شوينده هاي موجود بازارم پاک نميشه حالا بدو درستش کن اين نوع مصادره فقط به مصدق ختم نميشه يه سري ميان امام سوم شيعيان را به اسم خودشون مصادره ميکنن و خداي نکرده يه وقتي هم يه حرفي بزني که مثلا فلان حرکت را نقد کني بهشون برميخوره و با تعصب بهت يه اتيکت بي ديني هم ميزنن و تا خونت را سرت خراب نکنن شام نميخورن.
سر سالش هم که ميشه قمه به دست و زنجير زنون ميريزن بيرون که ببين چه عاشورايي ميشه.
خوب از اين دست زياد داريم يه سري کوروش را مصادره ميکنن يه سري هم بابک را هيچ کس نمياد اين حرکات را کالبد شکافي کنه و ببينه واقعيت امر چيه همه سر سري با اين قضايا برخورد ميکنن به طور نمونه بابک را ميگم مياد به نفع خودشون بابک خرمدين را مصادره ميکنن کسي که مزدکي مذهب بوده و براش هر ساله نميشه گفت بزرگداشت ولي يه چيزي توي اين مايه ها ميگيرن ولي هيچگاه نگاه به اصل قضيه نميکنن که براي چي مبارزه کرد و هدفش از مبارزه چي بود. فقط کافيه که اسمش بياد يه جورايي استفاده ابزاري.
با يکي يه وقتي صحبت ميکردم که آدم معتقدي هم بود بهش ميگفتم فلاني اگر امام حسين کشته نميشد اونوقت شما چي ميکرديد با خنده گفت خودمون ميرفتيم ميکشتيم مينداختيم گردن يزيد تا يه فرصت بتونيم بزنيم سرمون وا حسين کنيم حالا اونروز شوخيش به نظرم کمي هم به واقعيت نزديک بود مصدق و بابک و کوروش و ... هم از اين قضيه مثتثني نيستن.
ميشه قضيه عبور از شاهزاده حالا اين شاهزاده هم اگه مرده بود براي اين سلطنت طلبا بهتر بود چون يه ادم مرده نميتونه عقايدش را بگه پس بهتر ميشه روش مانور داد.
ما کلا ادمايي هستيم که با مرده ها بهتر کنار مياييم و اگر مردهه ادم خوبي بود که چه بهتر سعي ميکنيم اولين گروهي باشيم که مصادرش ميکنيم. فعلا هم برم ببينيم کيو ميتونم پيدا کنم که مصادره نشده باشه به نفع خودم مصادرش کنم شايد بالاخره به يه جايي رسيديم و براي خودمون يه تشکيلات و بساطي راه انداختيم خدا را چه ديديد.
زن عرب اهوازی
روشنک خوشاب
ما زنان عرب اهوازی که ریشه در کشور ایران (اهواز) خود داریم و خود را در سرنوشت آزادی و حق تعیین سرنوشت مسئول و شریک می دانیم و نمی توانیم چشم بر جنایات حکومت آخوندی و قوانین ضد انسانی آن فرو بندیم و بنگریم که چگونه زنان و دختران جوانان (عرب اهوازی) تلف شده و از محرومیتهای بسیاری قائل هستند؟
چگونه دختران امروزی (عرب اهوازی) که مادران آینده مملکت را می سازندبه بردگی نگه می دارند و خرید و فروش به عنوان برده می شوند؟چگونه بنگریم که رژیم جنایتکاران و خون خوار نظامی زنان عرب اهوازی را در همه جا مورد تمسخر قرار داده و اجازه حتی حق سرنوشت خود را ندارند؟
بعنوان مثال : از ورود دختران عرب به دانشگاهها جلوگیری می کنند و این به این دلیل است که مرتبا جواب رد را می دهند فقط و فقط به دلیا عرب بودن که نتوانند در جامعه رشد کنند و به جایی برسند. از شرکت کردن در اداره جات و مشغول به کار کردن برای تعیین ابرار معاش و کسب روزی خود محروم می باشند باز هم به دلیل عرب بودنشان .آیا این ظلم نیست که رژیم ضد بشری این چنین با سرنوشت زنان عرب اهوازی امروزی بازی می کنند؟آیا مسخره و زور نیست که رژیم خونخوار بشری بر اثر امکانات کم و بی ارزش بودن زنان عرب اهوازی که هیچ گونه وسیله ای برای ادامه زندگی ندارند به دلیل محرومیتهایی که در داخل کشور (اهواز) دارند تن به بردگی و ازدواج زودرس میدهند؟ به عنوان مثال زندگی یک دختر عرب اهوازی را برایتان بیان می کنم: این دختر در دوران دبیرستان جزء شاگرد ممتاز مدرسه بود ولی متاسفانه به دلیل عرب بودنش معلمان و همشاگردان غیر عرب آن را مسخره می کردند و بی توجهی که معلمانان به این شاگرد ممتاز داشتند قرار می گرفت و در دانشگاه شرکت کرد برای چندین مرتبه در کنکور باز هم رد شد و در سن کم تن به ازدواج زود رس و بردگی داد این دختران جوان عرب در خوزستان زیاد است که خود را فدای جامعه می کنند.
ازدواج این دختر عرب اهواز نه تنها با موفقیت نبوده بلکه دچار مشکلات زیادی از قبیل بی توجهی خانواده شوهر و اعتیاد شوهر شد و این است سر نوشت دختر عرب که خود را فدا می کند به خاطر امکانات کم و محرومیتهایی که رژیم ضد بشری به آن زنان عرب داده و خواهد داد ولی ما زنان عرب اهوازی حق تعیین سرنوشت خود را که در محرومیتهای زیادی بسر می بریم و بی صبرانه انتظار آزادی سرزمینمان را میکشیم می خواهیم.ما حق داریم که در سرزمین خودمان با زبان محلی و لباس محلی زندگی کنیم چرا باید از این امکانات زیبا که لباس و زبان محلی می باشد محروم باشیم و به زور و ستم رژیم تن بدهیم و زبان خود را استفاده نکنیم؟
رژیم ضد بشری خون خوار خامنه ای این حق آزادی را از ما سلب کرده و ما تلاش می کنیم که آن را آزاد کنیم و ادامه زندگی خود را و نسلهای آینده مان را ادامه دهیم.ما چرا باید از سرزمین خود آواره شده و به کشورهای دیگر پناه آورده در حالی که می شنویم و می بینیم که رژیم ضد بشری هم چنان از سرمایه نفت گران بهایمان که در سرزمین پر ثمره مان وجود دارد استفاده کرده و خواهد کرد به عنوان مثال : فائزه دختر رفسنجانی که هم اکنون کافها و مالهای زیادی را در کیش و دیگر استان ایران و حتی کشورهای دیگر دارد در حالی که این سرمایه نصیب و حق زنان عرب اهوازی است چرا که این رژیم ضد بشری نفت و سرمایه ما را تصرف کرده و هم اکنون در راحتی کامل به سر می