اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
زنان و دفاع از ناموس ! معضلی دیگر طیبه شیرزادی باز هم قرباني ديگر در دفاع مشروع از خود! زن جوانيكه يك پيرمرد ثروتمند و هوسران را با كارد ميوه خوري كشته است، در جريان تحقيق، ماجراي اين قتل را براي بازپرس جنايي تهران تعريف كرد. اين زن 28 ساله هفته روز پیش به خانه پيرمرد مقتول ميرفت و به كار نظافت منزل ميپرداخت. پيرمرد، خانهيي در تهرانسر داشت و به تنهايي زندگي ميكرد. جسد او عصر روز 27 آذرماه در آپارتمانش پيدا شد در حاليكه آثار 11 ضربه چاقو بر پيكرش وجود داشت. ضمنا اتومبيل پژوي مقتول نيز به سرقت رفته بود. كارآگاهان جنايي ضمن تحقيق پيبردند كه زن جواني به نام معصومه هر هفته براي نظافت به خانه اين مرد 68 ساله ميآمد و اكنون فراري است. ماموران پس از چند روز تعقيب و جستو جو زن فراري را دستگير كردند و به بازجويي از او پرداختند. معصومه در بازجوييبه قتل اعتراف كرد و گفت: صاحبخانه پيرمرد خوشگذراني بود و دختران زيادي بخاطر پول و ثروتش به خانه او رفت و آمد ميكردند. آن روز هم خواست به من تعرض كند كه با كارد ميوه خوري به جانش افتادم، بعد سوار ماشينش شدم و فرار كردم. آخرين تحقيق روز گذشته ماموران زندان اوين اين زن را در حاليكه دستبند به دستهايش زده بودند به دادسرايجناييتهران انتقال دادند و آنچه كه ميخوانيد جزييات بازجويياز او است. شوهر داري? بله. بچه چطور? نه، بچه ندارم. هويت شما روشن است، آيا قتل عمديرا قبول داريد? خير، او را بخاطر دفاع از خودم كشتم! يعنيچياز خودت دفاع ميكردي? آن روز مقتول مست لايعقل بود ميخواست هتك حرمت كند. بازپرس اصغرزاده: مگر بار اولش بود كه به شما هتك حرمت كرده بود? نه خانم شما قبلا با هم رابطه داشتهايد و اين موضوع در پرونده به اثبات رسيده است. حتي دختران ديگري با اين پيرمرد رابطه داشتهاند و اعتراف كردهاند، شما در جريان روابط آنها بودهايد. آيا باز هم منكر رابطه نامشروع ميشويد? نه، اما يك زن آمده بود دادسرا كه به او گفتم تو را به خدا قسم ميدهم دروغ نگو، اگر هم با اين پيرمرد رابطهيي داشتهيي من چيزي نديدهام. پس روزگار مرا بيش از اين سياه نكن. با چه تيپيدر خانه پيرمرد كار ميكرديد? همه با چه تيپيكار ميكنند، من هم مثل همه. همسايهها گفتهاند شما هميشه با چهره آرايش شده و لباس راحت كار ميكرديد و اين خصوصيات ظاهريبه يك نظافتچينميخورد، تو برايكارگريميرفتيپس چرا سرووضع آنچنانيداشتهييو خواهر جوانت نيز با تو به آن خانه ميآمده? ميخواستم بيايد و محل كارم را ببيند. با چه وسيلهييپيرمرد را كشتي? با كارد ميوه خوري. در مورد قتل توضيح دهيد? آن مرد خيلي كثيف بود. هميشه كانالهاي ماهواره يي خود را روي شبكههاي مبتذل تنظيم ميكرد و وقتي در مقابل پيشنهادهاي بيشرمانهاش پاسخ منفيميدادم به من ميگفت تو آدم امروزينيستي. من خانواده ندارم. همه بچههايم خارج از ايران هستند، تو اگر مرا درك ميكرديميفهميديكه در برابر دركت پول خوبيخواهيگرفت. از روز قتل هر چه به ياد داريدقيق و درست برايمان بگو. ساعت دو بعدازظهر رسيدم. انگار خانه قبلا شلوغ بود، اما من كسيرا نديدم. خانه را جمعوجور كردم. ساعت 54 بعدازظهر آن روز مرا به اتاق خواب كشاند. خيليمشروب خورده بود و از مستينميتوانست سرپا بايستد. سيليمحكميبه من زد. موهايم را گرفت و كشيد و مرا به اتاق كشاند. راه فرارينداشتم، دست مرا گرفته بود و ميكشيد. با دست چپم خود را از دستش نجات دادم و خلاص شدم. بعد يك كارد برداشتم و براياينكه قدميجلوتر نيايد به سينهاش زدم. فكر ميكنيچند ضربه زدي? دقيق نميدانم، ده، يازده ضربه زدم! مقتول در آن لحظه جيغ يا فريادينزد? فقط مرا به سمت ديوار هل ميداد، وليصدايش در نميآمد چون بيش از حد مست بود. خب، كياز حال رفت? فكر كنم بيهوش شد چون داشت ناله ميكرد. بعد چه كردي? ملحفه را از زيرش كشيدم، دست و پايش را بستم. رويزمين كشيدمش و به حمام خانه بردم. ترسيده بودم. گفتم احتمال دارد دنبالم بيايد. با همان ملحفه پيرمرد را بستي? بله. يادت ميآيد جسد را با چه حالتيدر حمام انداختي? سرش كنج ديوار بود. اگر نميخواستياو را بكشيپس چرا دست و پايش را بستي? آقايمحترم! نفس كشيدن با دست و پا كه نميشود با دهان است! بعد چه كردي? در را بستم و قفل كردم. كليد هميشه رويدر حمام بود. چاقو را چه كار كردي? كارد و دستم را كه خونيشده بود در آشپزخانه شستم. بعد كارد را در خيابانياطراف ميدان آزاديپرت كردم. ميتوانستيبراحتيفرار كنياما وسايل خانه را به هم زديو وسايليرا از خانه برداشتي. چيزيبرنداشتم، فقط نشستم، خيليترسيده بودم. حالم داشت به هم ميخورد. پس از شستن، داشتيبه كارهايپس از كشتن فكر ميكردي? زن جوابيبه اين سوال نميدهد. در تحقيقات به اين نتيجه رسيدهايم كه اين پيرمرد نهتنها با تو بلكه با دختران زياديهم در ارتباط بوده است. حتيدختر نامزد داريبه ما مراجعه كرد و گفت با اين پيرمرد طرح دوستيو رابطه نامشروع ريخته تا از طريق پول آن بتواندخرج جهيزيهاش را تامين كند.آن روز تو هم در خانه بودهيي. چرا دروغ ميگويي? اصغرزاده منتظر پاسخ است، اما زن پاسخينميدهد. قاضياصغرزاده ادامه ميدهد: «تو از طريق شركتيبرايپرستارياين پيرمرد رفته بودي. تو همان روزهاياول فهميديمقتول نظر خاصينسبت به تو دارد، اما هيچ اعتراضينكردي... پس مرتكب قتل شدينه برايدفاع از خود بلكه برايدفاع از خواستهها و هوسهايخودت...» بازجوييمتهم به پايان ميرسد و پرونده در دادسرايجناييتهران پيگيريميشود تا نقاط ابهام ديگر كاملا كشف و مشخا شود كه اين زن همدستيهم داشته يا خير. تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد. |