اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
|
روز 31 مارس 2005، پنجاه و نهمین سالگرد جان باختگان راه آزادی کردستان دکتر گلمراد مرادی هایدلبرگ 31 مارس 2005 هموطنان مبارز و گرامی، بنده می بایستی این متن زیرین را به مناسبت روز اعدام به ناحق قاضی ها در شهر سلیمانیه کردستان عراق ارائه می دادم. متاسفانه به دلیل مریضی ناگهانی، قادر به مسافرت به کردستان نشدم و اینک آن را تقدیم حضور شما خوانندگان گرامی می نمایم. محکومیت به ناحق و اعدام قاضی ها بعنوان لکه ننگی بر دامان رژیم محمد رضا شاه در تاریخ ایران ثبت شده و خواهد ماند. اجازه دهید قبل ازهر مطلب دیگر مراتب سپاسگزاری و قدردانی خودرا از برگزار کنندگان این مراسم یاد بود و از فردفرد شما ها حضار محترم ابراز نمایم که این امکان را برایم بوجود آورده اید، بعد از 25 سال دوری از خاک وطنم، مجددا پا به بخشی از سر زمین آباء و اجدادیم کردستان آزاد را بگذارم و با شما به سخن بنشینم. آرزومندم همه ی غم و اندوه ما در آینده به شادی و سرور مبدل شود. همو طنان و هم کیشان ارجمند، مراسم غم و شادی در اصل عواملی هستند که ما را بیش از هر موضوع دیگر متحد نشان می دهد. گویا این یکی از خصلتهای بسیار نیک فرهنگ خاورزمینی و بویژه ما کردها است. این آرزوی دیرینه هر کرد آگاه و غیور است که این چنین اتحادی در امور فرهنگی و اجتماعی را منسجم تر در راه مبارزه سیاسی برای کسب حق تعیین سرنوشت ملت خویش نیز حفظ نماید، تحکیم بخشد و به پیش ببرد. هم اکنون این اتحاد و پیروزی والا در این بخش از کردستان بخوبی دیده می شود و ما آن را لمس می کنیم. ما امروز بمناسبت یادی ازیک واقعه غمبار درتاریخ نوین خلق کرد گردهم آمده ایم و بدینوسیله همبستگی و وفاداری خودمان را به مبارزان جان باخته در راه آزادی خلقمان، نه فقط به فرزندان خویش، بلکه به جهانیان نشان داده و اطمینان دهیم که پرچم مبارزه پیشروان مان را تا پیروزی نهائی بر زمین نخواهیم گذاشت. زنده یاد پیشوا قاضی محمد در لحظات پایانی زندگیش، در پاسخ به دادستان نظامی شاه گفته بود، که او پرچم مقدس کردستان را به دست توانای عقاب بلند پرواز و رهبر همیشه زنده کرد سپرده است که آن پرچم بر دوش فرزندان غیور و قهرمان خلقش کوه به کوه و دره به دره حمل می شده تا امروز بر کاخ استقلال فرهنگی و اجتماعی و سیاسی بخشی از این آب و خاک به احتزاز در آید. بدون شک اگر امروزه زنده یاد، قاضی محمد و همرزمان نامدارش که این مراسم به مناسبت یادی از اعدام به ناحق آنان بر پا داشته شده، جسما زنده بودند و حضور می داشتند و بچشم خویش نتیجه درخشان مبارزات فرد فرد شما ها را در این بخش از کردستان آزاد می دیدند، هرگز پشیمان نمی بودند که جان خویش را در راه آزادی و پیروزی خلق کرد فدا نموده اند. ما فرزندان راستین پیشوا بوجد آمده ایم که پیشگوئی های ایشان حد اقل در این بخش از کردستان جامه عمل بخود پوشیده است. هم قبیله ایهای عزیز، دراین نبرد دور و دراز، آنگونه که تاریخ خون بار خلقمان به ما می گوید، قاضی ها تنها نبوده اند که در این راه جان داده اند، بلکه این پیروزی امروز نتیجه یک مبارزه بس طولانی است که فقط در صد سال گذشته به تعداد سنبله های نرگس و درختان سرسبز کردستان قربانی پشت سر دارد. کاروان مبارزان جانباخته در راه آزادی خلق کرد زنجیره ای بس دراز است که در اینجا فقط گل چینی از آنان را بر می شمریم. از شیخ عبدالسلام (دوم) بارزانی که در سال 1914 میالادی توسط عثمانی ها اعدام شد تا شیخ محمود برزنجی معروف بسلطان کردستان، شیخ سعید پیران، اسماعیل آقا سیمتکو، سید رضا درسیمی و به قول زنده یاد صدر قاضی، عقاب بلند پرواز کردستان، قائد بزرگ ملا مصطفا بارزانی و هزاران جان باز و پیشمرگه ی دیگر که خونشان درختان دشت ها و کوهستان های کردستان را آبیاری نموده و راست قامت نگاه دارنده است، در این پیروزی سهمی بس عظیم داشته اند. هم رزمان مبارز و ملت غیور کرد، پیروزی و شکستهای مقطعی و زیاد خلق ما، منحصر به خلاقیت و ابتکارات و یا اشتباهات و سهل انگاری یک رهبر و یا حزب و سازمان سیاسی نبوده و نیست، بلکه در پیروزی و ناکامی خلقمان همه ی ما فردفرد سهیم هستیم. اگر ما در راه اتحاد رهبران و احزابمان بکوشیم و در برابر اعمالشان بی تفاوت نباشیم و منافع ملت و جامعه مان را بر دیگر منافع ترجیح دهیم و بقول پیشوا قاضی محمد که در وصیت نامه اش بملت کرد آورده است: "برای زندگی بی ارزش این دنیا خودمان را بدشمن نفروشیم، چون دشمن پس از رسیدن به مقصد ما را هم ازبین خواهد برد" (نقل بمعنی)، در آنصورت بدون شک پیروزی از آن همه ما خواهد بود. درواقع اگر سهل انگاری کنیم، به اختلافات جزئی دامن بزنیم، در برابر وقایع بی تفاوت باشیم و بخاطر منافع ویژه ای پشت به جنبش کنیم، بدون تردید در برابر دشمن ضعیف میشویم و اعمال و بی تفاوتی ما جنبش را رو به نیستی خواهد کشاند، پس تقصیر شکست متوجه خود ما میشود و باید با قاطعیت از آن جلوگیری کنیم. اکنون پس از این مقدمه کوتاه اجازه دهید، درحضور شماها شخصیتهای محترم و مبارز، مطالبی بس کوتاه در رابطه با جمهوری کردستان در مهاباد سالهای 1324 و 1325 خورشیدی، پیدایش و موفقیت و شکست آن و نیز اشاره ای به محاکمه و اعدام قاضی ها ودیگر رهبران این جمهوری همیشه زنده و نهایتا قساوت و بی رحمی دشمنان نسبت به ملت کرد، بیان نمایم. 1 - زمینه پیدایش جمهوری کردستان چگونه فراهم شد؟ برای بررسی چنین کاری، زیاد دور نمی رویم. در قرن بیستم شخصیتهای نامدار کرد بویژه دربحبوحه جنگهای جهانی اول و دوم نقش برجسته ای درمبارزات شان برای کسب حقوق خلق خویش داشتند. در هر بخش از کردستان پیشروان نیک نامی بر خاستند که امروز نام آنان نه فقط در صفحات زرین تاریخ بلکه در قلب فرد فرد ما کردها ثبت و نقش بسته است. ازجمله اینها درکردستان ایران می توان از قاضیها و مبارزاتشان به نیکی نام برد. در سال 1916 میلادی قاضی فتاح، عموی پدر قاضی محمد، به دلیل مقاومت مسلحانه در برابر قصد ورود سر بازان روسیه تزاری به منطقه مهاباد، همراه فرزندان برومندش، جان خود را از دست دادند. این عمل متهورانه، برداشتن یک گام بلند در راه آگاهی بیشتر توده های کرد مکری برای دفاع از شرف انسانی و جلو گیری از متجاوزین بیگانه بود. این مقاومت قاضی فتاح تاپای جان، در خانواده قاضی ها رسم شد که نمونه بعد از آن رفتار متهورانه و مبارزه و فداکاری قاضی محمد بود که نه فقط در ایران، بلکه در سرا سر کردستان و حتا درخاورمیانه اثری بس جاودان بر جای گذاشته است. اگر تاریخ اخیر خلق کرد را ورق بزنیم، ملاحظه خواهیم نمود و به یقین همه شما عزیزان نیز از این موضوع آگاهید که پس از پایان جنگ جهانی اول، به ملت کرد و قبل از همه به کردهای سر زمین امروزی عراق و دیگر اقلیتهای آسوری و ارمنی همدرد و هم پیمان کرد در سر زمین عثمانی، ظلم و ستم روا داشتند و دولتهای پیروز در جنگ اول، به قول و قرارهای داده شده در عهدنامه سورز، دهم آگوست 1920، خود پشت کردند. متأسفانه ما کردها نیز بدلیل اختلافات دیرینه قبیله ای و نداشتن برنامه درست و منسجم مملکت داری نتوانستیم از خلاء ایکه در پایان جنگ جهانی اول بوجود آمده بود و حکومتهای مرکزی منطقه بسیار ضعیف بودند، استفاده نموده و
|