اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
|
مَگر دولت ِبوش عاشق ِچشم و ابروی ِماست ؟ تنظیم : مینا بگوهی بر گرفته ازهمنشین بهار
دیده ای یک گلوله یا تیری ، که به خاک اندر آوَرد شیری ؟ دیده ای پاره سنگ کم وزنی ، که چو از مبدأش برون بپرد دل بحر عظیم را بدرَد ، در همه موج ها شود نافذ ؟ پاره ی سنگ و آن گلوله توئی ، که ترا انقلاب و دست تهی می کند سوی عالمی پرتاب ... نیمایوشیج دشمن ترین دشمنان مردم ایران استبداد دینی حاکم بر میهن ماست و باید همه انرژی ها را برای زدودن این لکه سیاه متمرکز نمود ، از جمله به دلیل ظلم و جور آخوندها و « حاکمیت سالوس و ریا » ست که بسیاری از هم میهنان ما در انتظار اسکندری به سر می برند که از واشنگتن نزول اجلال فرماید و به دادشان برسد ، اما با وجود اینکه مُلا حسنی های حاکم بر دولت آمریکا ( ۱ ) اینجا و آنجا در مورد خودشان چو انداخته اند که برخی از ما گرایش سوسیالیستی ! و پیش زمینه تروتسکی داریم وغلط است شما امُل باشید و بیست و هشت ِ مردادی فکر کنید ! نباید فراموش کنیم که سياست دولت آمريکا در « تغيير رژيم » کشورهای مختلف ، دنباله همان سياستی است که دکتر مصدق را بر انداخت و شاه را آورد ، سوکارنو را انداخت و رژيم نظامی سوهارتو را برپا ساخت ، پاتریس لومومبا را ُکشت و آدمخواری چون مُوبوتو را بقدرت رساند، سالوادر آلنده را ساقط کرد و پينوشه فاشيست را به مَسند قدرت نشاند و به همين ترتيب ده ها دولت دموکرات و منتخب مردم را بر انداخت و حکومت های ضد مردمی و آدمکش را بقدرت رساند تا صدها هزار انسان را شکنجه و زندانی کرده و به قتل رسانند ، تا جنبش نجات بخش ملی بعد از جنگ دوم جهانی در سه قاره را نابود و منافع انحصارات امريکائی را حفظ کنند . همه ما به حق نسبت به رژیم آخوندی که به اعتماد یک خلق ترکش های هولناک زده و با عقائد و عواطفش بازی کرده ، دافعه داریم ومی خواهیم سر به تنش هم نماند ، اما انگیزه های مردم به جان آمده ِما با نیات پلید امثال رامزفلد و دیک چینی و « هواداران استراوس » ( ۲ ) که پشت شعارهای دموکراسی و آزادی ، دوز و کلک سوار می کنند و نقشه های خود را می چینند ، از زمین تا آسمان تفاوت دارد . با اشغال نظامی افغانستان در شرق ، عراق درغرب ، و با وجود پايگاه های نظامی گسترده آمريکا در ترکيه ، آذربايجان و کشورهای آسيای مرکزی در شمال و غرب ايران ، همچنین ستاد مشترک نیروهای آمریکائی در قطر و حضور نظامی عظيم نيروهای دريائی ، هوائی و زمينی آمريکا درخليج فارس و شيخ نشين ها و سلطان نشين های کناره جنوبی خليج فارس ، کشور ما از چهار سو زير محاصره نظامی ارتش آمريکا قرار گرفته و نفرت ِبه حق مردم ما نسبت به آخوندها ، براین واقعیت تلخ سرپوش نمی گذارد . مگر نه اینکه تاريخ روابط سياسي پنجاه سال گذشته آمريکا با ايران آکنده از تجاوز و خيانت به حقوق ملت ما از سوي دولت آمريکا، هيئت حاکمه و انحصارات نفتي و اسلحه سازي آن بوده است ؟ بعد از آنکه سال گذشته سناتور براون بک و « ايوان باى » سناتور ايالت اينديانا لايحه به اصطلاح " دموکراسی برای ايران » را به کنگره ايالات متحده ارائه دادند ، و موسسه آمريکن انترپرايز American Enterprise Institute به تپ و لپ افتاد ، و عناصر شناخته شده ای چون مايکل لدين و « راب سبحانی » برای دخالت مستقيم دولت آمريکا در ايران به این در و آن در کوبیدند، آقای رضا پهلوی، دولت اسرائيل ، شخص آريل شارون ، " لابی" قدرتمند اسرائيل در واشنگتن ، اعضای مؤثر در تعيين سياست خارجی آمريکا در پنتاگون و کاخ سفيد ، شبکه تلويزيونی " فاکس" و مجله " ويکلی استاندارد " متعلق به روپرت مرداخ ( ۳ ) ، و امثال آقای ضیاء آتابای و آن « دو علی رضا » ، یعنی آقایان میبدی و نوری زاده ، و نیز ، احمد چلبی های وطنی و سازگاران حکومت آخوندی ، همزمان با نظائر « ولفو ويتس » و ریچارد آرمیتاژ ، و سخنگويان کاخ سفيد و وزارت خارجه آمريکا جست و خیز کردند که به زودی بوش و بلر حساب آخوندها را کف دست شان خواهند گذاشت و حق به حق دار خواهد رسید . در حالیکه نظريه پردازان راست افراطی ، خودشان وجود « امپرياليسم » را پذيرفته و آن را برای جهان کنونی لازم می دانند و اندیشمندان آمریکائی که خود را به قدرت نفروخته اند اینگونه حقه بازی ها را افشا می کنند و در واقع به نام گلوبلوزیشن امپریالیزم بیرحمانه تر از قبل یکه تازی می کند و دروازه های همه کشورها را برای تاراج انحصارات آمریکائی باز می کند که هرجا کار و مواد اولیه ارزان تر بود ، صاحبان صنایع آمریکائی خیز بردارند و عملا کارگران آمریکائی را در منگنه قرار دهند که ببینید جیک بزنید اخراج می شوید و ... ، در حالیکه امثال مايکل مور و نوام چامسکی فریاد می زنند اگر آمریکا می توانست دموکراسی بدهد به مردم خودش می داد ، حقوق مدنی مردم آمریکا را لگد کوب و سندیکاهای کارگری را خرد و خمیر نمی کرد ، بادمجان دور قاب چین ها و پا اندازان امپریالیسم ، کاسه گرم تر از آش شده ، چون « نفاثات فی العقد » جادو جنبل می کنند و جهانی شدن را به رخ می کشند که ایهاالناس بشتابید . سياست خارجی آمريکا با "جهانی شدن" چهره عوض کرده و سلطه جوئی امپرياليستی تنها و تنها ذهنیت روشنفکری ست ! آنان با فرهنگ لغت روپرت مُرداخ ، دونالد رامسفلد و پال ولفوويتز و دست اندرکاران پروژه قرن جدید آمریکا، به جوهر نهفته درکلمات تیغ می کِشند . ــ تجاوز ضد انسانی و غير قانونی به کشورها را« آزاد سازی » ــ تهديد نظامی آشکار را « گفتگو های رسمی » ، ــ سيطره انحصارات آمريکائی زير سايه وحشت و ترور ِ سهمگين ترين ارتش تاريخ را « آزادی تجارت » و « جهانی شدن » ، ــ به خاک سياه نشاندن کشورها و تخريب و نابودی زير ساخت اقتصادی آنها و بدنبال آن ، دادن پيمانکاری های ده ها ميليارد دلاری به شرکتهای هاليبرتون ، و « بکتل » را (که جناب جورج بوش و خانواده اش همه کاره آن هستند ) ــ بازسازی کشور ، ــ تاراج تمدن چندين هزار ساله کشورها را گسترش تمدن ، و سلطه ی شرکت های چند ملیتی بر منابع ثروتهای زیر زمینی و روزمینی را گسترش "مدرنيته" ! جلوه دادند و می خواهند همه را سر ِ کار بگذارند و رنگ کنند . شقاوت رژیم واپسگرای آخوندی و مرتجعینی که به اسم دین ، خون مردم را در شیشه کرده و امان از همه بریده و دول به اصطلاح لائیک اروپائی و اعلیحضرت بوش نیز زیر زیره با آنها می سازند ، هرگز دلیل نیست که خاک در چشم مردم خود بپاشیم . بله در اصل خصم ایران و ایرانی رژیمی ست که جز دروغ و دغل و شترسواری دولا دولا دین و آئینی ندارد ، اما باور کنیم امثال دیک چینی و جان بولتون و بوش عاشق چشم و ابروی ما نیستند وجز روی منافع خویش متمرکز نمی شوند ... دولتي که به بهانه "مبارزه با تروريسم" ، حقوق مدني و اوليه مردم آمريکا (بويژه اصل Habeas Corpus ) و اصلاحيه هاي اول تا چهارم قانون اساسي آمريکا را هم لگدمال کرده و اکنون به خود حق ميدهد مکالمات تلفني ، ارتباطات اينترنتي و رفت و آمدهاي مردم در معابر عمومي ، فروشگاه ها، بانک ها، ورزشگاه ها، پارک ها و ساختمان هاي دولتي و غيره را کنترل کند ــ دلش |