اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
كرده اما اين بازداشتگاه از راه دادن آنها خودداري كرده است ومطرح شده كه حتي اگر مقام بالاتراز شما هم بيايد او راه نمي دهيم ... مسئولان اين بازداشتگاه خود راوراي هر گونه قانون ميدانند ... در بازداشتگاههاي حفاظت اطلاعات تعارض در مديريت وجود دارد و هر چه كارشناسان خودشان ميگويند ، عمل ميكنند ... تبعيض آشكار در داخل زندان نيز از جمله موارد تخلف ذكر شده است ... اين گزارش به شمار خودكشي زنان زنداني در زندان رجائي شهر اشاره كرده ... ماموران سپاه وارتش نبايد زندانبان باشند ،... در جريان بازديد هيات نظارت و بازرسي حفظ حقوق شهروندي ، متهماني وجود داشتند كه طي 8 يا 9 ماه در فضاي كمتر از يك متر بازداشت شده بودند ... عليرغم تمام تاكيدات قانوني بر ممنوعيت شكنجه ، گزارش تهيه شده از سوي هيات وجود شكنجه و انفرادي را در بازداشتگاه پذيرفته و... همچنين در اين گزارش عنوان شده كه هيات نظارت بر حفظ حقوق شهروندي خواستار آن شده است كه مواردي ازاحتمال تعرض به دختران وزنان بازداشت شده و زنداني مورد بررسي قرار گيرد ... در بخشهاي پاياني گزارش اورده شده كه در حال حاضر سياست نيروي انتظامي مقابله با دستگاه قضائي است ...)) جملات بالا نه از طرف آمريكا و نه از سوي اسرائيل ونه از جانب ما گفته شده تا مسئولين جمهوري اسلامي فرياد برآورند كه اينها تبليغات دشمن براي تضعيف اسلام وروحانيت است ! اينها قطره اي از درياي نقض حقوق بشر در جمهوري اسلامي است كه توسط مسئولين قوه قضائيه همين جمهوري اسلامي تهيه وبصورت گزينشي در اختيار رسانه ها قرار داده شده است. گاهي حقايق به اندازه اي روشن و در عين حال تلخ وگزنده است كه انسان از سخن گفتن درباره آنها باز ميماند . گويا اين حقايق تلخ همچون پتك بر سر ما فرود امده وما رادر يك شوك عميق فرو ميبرد . از كجا بگوئيم ودرباره كداميك زبان بسخن بگشائيم؟ براستي در مقابل اين وقايع تلخ وعريان چه بايد كرد ؟! بيان اين وقايع تكان دهنده اگرچه بسيار دير ودرعين حال ناقص مويد افشاگري هاي ما در طول چند سال گذشته است من بعنوان فردي كه از سال 1373 با زندان ،بازداشت ميشود ودستگاه قضائي جمهوري اسلامي سر و كار داشته ام ،گزارش مذكوررا با همه وجود لمس كنم . هرباركه دستگير وبه يكي از اين مراكز منتقل شدم پس از ازادي فريادبرآوردم ، ،اما گوش شنوائي نبود . 100 روز را در شكنجه گاه توحيد گذراندم ، جمعا 210 روز در انفرادي هاي 209 وزارت اطلاعات سپري كردم ، 270 روزرا در همين سلولهاي يك متري بازداشتگاه عشرت اباد سپاه گذراندم ، حدود 20 روز در بازداشتگاه حفاظت اطلاعات وزارت دفاع (زندان 64) بوده ام ، 210 روز را در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ( يعني همين جائي كه مسئولين قوه قضائيه را به درون ان راه نداده اند واقع در زندان اوين در سلول انفرادي به سير وسلوك پرداخته ام ! 3 روزدر بازداشتگاه نيروي انتظامي بوده ام . انفرادي ، چشم بند ، وباز جوئي هاي قرون وسطائي همراه با تفتيش عقايد وشكنجه هاي روحي از وجوه مشترك همه اين بازداشتگاهها بود . بالاخره درسال 1382 پس از يك دوره اعتصاب غذا من را به بند عمومي منتقل نمودند . در همه اين مدت از سال 1378 تا 1383 بلاتكليف بوده ام . ولي پرسش من از حضرت اقاي شاهرودي اين است كه چرا پس از 6 سال رياست بر قوه قضائيه اقدام به چنين كاري نموده اند ؟ ايا در تمام اين مدت فرياد شكنجه شده ها و مظلومان بگوش او نرسيد؟ 6 سال زمان نياز داشت تا اين فريادها را بشنود ؟ فراموش نميكنم كه خبر رياست اقاي شاهرودي بر قوه قضائيه را از طريق باز جوهايم در شكنجه گاه توحيد ، در تابستان 1378 شنيدم . در اين دوره 6 ساله چه چيزهائي كه در بازداشتگاههاي جمهوري اسلامي نديدم ! اينك كه اين گزارش را در زندان اوين ميخوانم ، بياد همه شكنجه ها وشكنجه شده ها در سالهاي گذشته افتاده ام . دراين مدت هر گاه فرياد برآوريم سركوب شديم .جواب اعتراض را بازندان و انفرادي وشكنجه دادند . بدليل اينكه در سال 1380 نامه اي تحت عنوان ((علي شكنجه گاه نداشت )) منتشر كردم 9 ماه در انفرادي افتادم . اين گزارش قوه قضائيه من را به ياد سخنان شيخ محمد يزدي ،رئيس سابق قوه قضائيه انداخت كه همواره ادعا ميكرد ، دستگاه قضائي جمهوري اسلامي )) بي نظيراست !؟ در اين گزارش آمده است كه قاضي نبايد در اختايار نيروي انتظامي يا وزارت اطلاعات يا حفاظت اطلاعات باشد . اين همان چيزي است كه در طول ساليان گذشته با چشم خود ديدم و اعتراض بر اوردم ، اما كو گوش شنو ؟! من بهمين دليل حاضر شدم دادگاههاي انقلاب را به رسميت بشناسم و بهمين دليل در محاكمه انها شركت نكردم. پرسش من از حضرت آقاي شاهرودي اين است كه چرا به وضعيت دادگاه انقلاب نپرداخته اند ؟ ايا ترديد دارند كه عامل اصلي همه اين مظالم قوه قضائيه ، از جمله دادگاه هاي انقلاب است؟ زيرا اين قاضي است كه به نام (( تعزير )) حكم شكنجه صادر ميكند . اين قاضي لست كه با يك ورق پاره به دستگاه امنيتي – انتظامي و نظامي اين مجوز را ميدهد كه به حريم خصوصي شهروندان تجاوز كنند . اين قاضي است كه به هر كس و ناكس اين اجازه ميدهد را كه به منازل و محل كار شهروندان يورش مسلحانه برده و اموال انها را به غارت برده يا در بين اعضاي خانواده ايجاد رعب و وحشت نمايند . اين قاضي است كه به دستگاه امنيتي مجوز نگه داري شهروند بي چاره براي مدتها ي طولاني در سلولهاي يك متري را ميدهد . عامل اصلي همه اين مظالم فردي جز شخص قاضي نيست .اينها چيزهائي است كه براي خود من ودوستانم اتفاق افتاده است . نه افسانه است ونه گزافه .نيروي امنيتي – نظامي در اين چند سال گذشته با حكم قضائي چون حقاني ، حدادو مقدسي هر انچه خواستند با من و خانواده ام ، دوستانم و اموالم كرده و ميكنند . اموالم را به غارت برده و هنوز بر نگردانده اند . در بين اعضاي خانواده به كرات و شب ونيمه شب رعب ووحشت ايجاد كرده و فرزندانم را با چشمان بسته در انفرادي انداختند خودم را براي مدتهاي طولاني در سلول انفرادي وزير شديدترين شكنجه هاي روحي نگه دشته وپس از ان جمعا 24 سال حبس و محروميت اجتماعي برايم بريدند كه البته مقرر كرده بودند كه 14 سال حبس را درزندان برازجان سپري كنم . در دادگاه تجديد نظر ،لطف كرده ، تبعيد را حذف و 14 سال را به 12 سال تقليل داده و تاريخ ازادي ام را 1. تير ماه 1394 تعيين كرده اند . يعني حتي دو سال سلول انفرادي را نيز بحساب نياوردند ، در حاليكه خودشان گفته بودند ،رهبر گفته است هر يك شب انفرادي معادل 10 شب زندان عادي است !؟ (مدارك پيوست اين نامه است ) حضرت اقاي هاشمي شاهرودي ! اين حكم بصورت غيابي و در شعبه 26 دادگاه انقلاب و بر اساس همان بازجوئي هائي كه در سلول انفرادي گرفته شده يا گزارشهائي كه وزارت اطلاعات و سپاه تهيه نموده اند ، صادر شده است . متن احكام و گردش كار دادگاه بدوي و تجديد نظر پيوست اين نامه است تا خود بخوبي دريابيد كه جنايت قضاوت دادگاه انقلاب از جنات بازجوها وزندانبانان شكنجه گاهها كمتر نيست براستي من چه كرده ام كه مستوجب اينهمه شكنجه وعذاب باشم ؟ آ دم كشته ام ؟! از ديوار مردم بالا رفته ام ؟! اسناد و مدارك سري مملكت را در اختيار بيگانه قرار داده ام ؟ جرم من اين است كه همين چيزهائي كه در گزارش آقاي عليزاده آمده است را افشا كرده ام . جرم من اين است كه شكنجه ، انفرادي ، بازجوئي غير قانوني ، دادگاه غير علني و ناعادلانه را تقبيح كرده ام . من بيش از 5/17 ماه صرفا به اين دليل در سلولهاي انفرادي سپاه در زندان عشرت اباد و500 اوين (همانجائي كه نمايندگان شما را راه نداده اند ) با پاسدار بازجوها دست وپنجه نرم مي كردم كه انها مدعي بودند كه ظابط قوه قضائيه اند و من در جواب ميگفتم كه آنان نظامي اند و حق دخالت در اين مسائل را ندارند . والبته مقاومت كرده و به انها باز جوئي پس ندادم . پرسش من اين است كه چرا دير ؟! و چرا از قضاوت دادگاه انقلاب نگفته ايد ؟ |