اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
ديگر بود. چرا كه قدرت بازدارندگيِ اطلاع يافتن مردم از خلافكاريهاي صاحبان قدرت (كه نوعي خيانت در امانتِ قدرت واگذار شده تحت همان ميثاق محسوب ميشود) بيگمان مجال بسياري از تركتازيهاي صاحبانِ قدرتِ بلامنازع و بيمبنا را ميگرفت و صحنة سياسي كشور را به اين وادی تيره نمي رساند. گرچه براي ايفاي اين كمترين حد از مسؤوليتها جداً دير شده، اما هنوز روزنة فرصتي باقي است. اين آخرين فرصتها را از دست ندهيد. حسین قاضیان اردیبشت ماه -1384 زندان اوین
اقدام خاتمي در قبال نامه قاضيان دفتر رئيس جمهور باسمه تعالی حجت الاسلام و المسلمين جناب آقای شوشتری وزیر محترم دادگستری جناب آقای دکتر مهرپور رئیس محترم هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی با سلام نامۀ جناب آقای حسین قاضیان و ضمایم آن در خصوص تقاضای رسیدگی به پرونده نامبرده ( تصوير پیوست )، به استحضار ریاست محترم جمهوری رسید. پی نوشت فرمودند: " جناب آقای دکتر مهرپور با تأسف از آنچه بر فاضل محترم جناب آقای دکتر قاضیان رفته است و با توجه به اینکه از آغاز دستگیری ایشان و جناب آقای عبدی تلاشهای فراوان داشته ام که خدای ناخواسته ستمی بر ایشان و بر هیچ فردی نرود و گاه در این مسیر موفق و گاه ناموفق بوده ام. اینک نامه ایشان و ضمائم همراه را نزد جناب عالی می فرستم تا در هیأت مطرح شود. جناب آقای شوشتری هم تشریف دارند و متأسفم که چگونه نامه قبلی ایشان را ندیده ام یا دستوری که درباره آن داده ام عمل نشده است. بهرحال امیدوارم با انصاف و همه جانبه نگری مسأله رسیدگی شود. مطمئن هستم که ریاست محترم قوه قضائیه که الحق با اقدام های اخیر خود روزنه روشنی را به دل و دیده هم گشوده اند تا با امید اجرای عدالت دلگرم تر باشید نیز به آنچه مقتضای انصاف و حق و عدل است دستور خواهند داد که طبعا ً جناب آقای شوشتری پیگیری خواهند فرمود. با معذرت. " سید علی خاتمی حجت الاسلام والمسلمین ایزد پناه رییس محترم حوزة ریاست قوة قضاییه با سلام به پیوست عیناً گزارش شمارة 186-84 مورخ 31/3/84 هیات پیگیری و نظارت بر قانون اساسی و سوابق آن در خصوص تقاضای رسیدگی به پروندة حسین قاضیان متضمن پی نوشت ریاست محترم جمهور مبتنی بر: «عیناً جهت استحضار حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی به دفتر ایشان منعکس شود باشد که با عنایت ایشان اگر ظلمی صورت گرفته است ( که به نظر من گرفته است ) رفع ظلم و احقاق حق شود.» جهت استحضار ریاست محترم قوه قضاییه ارسال می گردد. سید علی خاتمی
نامهی محسن سازگارا به خامنهای: تنظیم: ابوالقاسم محمدی شما این کشور
را به این شکل درآوردهاید و شما هم باید پاسخگو باشید * اینهمه انحراف و خرابکاری در نهادهای زیر نظر شما مثل رادیو و تلویزیون و نیروی انتظامی و قوه قضائیه و ... به نام خدا حضور محترم آقای خامنهای: با سلام. تصمیم گرفته بودم دیگر به شما نامهای ننویسم. چون به نظرم آنچه شرط بلاغ بود در سه نامه خصوصی و یک نامه علنی طی ١٥ سال گذشته نوشته بودم. حرف بیشتری نیاز نبود. اما اکنون که بحران قریب الوقوع در کشور درمیگیرد فکر میکنم یکبار دیگر چند کلمه به شما گفتن ضرری نداشته باشد اگر چه امید ندارم فایدهای هم داشته باشد. جناب آقای خامنهای دست از این افکار عجیب و غریب بردارید که فکر میکنید تمام دنیا توسط یک هیئت مدیره نامرئی اداره میشود و آن هیئت مدیره و یا به قول جنابعالی دشمن صبح تا شب هم کار و زندگیاش این است که ببیند شما در ایران چکار میکنید و آنگاه علیه شما، یا جمهوری اسلامی یا حکومت دینی توطئه و نقشه چینی کند. تصور شما این است که تمام رهبران دنیا هم از آن مرکز دستور میگیرند. باور کنید دنیا اینطوری نیست. هیئت مدیره هم ندارد. آن دشمن خیالی شما هم وجود خارجی ندارد. مردم و دولتهای دنیا هم کار و زندگی خودشان را دارند. ایران هم بخش بسیار کوجکی از اشتغالات آنها است. دوستی کردن با دنیا و دنبال منافع ملت ایران بودن، صلح واشتی، مسیری است که کمک میکند تا این ملت رنجدیده پس از ٢٧ سال، سر به بالین آسایش بگذارد و بالاخره از "شرایط حساس کنونی" بیرون بیاید. اما دوستی با دنیا لوازمی هم دارد که از جمله آنها دموکراسی و حقوق بشر است. نگوئید دیگران نمیکنند و اینها برای ما است. باور کنید اینطور نیست. اولاً وضع حقوق بشر در کمتر جایی از دنیا، به خرابی ایران است. ثانیاً كمتر نظام سیاسی در دنیا به اندازه ایران غیر دموکراتیک و فردی است. ثالثاً چکار به کار دیگران دارید. شما با مردم خودمان درست رفتار کنید. دیگران را در قبر شما نمیگذارند. باور کنید با این افکار، تصویر شما در دنیا چیزی شده، در حدود عیدی امین یا قذافی، حیف از ملت ایران است که دچار چنین جفایی باشد. کمی از پوسته این تفکرات بیرون بیائید. جناب آقای خامنهای خاطرتان هست وقتی رئیس جمهوری شدید دنبال نخست وزیری بودید که از شما حرفشنوی داشته باشد. به همین دلیل آقای مهدوی کنی را کنار گذاشتید و مهندس موسوی را که در آن روزها جوانی از حزب خودتان و فامیلتان بود نخست وزیر کردید. تنها یک سال زمان احتیاج داشت تا معلوم شود هرکس در راس دولت باشد، به مقتضای مسئولیتی که دارد نمیتواند هر روز، از کس دیگری بیرون از دولت دستور بگیرد. این از بدیهیات اداره هر سازمان کوچکی است چه رسد به دولت و مملکت. با مهندس موسوی مشکل پیدا کردید و اگر امام نبود، دور دوم اورا نخست وزیر نمیکردید. پس از رهبر شدن هم روی همین هوس و نگرش غلط به مدیریت، بتدریج در همه امور دخالت کردید. در هشت سال گذشته، وقت مملکت را تلف کردید. نیروهای نظامی و امنیتی را وارد سیاست کردید و در نهایت گروهی را بر مملکت مسلط ساختید که حرف شمارا گوش کنند و به اصطلاح رایج، حکومت یکدست شود و یا اگر دقیقتر بگوئیم، تمام ارکان حکومت تابع شما شوند. اما دیدید که در اولین قدم، در دوران انتخابات ریاست جمهوری نهم کاندیدای شما را کنار گذاشتند و کس دیگری را جلو انداختند و با فشار شما اخیرا به او یک پست دست دوم دادهاند. اکنون هم به راهی میروند که ناکجاآباد است. و البته این تازه از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتت بدمد. پیش بینی سرنوشت سرابی که تحت عنوان دولت مطیع خودتان در انتظارش بودید خیلی سخت نیست و نیاز به هوش خیلی بالا ندارد. گروهی که با بیتدبیری شما بر مملکت حاکم شدهاند این تضادها را با این بخشهای کشور دامن خواهند زد.
|