ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

 حقوق بشر

دانشجو

 
 

فراتر از تمامی نقش‌های تاريخی‌اش توانست کار کردهای جديد نظامی، سياسی و ايديولوژيک را با جذب، عضوگيری و آموزش عقيدتی، سياسی و نظامی نيز ايفا نمايد. در اين فرايند مساجد به دژ مستحکم نظامی و ايديولوژيک تبديل شده‌اند. بطوريکه در طول دوران پيش از انقلاب تاکنون و در برهه‌های مختلف سياسی اعم از رفراندوم، انتخابات و بسيج توده‌های مردمی برای پيشبرد سياست‌های خاص حکومتی، مساجد بصورت پايدار کارکرد. خدمات سياسی خود را ازطريق رهبران مذهبی درسطح محلی و ملی ايفا کرده‌اند و در آخرين اقدام فراگير، رهبران مذهبی با هماهنگی فرماندهان نظامی توانستند با حمايت و تحرک بی نظير بسيجيان از طريق ‏“مساجد“ انتخابات نهمين دوره رياست جمهوری را به نفع جناح متبوع خود مديريت کرده و قدرت سياسی- اجرايی را بدست گيرند.

کتابخانه‌ها در ايران پس از انقلاب با وجوديکه نقش فعال و آشکار سياسی بعهده نداشتند ولی مورد تهاجم و بغض سياسی و ايديولوژيک قرارگرفتند. در يک هجوم فراگير پس از سال‌های نخست انقلاب تمامی کتابخانه‌ها، همانند نيروی انسانی دستگاه بروکراسی و همينطور نيروهای سياسی دگرانديش، مورد تسويه قرارگرفته و بخش بزرگی از کتاب‌های موجود درآن تحت عنوان " کتب ضاله" از بين رفته و يا حداکثر در بايگانی‌های غيرقابل دسترس قرار گرفتند. در سال‌های اخير با وجود رشد بسيار اندک کتابخانه‌ها، کتابخوان! و انتشار کتاب، اين مراکز بتدريج به مهم‌ترين مراکز و منابع توليد فکر، روشنگری و نقد قدرت و دين تبديل شده‌اند. در رويارويی با اين نقش، رهبران دينی و برنامه ريزان آنان دو تکنيک فراگير را بکار برده‌اند. نخست راه اندازی کتابخانه در مساجد برای رفع نياز مومنان و مخاطبان آن، و ديگری انتشار گسترده کتب مذهبی با يارانه‌ها و تسهيلات مالی گسترده برای نفوذ در کتابخانه‌ها.

۳. از نظراجتماعی وفرهنگی، گسترش ساخت و ساز مساجد در اقصی نقاط کشور، حتی در فقيرترين روستاها، گويای اهميت اين سازمان دينی- سياسی از دو منظر می‌باشد.

 از يکسو در همبستگی اجتماعی، تحکيم جايگاه رهبران دينی- سياسی و نهادهای دين، روحانيت وحکومت دينی ايفای نقش می‌نمايد. از سوی ديگر با ترويج انديشه و باورهای دينی و آموزه‌های حيات دينی از قبيل تقديرگرايی، خردگريزی، تقليدگرايی، آخرت جويی و تقليل خواسته‌های زمينی و برابر خواهانه و ديگر نگرش و منش‌های دينی، سنگ بنای زيرين حفظ و تقويت دستگاه دينی و اطاعت پذيری از رهبران مسلط آن را بازتوليد می‌سازد. عناصری که در جامعه موانع جدی را بر سر مدرنيته يا حرکت به سمت فلسفه مدرن و ورود به دنيای اثباتی که دانشمندان و متخصصان بعنوان رهبر و مفسران آن محسوب ميشوند فراهم می‌آورد و به اراده گرايی، انسان مداری و عقلانيت و.... منتهی ميشود.در اين ميان کتابخانه‌ها نيز با نسبت بسيار کمتری، مهمترين مرجع توليد علم و تحکيم نهاد علم و دانشمندان است. آموزه‌های علمی تحقيق و تفحص، روشهای دست يابی به حقيقت و کشف واقعيات، خردگرايی و تجربه گرايی از زمره عواملی هستند که زمينه شکل گيری و تقويت هرگونه انديشه‌های خرافی و دنيا گريزرا از بين برده و بستر مناسبی است برای کمک به فرايند غيردينی شدن ياسکولاريزم. فقر فرهنگ مکتوب و عادت به مطالعه در ايران که به تعبيری تا حدود يک ساعت در سال است! نبود فضای باز سياسی برای توليد و انتشار انديشه‌ها و سيطره فرهنگ عامه در فرهنگ و اجتماعات علمی ( طايفی، ص ۳۷) و وجود فضای سنگين سياسی- ايديولوژيک در دانشگاه‌ها از زمره نقاط تهديد و تحديد کتابخانه‌ها و کتابخوانی است که رهبران دينی در رويارويی ميان دين و علم يا مسجد و کتابخانه از آن بهره می‌جويند. و با افزايش کتب دينی در کتابخانه‌ها در واقع کتابخانه را در خدمت مساجد در می‌آوردند. و بدين ترتيب به فرهنگ سازی در بعد دينی آن بطور گسترده در همه اقشار دست می‌زنند.

رشد فزاينده مساجد در شهرها و روستاها و همچنين مراکز اداری، آموزشی و کارخانه‌ها با بهره‌گيری از بيشترين و بهترين امکانات عمدتا مورد بهره‌برداری بخش سنتی و متدين مردم، افراد سالخورده، بسيجيان و وابستگان دستگاه سياسی، بازاريان واقشار کشاورز روستايی و حاشيه نشينان شهری قرار ميگيرد. از سوی ديگر رشد اندک کتابخانه‌ها در شهرها و روستاها، در مناطق دارای مراکز دانشگاهی، در کنار محدوديت‌های توليد، توزيع، دسترسی و مطالعه کتاب و شيوع مطالعه انتشارات بدون کاغذ در اينترنت عمدتا مورد استفاده بخش مدرن و نيمه مدرن شهری، دانشجويان، دانش آموزان، نويسندگان، روشنفکران، و کارشناسان بدنه بروکراسی است. تحولات پس از انقلاب۵۷، ناکارآمدی دستگاه دينی در مديريت سياسی و پاسخگويی به نيازهای عينی و فزاينده نسل‌های مختلف سال‌های پس ازانقلاب، منجربه بروز فضايی شده است که امروزه در بخش‌های مدرن روستايی و شهری جامعه ايران امروز، نرخ مشارکت و حضور در مساجد روزبروز کمتر شده است.اين شرايط زمينه ساز وجود خيل وسيعی از مردم در اقشاراجتماعی و گروه‌های شغلی، جنسی و سنی مختلفی است که درهيچ‌يک از سازمان‌های دينی وعلمی مورد بحث جذب نمی‌شوند. بطوريکه فضاهای خالی و نيمه خالی مساجد بويژه در مراکز شهری و روستايی بيانگرهمين امراست. در جمع بندی کلی ميتوان چنين پيش بينی کرد که به دلايل زير ميل به تضعيف جايگاه مسجد در کنار کتابخانه بطورروزافزون افزايش خواهد يافت:

۱.عدم کارآيی حکومت رهبران دينی در پاسخگويی به وعده‌های تاريخی در طول چندين سده و بويژه پس از انقلاب،
۲. بی اعتمادی فراگير ميان رهبران دينی وسياسی و مردم وشکاف روزافزون بين دولت و ملت،
۳. قرارگرفتن در مسير فوران اطلاعاتی و نقش آفرينی رسانه‌های چندگانه در انتقال اطلاعات و آگاهی بخشی به مردم وجدايی آنان از رسانه‌های سنتی اطلاع رسانی،
۴. گسترش بخش آموزش عالی در ايران و رشد ناگزير وهرچند کند مخاطبان کتاب، کتابخوانی و کتابخانه‌ها در بهره‌گيری از فراورده‌های انديشه‌ای و تجربی.

۱.آبراهيميان، اروند، ايران در بين دو انقلاب، نشرنی،۱۳۷۷
۲. استمپل، جان، درون انقلاب ايران، ترجمه شجاعی، ۱۳۷۳
۳. طايفی، علی، موانع فرهنگی تحقيق در ايران، ۱۳۸۰
۴. مرکز آمار ايران، آمارگيری از اماکن مذهبی، ۱۳۷۶
۵. مرکز آمار ايران، سالنامه آماری ۱۳۸۱، ۱۳۸۲
۶.
Ritzer,G., Modern Sociological

 

قبلی

برگشت

بعدی