اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
يک نسل
بدون حق تحصيل گزارش و گفتگو: خسرو شميراني ربع قرن پيش، پس از استقرار جمهوري اسلامي در ايران در کنار بسياري گروههاي اجتماعي، مذهبي و سياسي، بهاييان که ايران را سرزمين مقدس خود ميشمارند مورد خشم ويژه حکومت نوبنياد قرار گرفتند. اثبات بهايي بودن براي بسياري مساوي با حکم اعدام شد. کشتار و زندان تنها قله کوهي از مظالم بود که در حق اين گروه روا داشته شد. عقده هاي کور مذهبي که به شديدترين شيوه سر گشوده بود توسط حکومت کنندگان شکلي سيستماتيک به خود گرفت و در قوانين ايران نهادينه شد. اگر سني ها از حق دستيابي به مناسب بالاي حکومتي محروم شدند زرتشتيان، ارامنه و يهوديان از حقوق وسيع تري محروم گشتند. انعکاس اين نوع درجه بندي انسانها بر اساس تعلقات مذهبي آنها در قوانين مدني و جزايي ايران همچون ديه و قصاص و ... به روشني هويدا است. در اين ميان اما بي حقوقي بهاييان بي حد و مرز بود. قطع پرداخت حقوق بازنشستگي، اخراج از مشاغل، سلب حق مالکيت آنها بر اموال مشروع و قانوني ايشان گوشه هايي از اين بي حقوقي هستند که بسيار کم در مورد آن گفته و نوشته شده است. کمتر فعال سياسي و يا حقوق بشري ايراني در اين ربع قرن اخير به خود جرات دفاع از حقوق بهاييان را داده است. در عصر اطلاعات سلب حق تحصيل در مدارس و دانشگاه ها از کودکان و جوانان بهايي، شايد بزرگترين جنايتي باشد که در حق يكي از بزرگترين اقليت هاي ديني ايراني روا داشته شده است. گرچه در اولين سالهاي پس از انقلاب کودکان بهايي حق پذيرفته شدن در مدارس را باز يافتند اما اکنون با گذشت ربع قرن از قدرت گيري نظام اسلامي، جوانان بهايي هنوز موفق به کسب اجازه ورود به هيچ يک از دانشگاه هاي دولتي و آزاد کشور نشده اند. در حالي که گروهي وابسته به بسيج و سپاه و ديگر "سهميه" هاي رنگارنگ بدون احراز پيش شرطهاي علمي و گاه بسيار دور از اين پيش شرطها به دانشگاه ها راه مي يابند برخي جوانان با کارنامه هاي علمي درخشان، به دليل تعلقات مذهبي خود از تحصيل در دانشگاه محروم ميشوند. ديان علايي فعال حقوق بشر در 13 سال اخير در راهروهاي سازمان ملل در ژنو و نيويورک به دنبال احقاق حقوق بهاييان بوده است. او در روز جمعه 21 اکتبر در مسير خود از ژنو به نيويورک، به دعوت انجمن دانشجويان بهايي دانشگاه مک گيل در مونترال توقف کرد و طي يک جلسه سخنراني و بحث به معضل ممنوعيت تحصيل بهاييان در ايران پرداخت. خانم علايي سخنراني خود را با توضيحي کوتاه درباره تاريخ سرکوب بهاييان آغاز کرد. وي با اشاره به اينکه نه تنها بهاييان ايراني بلکه ديگر بهاييان جهان نيز ايران را سرزمين مقدس ميشمارند گفت که پيروان اين دين از ابتداي ظهورشان در ايران دچار سرکوب بوده اند. او افزود که پس از انقلاب اسلامي سرکوب هاي متفرق گذشته شکلي سيستماتيک به خود گرفت که به اعدام و کشتار 200 تن از معتقدان به اين مذهب انجاميد. تمامي شوراي رهبري جامعه بهايي در ايران که به صورت انتخابي برگزيده ميشوند در ميان کشته شدگان بودند. ديان علايي اشاره کرد که اين ادعاهاي او در گزارشهاي گالين دوپل گزارشگر ويژه سازمان ملل براي ايران نيز منعکس شده است. خانم علايي ضمن به دست دادن آماري براي مبناي مقايسه گفت که در ايران سيصدهزار بهايي زندگي ميکنند و بزرگترين اقليت مذهبي را تشکيل ميدهند. اين تعداد از مجموعه متعلقان به سه اقليت مذهبي به رسميت شناخته شده (زرتشتي، مسيحي و يهودي) بيشتر است. ديان علايي درباره وضعيت تحصيل بهاييان در ايران گفت: اساس "قانوني" برخورد با جوانان طالب تحصيل در ايران به "ابلاغيه آيت الله گلپايگاني" باز ميگردد. اين ابلاغيه که به تاييد آقاي خامنه اي نيز رسيده است رسما پذيرش بهاييان در دانشگاهها را ممنوع اعلام کرده است. وي درباره چگونگي عملکرد "فرمان" آقاي گلپايگاني گفت: تا دو سال پيش در فرم هاي ثبت نام کنکور هر متقاضي ميباست در چارخانه هاي تعيين شده با ضربدر زدن مشخص کند که به کدام دين به رسميت شناخته شده در قوانين ايران تعلق دارد و از آنجايي که بهاييت به عنوان دين رسمي در اين فرم ها وارد نشده بود، جوانان بهايي با افزودن آن به فرم و يا خالي گذاشتن خانه هاي تعيين شده از اين قسمت فرم ميگذشتند. به اين ترتيب نيز از امکان حضور در دانشگاه ها محروم ميشدند. ديان علايي در اين رابطه تاکيد کرد که: "از يک سو ما بهاييان حق نداريم در مورد دين خود دروغ بگوييم و از سوي ديگر خود را به قوانين ايران ملزم ميدانيم و ارائه آگاهانه اطلاعات غلط در يک فرم دولتي طبيعتا کاري مجرمانه است." اين فعال حقوق بشر در ادامه گفت: پس از ايراد فشارهاي بين المللي سرانجام در سال تحصيلي 1384 ــ 1383 دولت ايران پذيرفت که قسمت تعيين مذهب را از فرم هاي ثبت نام کنکور حذف کند. به اين ترتيب بيش از هزار جوان بهايي، براي اولين بار پس از انقلاب توانستند در امتحانات کنکور شرکت کنند و بيش از 80 درصد نيز به طور موفقيت آميزي امتحانات را پشت سر گذاشتند اما داستان به همين جا خاتمه نيافت. مسئولان کنکور قسمت ديگري را در فرم سئوالات گنجانده بودند و دانشجو ميبايست معين کند که واحد درسي ديني را در کدام دين ميگذراند. جوانان بهايي نيز با توجه به آشنايي بيشتر با اسلام در محل مربوط به اسلام ضربدر زده بودند. پس وقتي که جوابهاي قبولي کنکور آمد همه اينها به عنوان مسلمان ثبت شده بودند. اين متقاضيان نيز به دانشگاه ها مراجعه کرده و اشتباه روي داده را گوشزد کردند و به اين ترتيب دوباره از حق تحصيل محروم شدند. در نتيجه پيگيري ها از هشتصد متقاضي قبول شده در کنکور تنها 10 نفر اجازه ثبت نام يافتند که البته اين دسته نيز براي اعلام همبستگي با 790 نفر ديگر از ثبت نام خودداري کردند."ديان علايي با توضيح اينکه در سال جاري تحصيلي نيز متقاضيان بهايي توسط ايجاد پيچيدگي هاي مشابه از ورود به آموزش عالي محروم شدند به موضوع ايجاد سيستم آموزش عالي ويژه توسط بهاييان در ايران پرداخت. او با اشاره به اهميتي که آيين بهايي براي آموزش و تحصيل علم قائل ميشود گفت: به دليل موانع مذکور بر سر راه تحصيل در مراکز آموزشي عمومي چند سال پيش جامعه بهايي به ايجاد يک سيستم آموزش عالي اهتمام کرد. کلاسها و آزمايشگاه هاي اين "دانشگاه ها" در منازل برقرار ميشد اما استادان در سطوح بين المللي شناخته شده بودند. ما به مذاکره با چندين دانشگاه معتبر پرداخته و آنها نيز پس از حصول اطمينان از استاندارد بالاي مرکز آموزش عالي بهايي در ايران، طي قراردادهايي پذيرفتند که مدارک صادرشده از اين مراکز را به رسميت بشناسند. اما مدتي بعد نيروهاي حکومتي به اين مراکز حمله برده استادان را دستگير و زنداني نمودند. دستگاه فتوکپي را که براي تکثير جزوات تحصيلي حياتي بود به يغما بردند و محل هاي تدريس را که غالبا منازل مسکوني افراد خير بود مصادره کردند. ديان علايي در ادامه گفت که اين
|