اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
حقوق بشرو میثاق های آن |
|
بوش گرفتار بزرگ ترين رسوايی دوران حکومت خود http://www.roshangari.net/ سایت روشنگری کاخ سفيد هم اکنون گرفتار يک رسوايی است که پل هريس تحليل گر نشريه آبزرور آن را بزرگ ترين بحران دولت بوش در دوران رياست جمهوريش خوانده است. اهميت اين اظهار نظر از طرف يک روزنامه معتبر در جامعه رسمی غرب هنگامی معلوم می شود که توجه داشته باشيم کاخ سفيد با بحران هايی مثل ابو غريب و دروغ های مربوط به بهانه های جنگ عراق يعنی وجود سلاح های کشتار جمعی و ارتباط صدام با القاعده دست و پنجه نرم کرده است. در رسوايی اخير تا هم اکنون لوئيس ليبی Lewis "Scooter" Libby رئيس دفتر ديک چنی توسط دادستان ويژه پاتريک فيتز جرالد فراخوانده شده و به جرايمی متهم است که مجازات آن تا 30 سال زندان ميتواند باشد. او اکنون از کار خود در کاخ سفيد استعفا داده است. گذشته از کارل رو Karl Rove مشاور ديگر بوش و چنی که چندين بار به تحقيق فرا خوانده شده اند، به گفته هريس اکنون دخالت مستقيم خود چنی نيز وسيعا شايع است. گزارش داستان رسوايی اخير کاخ سفيد آسان نيست. شايد به همين علت بود که عليرغم وزنی که اين ماجرا طی دو سال در محافل سياسی آمريکا داشت، رسانه های خارج از آمريکا از بازتاب آن استقبال نکردند. علت، ملاحظات سياسی نبود. به احتمال قوی پيچيدگی ماجراست که در شرح تفصيلی گيج کننده و در شرح مختصر گمراه کننده می شود. اما حالا که کار به جای باريک کشيده شده و بحران کاخ سفيد را به لرزه در آورده، ماجرا به هر حال بازتاب گسترده ای در جهان يافته است. آيالوئيس ليبی در نامه خود به جوديت ميلر در زندان، به رمز اشاره ميکند اکنون نوبت ايران است شايد بهترين راه وارد شدن به اين ماجرا و درک ابعاد آن معرفی شخصيت های آن باشد. آن هايی که در تحقيقات تاکنونی - و نه در خود اصل پيدايش رسوايی برجسته بودند اين ها هستند: 1-جوديت ميلرJudith Mille، گزارشگر روزنامه نيويورک تايمز1.اين خانم اخيرا 85 روز را در زندان گذراند. جرم او اين بود که گفت بنا بر پرنسيب های روزنامه نگاری حاضر به افشای نام منبع گزارش خود نيست. روی جوديت ميلر بيشتر مکث می کنيم چون زندان رفتنش او را در مرکز جنجال های خبری قرار داد. خانم ميلر يکی ازگزارشگران معروف نيو يورک تايمزاست و يک جايزه پوليتزر هم گرفته است. او ازجمله روزنامه نگاران جاسازی شده در جريان جنگ عراق بود. اخيرا افشا شد -و خانم ميلر هم اقرار کرد- پنتاگون به او يک ,جواز صلاحيت, داده است که خود تيرخلاص است به اعتبار او به عنوان يک روزنامه نگار. خانم ميلر را کابل خبری مقامات کاخ سفيد می دانند و ارتباطات او با مقامات، از همان دوره کلينتون، روزنامه نگاری او را زير سوال برده بود. در باره او گفته شده بود که در تونل بين مقامات و رسانه ها کار می کند و القائات مقامات را به عنوان خبر و تحليل در روزنامه منتشر می کند. برای مثال احمد چلبی خبرهای جعلی خود را از يک طرف در اختيار گروه رامسفلد ? چنی می گذاشت و از طرف ديگر در اختيار جوديت ميلر. بعد خانم ميلر به ملاقات گروه رامسفلد - چنی می رفت و همان خبرها را که از چلبی شنيده بود دوباره از آن ها ميگرفت و آن ها در روزنامه چاپ می کرد، البته از قول منابع متنوع يعنی از يک طرف ,منابع موثق, در کاخ سفيد و از طرف ديگر ,منابع مطمئن, خودش. از طرف ديگر مقامات کاخ سفيد هم در سخنرانی های رسمی خود، منابع مطمئن خبری يعنی گزارشات خانم ميلر را ذکر می کردند! خانم ميلر به حدی بدنام است که کرگ پايرز Craig Pyres گزارشگری که اکنون با لس آنجلس تايمز کار می کند، پنج سال پيش به سردبير نيويورک تايمز نوشت مقالات او را در کنار مقالات خانم ميلر نگذارند زيرا: "او وکالتی کار می کند و اعمال او اعتبار تمام موسسه و هرکسی را که با او کار کند زير سوال برده است. او داستان های سرهم شده يک جمع را ارائه ميدهد که چيزی نيست جز مطالب ديکته شده حکومت که در عرض چند روز تهيه شده و پر است از اظهارات اثبات نشده و فاکت های نادقيق"2 مسوولان نيويورک تايمز سال ها به خبر ريسی های او ميدان دادند و در جريان محاکمه اخير او را به مقام قهرمان روزنامه نگاری شرافتمندانه ارتقاع دادند که حاضر است به خاطرحفظ اصول روزنامه نگاری به زندان برود ولی نام منبع خود را افشا نکند. اما همين ها در اين هفته آخر ترتيبی دادند تا طريق انتشار مثلا ناخواسته ی يک ,يادداشت,درونی از شر او خلاص شوند. در اين يادداشت به ,رابطه, او با ليبی اشاره رفته است. اما برای رابطه از لغتی استفاده کرده اند که ميتواند تعبير دوگانه داشته باشد، هم رابطه کاری يا دوستي، و هم رابطه ,ناموسی, به معنای برنامه هويتی آن، بطوريکه خانم ميلر ناگزير شد طی يادداشتی داشتن هرنوع رابطه غير کاری با ليبی را تکذيب کند. اين برخورد مديران نيويورک تايمز بويژه با توجه شهرت و سابقه نامناسب خانم ميلر در استفاده از روابط عاشقانه برای پيشرفت کارش، بسيار شريرانه بود و از نظر روزنامه نگاران مستقل و منتقد هر دو طرف دور نماند.3 2- والری پليم Valerie Plame. او يک مامور مخفی سيا است که در جريان افشاگری ها در مورد دروغ مربوط به عراق، مقاله ای به قلم رابرت نواک در ژوئيه 2003 در ستون آزاد نيويورک تايمز چاپ شد که هويت او را به عنوان جاسوس سيا افشا می کرد.اين خبر توسط رسانه های های محافظه کار و بعد ديگر رسانه های بزرگ بازگو می شود. بايد دانست خانم پليم يک جاسوس مخفی بود. افشای شغل او انتشار اسرار دولتی و جرم درجه يک امنيتی است. چه کسی او را لو داده بود؟ رسانه ها و خبرنگاران مستقل بلافاصله به اين سوال جواب دادند: خبر ازدفتر ديک چنی و توسط شخص آقای کارل رو به رسانه ها ,درز, داده شده است. اين فقط حدس و گمان نبود. روزنامه نگاران مستقلی که سال ها با روزنامه هايی مثل نيويورک تايمز کار کرده و روابط و منابع موثری برای خود ايجاد کرده و بعد برای حفظ استقلال خود به کار مستقل پرداخته اند، از منشاء درز خبر اطلاع کسب کرده بودند. اما به هر حال از نظررسمی و در تحقيقات قانونی تا فراخواندن رئيس دفتر چنی در جمعه گذشته[ 28 اکتبر] منبع افشاگری ناشناخته ماند. 3- جو ويلسونJoe Wilson، شوهر خانم والری پليم. سازمان سيا در سال 2002 به او به عنوان يک ديپلمات بازنشسته ماموريت داد که به نيجر برود و تحقيق کند آيا صدام حسين برای خريد کيک زرد که در ساختن سلاح اتمی به کار می رود در اين کشوراقدام کرده است. تحقيقات او به اين سوال پاسخ منفی می داد. اما عليرغم گزارش او به سازمان سيا، پرزيدنت بوش در ژانويه 2003 در سخنرانی مهم ساليانه که در آن گزارش کار دولت به ملت داده شده و سياست های آتی اعلام می شود، درست برعکس عمل کرد. آقای ويلسون در مقاله ای در نيويورک تايمز محترمانه کاخ سفيد را به دستکاری در اطلاعات سيا متهم کرد. بنا به ادعای خود ويلسون درز خبر جاسوس مخفی بودن همسرش برای انتقام گيری از او و به منظور بی اعتبار کردن ادعای های او صورت گرفته است. 4- لوئيس لی بی از ماموران بالای کاخ سفيد و رئيس دفتر چنی. او همان کسی است که اکنون توسط دادستان ويژه احضار و به جرايم سنگينی متهم شده است. ظاهرا خانم جوديت ميلر برای محفوظ بودن نام او بود که به زندان رفته بود. ليبی روابط نزديکی با خانم ميلر دارد. وقتی که جوديت ميلر در زندان بود، او نامه ای به خانم ميلر نوشت که نسخه PDF آن در نيويورک تايمز چاپ شده است. اين نامه که اشاره ای هم به ايران دارد اکنون خود به موضوعی جنجالی تبديل شده است. در انتهای اين نامه آمده است: تو تابستان به زندان رفتی. حالا پائيز است. مسايلی هست که تو بايد روی آن ها کارکنی?انتخابات عراق وبمب اندازهای انتحاري، تهديدات بيولوژيک و برنامه هسته ای ايران.آن جا در West، جايی که به تعطيلات ميروي، ,the aspens will already be turning. They turn in clusters چون ريشه های شان آن ها را به هم ارتباط می دهد. برگرد به کار- و به زندگی.,4 عبارتی که اصل آن به زبان انگليسی آمده است، تعابير مختلفی دارد. به طور گسترده شايع شده که اين جمله رمز است . aspen هم نوعی |