اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
درخت[ صنوبر] می تواند باشد هم اشاره به يک محل و بعضی گفته اند منظور انستيتوی برلن است که چلبی کنفرانس خود را با همکاری نئو کان ها در آن جا برگزار کرد. در حاليکه مدافعان ليبی می گويند اين يک عبارت شاعرانه به يک دوست زندانی است، برخی هم بويژه در وبلاگ ها سعی می کنند کد رمز را بشکنند. يک بلاگر هم اين تز را مطرح کرده که ليبی با سخنان رمز به جوديت ميلر اشاره می کند بعد از عراق، وقت خبر بافی در مورد ايران رسيده است و کار زيادی بعد از زندان در انتظار اوست.
5- کارل رو.او از مقامات بالای کاخ سفيد، مشاور بوش، تنظيم کننده برنامه انتخاباتی او و مشاور ديگر چنی است. است. بوش با او يک دوستی 30 ساله دارد و طبق گفته خود بوش و بسياری از تحليل گران او در جمع کردن آرا برای بوش نقش تعيين کننده ای داشته است. شيوه کارل رو در جلب آرا به نفع جمهوری خواهان کاملا به شيوه خمينی در آغاز انقلاب نزديک است. او بر پيام های ساده و قابل درک برای عامه، باورهای مذهبی مردم ساده، سنت های عقب مانده و نسبت دادن همه بدبختی ها و فساد به مدرنيسم، سکولاريسم و رويگردانی جامعه از خدا و ايمان تاکيد می کند. مثل احمدی نژاد در انتخابات اخير، اواين واقعيت را که نخبگان جناح مقابل يعنی حزب دموکرات آمريکا خود از ثروت اندوزان و عافيت جويان و مقام پرستان تشکيل شده اند بهانه کرده و مردم را به طرفداری از حزب جمهوری خواه و جرج بوش می خواند تا به نيروی معنويت و اخلاق و به حمايت خدا مردم را از شر آن ها نجات دهد. به همين جهت در محافل چپ، دمکرات و آزاديخواه آمريکا او مورد مضحکه قرار می گيرد و ضرب المثل است، ولی توانسته پايه محکمی برای بوش بويژه در شهرستان ها فراهم آورد و در ميان طبقات پائين فراهم کند. اين ماجرا شخصيت های ديگر هم دارد از جمله ناشر و سردبير نيويورک تايمز که اکنون در منجلاب دومين رسوايی بزرگ تاريخ انتشار خود گرفتار آمده و در تلاش است تا با افشای خانم ميلر از اين منجلاب برهد و هم چنين ديگران. ولی با همين شخصيت های کليدی ميتوان درک روشن تری از رسوايی به دست آورد. حالا شرح مختصر ماجرا ممکن است. بعد از اين که جو ويلسون در نيويورک تايمز در مورد دستکاری گزارش سيا مقاله نوشت و کمی بعد مساله جاسوس بودن همسرش در رسانه ها افشا شد، او و همسرش ماجرا را توسط وکلايشان و شکايت به سيا پی گيری کردند و دردسامبر 2003 هيات ويژه ای برای تحقيق قانونی در مورد مساله تشکيل شد. در جريان اين تحقيقات است که پای خانم ميلر به ميان می آيد. خانم ميلر البته در افشای ليبی يا رو يا چنی مقاله ای ننوشته بود، بلکه برعکس سعی کرده بود آن ها را محافظت کند. اما در مقاله خود به منابعش در دفتر چنی اشاره کرده بود که از فعاليت بعضی اظهار نارضايی کرده بودند. پاتريک فيتز جرالد از خانم ميلر می خواهد منبعش را افشا کند که او به نام اصول از اين کار خودداری می کند و به زندان ميرود.در جريان اين تحقيقات بارها اعضای دفتر چنی برای تحقيق احضار شده اند. اظهارات آن ها و از جمله شهادت های خود ليبي، اکنون از موارد اتهامی آن هاست که در صورتی که اثبات شود دروغ گفته و دادستان را گمراه کرده اند، مجازات های سنگين در انتظار آن هاست. بعلاوه مساله ابعاد جهانی هم دارد، مثلا منشا خبر کيک زرد نيجر به يک روزنامه نگار ايتاليايی می رسد و اکنون پارلمان ايتاليا به تحقيق در اين مورد پرداخته است. از طرف ديگر سيا گزارش جو ويلسون را به انگلستان داده بود و تونی بلر و دولت انگليس نيز از جعلی بودن خبر مربوط به خريد کيک زرد اطلاع داشتند، اما خود به ,دستکاری اطلاعاتی, اقدام می کردند. باز هم مايکل لدين به هر حال کار تا کنون به افشای ليبی به عنوان منبع احتمالی خبر کشيده شده است. اما تا کجا پيش خواهد رفت معلوم نيست. واقعيت اين است که مساله بيش از لو دادن اسرار دولتی است که تحقيقات دوساله فيتز جرالد روی آن متمرکز است. ماجرای مهم تر که جرج بوش و کارل رو و تمام دستگاه محافظه کاران را به شدت نگران کرده است ادامه تحقيق تا رسيدن به قلب مساله است که تيم پاتريک فيتز جرالد عليرغم هدر رفتن انرژی عظيم طی اين دو سال لا اقل تا آخر هفته قبل به آن نزديک نشد و آن عبارت از اين است که دروغ مربوط به خريد کيک زرد چگونه و توسط چه دستگاهی پرداخته شده است. اين جاست که زخم کهنه در دستگاه دولت کنونی بوش و ماجرای کودتای دار و دسته بوش عليه وزارت خارجه و CIA که سيمور هرش روزنامه نگار معتبر نيويرکر آن را افشا کرد سرباز می کند. مساله اصلی به تشکيل يک دستگاه اطلاعاتی موازی CIA توسط نئوکان ها برمی گردد.نئوکان ها از CIA می خواستند اطلاعاتی را که دلخواه آن هاست گزارش کند تا آن ها بتوانند اين نوع گزارشات را برای اجرای سياست های مورد نظرشان مورد استفاده قرار بدهند. از آن جا که CIA امنيت آمريکا را در تهيه اطلاعات واقعی می دانست و دستکاری در اطلاعات را برای امنيت آمريکا خطرناک به شمار می آورد، دارو دسته محافظه کاران حلقه بوش قدرت عملی را از CIA سلب می کنند و آن را به دستگاه موازی که تشکيل داده بودند واگذار می نمايند. گری لياپ که استاد تاريخ دانشگاه تافت است اسامی گروهی را که گروه رامسفلد- چنی در کاخ سفيد برای اداره اين اطلاعات دستکاری شده و در واقع جعلی در اوت 2002 تشکيل دادند چنين نام برده است: داگلاس فيث، ويليام لوتي، آبرام شولسکي، ديويد ورمستر و مايکل لدين. ميبينيم آقای مايکل لدين در دستگاه محافظه کاری موقعيتی بيش از يک روزنامه نگار و تحليل گر دارد و هرجا که صحبت از افتضاح و اداره يک توطئه در خاورميانه هست، او در مقامات کليدی حضور دارد. هدف مقدم، عراق بود و رامسفلد بعد از 11 سپتامبر جهت سياست را در يک يادداشت در يک عبارت مختصر در يادداشتی چنين معين کرده بود: "S.H. and U.B.L.; things related and unrelated," يعنی صدام حسين و اسامه بن لادن. چيزهای مربوط يا يا بدون ارتباط. بنابراين يک گروه مکمل هم برای عراق تشکيل شد که لياپ اعضای آن را چنين نام برده است: کارل روو، ليببی ، اندرو کارد، کارن هاگ اين دار و دسته بودندکه اول طرح ريزی می کردند و بعد برای طرح های شان از طريق خبر ريسی ,اطلاعات, اختراع می کردند. روز جمعه 28 اکتبر خبری منتشر شد که بر مبنای آن تحقيقات فيتز جرالد برای اولين بار به اين نوع تهيه اطلاعات هم نزديک شده است. فيتز جرالد در تارنمای خود اطلاع داد تيم او تحقيقات را به چگونگی جمع آوری اطلاعات برای کاخ سفيد گسترش داده و در اين رابطه بعضی مقامات کاخ سفيد،سيا و وزارت امورخارجه شامل تحقيق می شوند. البته دار و دسته محافظه کاران هم بيکار نمی نشينند.گفته می شود بوش نام گذاری خانم هريت ميرز برای دادگاه عالی را در تدارک برای مقابله با اين بحران پس گرفت. داستان خود خانم ميرز هم شنيدنی است. او با اينکه خود محافظه کار و مذهبی و سر سپرده بوش است، امامورد علاقه محافظه کاران تندرو نيست. از اين رو بوش در مورد او عقب نشست تا تيم محافظه کاران را برای مقابله با اين بحران متحد کند. |