اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
|
کند . 2 سال پیش، که گردن او زیر ساطور « اقتدارگرایان » بود، غلامعلی رجائی ، فرزند رجائی لازم دید ، بگمان خود، بارخیانت را از دوش بهزاد نبوی بردارد. در یاس نو ( 31 دیماه 1382 ) قول کیومرث رجائی ، همکار رجائی و بهزاد نبوی را انتشار داد . متن منتشره در یاس نو، بطور کامل در انقلاب اسلامی نقل شده است . با وجود این، قسمتی از ﺁن را باز می ﺁوریم : « به ﺁقای رجائی گفتم : ... چرا دولت باید برود و این قضیه را حل کند و تبعات ﺁن دامنگیر دولت بشود که فردا مخالفان سیاسی بگویند ﺁزادی گروگانها به منافع ملی ضربه زده ؟ ... پس از این صحبت، این دو بزرگوار بلند شدند و خدمت امام رفتند . منهم با التهاب خاصی در نخست وزیری منتظر بودم تا ببینم نتیجه این ملاقات چه می شود و کمتر کسی می دانست که اینها کجا و برای چه کاری رفته اند . وقتی دو نفری از جماران بازگشتند ، بهزاد نبوی تا مرا دید ، از ته سالن ، گفت : صابری ببین ! تو بعنوان یک نویسنده شاهد باش ! قرار است ما کاری بکنیم که فردا به من خواهند گفت : وثوق الدوله ایران . ولی تو شاهد باش که ما فقط به اطاعت امر امام این کار را می کنیم . من به بهزاد نبوی گفتم : حالا نروی و این عبارت وثوق الدوله را به خبرنگاران بگوئی که اتفاقاً گوش نکرد و عین همین تعبیر را هم به خبرنگاران گفت . » بدین قرار، خود گفته است ﺁلت فعل بوده و « امر امام » را در انجام یک خیانت ، انجام داده است . اگر شهامت اخلاقی نیست که او را بر بیان تمام حقیقت بر انگیزد، عقل او چرا از درک این امر ناتوان شده است که، قرارداد خائنانه را توجیه کردن ، نه تنها بمعنای ﺁنست که ﺁن روز نیز راست نگفته که « امر امام » را اطاعت کرده است . او لابد به یاد می ﺁورد که گفته بود وقتی رجائی گفت بود به اوپیشنهاد شده است نخست وزیر بشود، هردو در بهت و ناباوری فرو رفته بودند . پس می دانستند که شخصیت ﺁن مقام ها را نداشته اند . ﺁنها را نخست وزیر و وزیر کرده بودند که « اوامر» اطاعت کنند . اخلاق سیاسی و باور دینی به ﺁنها می گفت : در اسلام، المامور معذور ، نیست . بنا بر این، می توانستند بگویند : امضای قرارداد خیانت است و نمی کنیم و استعفاء می دادند . اگر چنین می کردند، شخصیت می شدند و از ﺁن روز تا امروز، نیز ناگزیر نمی شدند هر روز یک نوع دروغ و توجیه بسازند . کم نیستند انسانهائی که فرصتهای تاریخی بزرگ پیدا می کنند و از ﺁن در تخریب خویش استفاده می کنند . * *ايسنا: آيا در آن روزها بيانيههاي الجزاير و مذاكرات، مخالفي هم داشت؟ * نبوي: تا روز امضاي بيانيههاي الجزاير نه تنها كسي مخالف نبود و كسي صدايش درنميآمد، بلكه حتي بعضيها مرتبا با امام (ره) تماس ميگرفتند كه اينها چون معتقد به آزادي گروگانها نيستند در راه حل و فصل موضوع كارشكني ميكنند، ولي از فرداي آزادي گروگانها انتقادها شروع شد كه اولين منتقد هم بنيصدر و بانك مركزي كه خود در مذاكره حضور فعال داشت بود. بنيصدر اعلام جرمي هم عليه شهيد رجايي و بنده به قوه قضاييه داد كه به قرار اطلاع هنوز هم معتبر است و ممكن است براي تسويه حسابهاي سياسي و يا مبارزه با فساد احتمالا از آن استفاده شود! انقلاب اسلامی : دروغ ﺁشکاری می گوید . زیرا 1 - بنا بر قانون اساسی ، قراردادها می باید به امضای رئیس جمهوری یا نماینده او می رسید . بهزاد نبوی، در حضور نوبری، رئیس بانک مرکزی و دیگران ، گفته بود : قرار داد 1919 را وثوق الدوله و قرارداد 1359 را بهزاد نبوی امضاء می کند . رئیس جمهوری به خمینی نامه نوشت که این قرار داد خائنانه است نگذارید امضاء شود . در نامه ای که به تاریخ 19 دیماه 1359، روز امضای قرار داد است، از جمله ﺁمده است : « دیروز فراموش کردم در باره گروگانها مطلب ضروری را عرض کنم . پریشب به احمد ﺁقا گفتم داستان دارد به صورتی تمام می شود که همه اش ضرر و تسلیم است و لا اقل باید بفرمائید مسوولان بانک مرکزی و افرادی که مذاکرات را کرده اند ، خدمت برسند توضیح بدهند . ﺁن طور که این جانب فهمیده ام هم قانون اساسی نادیده گرفته شده است و هم شروط چهارگانه ﺁقا و هم مصوبات مجلس کنار گذاشته شده است و این در ایران مسکوت نخواهد ماند و عواقب بسیار خواهد داشت در پایان نامه ﺁمده است : اینک ساعت 3 بعد از ظهر است و این جانب هم اکنون از قضیه مطلع شدم . » بنا بر این نامه، رئیس جمهوری ، از مضمون قرارداد الجزایر، دو شب پیش از امضاء ﺁگاه شده و به فرزند خمینی هشدار داده است . در روز امضای قرارداد، از ﺁن ﺁگاه شده و ، در جا، از خمینی خواسته است مانع از امضای ﺁن شود . اگر هم این نامه نبود، به قرارداد بیانیه نام نهادن و بدون اطلاع رئیس جمهوری ﺁن را امضاء کردن – یکی از جرمهای ارتکابی که نسبت به ﺁن اعلام جرم شد - ، دروغ بهزاد نبوی را ﺁشکار می کند . در حقیقت، اگر رجائی و بهزاد نبوی ، ﺁگاه نمی شدند که رئیس جمهوری قرارداد را خائنانه می داند و ﺁن را امضاء نمی کند ، بر ﺁن ، بیانیه نام نمی دادند مرتکب جرم نیز نمی شدند . خواننده می تواند تصور کند ، با وجود سازش پنهانی خمینی و دستیاران او با ریگان – بوش ، چه پیش می ﺁمد اگر رئیس جمهوری – که بنا بر قانون اساسی ، تنها و یا نماینده او حق داشتند قرارداد را امضاء کنند - ، روزی پیش از ادای سوگند ریاست جمهوری از سوی ریگان، قرارداد را امضاء نمی کرد . اگر چنان ﺁشکار قانون اساسی را نقض کردند، بخاطر ﺁن بود که خمینی و فرزند او و بهشتی و هاشمی رفسنجانی و خامنه ای و رجائی و بهزاد نبوی و... خود را در معرض خطر می دیدند . بهزاد نبوی می گوید اعلام جرم بنی صدر هنوز معتبر است . اما نمی گوید : 1 – رئیس بانک مرکزی به مجلس نامه نوشت و تخلفهای مسلم او و رجائی را ، در امضای قرارداد، یک به یک شرح داد و اعلام جرم نیز کرد . 2 – بعد از اعلام جرم، او تقاضای تشکیل جلسه غیر علنی مجلس را کرد و ، در ﺁن جلسه ، گفت : قصد واقعی بنی صدر نه رجائی و من که امام و ﺁقایان بهشتی و رفسنجانی است . و 3 – چون قاضی تحقیق جرم را مسلم یافت و ﺁماده صدور دستور توقیف رجائی و بهزاد نبوی شد، بهشتی و موسوی اردبیلی ، بر خلاف قانون، پرونده را از او گرفتند . و 4 – از چه رو است که جرمی چنان بزرگ و مشهود 25 سال است بدون تعقیب مانده است ؟ بهزاد نبوی در باره 4 شرط و اموال ایران که او و شرکایش برباد داده اند – رجائی در نماز جمعه گفت چرتکه نیاندازید، دروغهای بسیار گفته است . این دروغها ، در کتاب گروگانگیری ، نوشته ابوالحسن بنی صدر و نیز در کتابها و مقاله های تحقیقی بسیار - که همه در یافته های جدید در باره گروگانگیری ، به فارسی، در سایت بنی صدر، در اختیار خوانندگان ایرانی هستند - ، موضوع نقد شده اند .
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران_شاخه لر-الدنبورک برگزار می کند
سخنرانی، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو
موضوع :اقوامٍ جامعه ملی و اصول مردمسالاری سخنرانان آقایان: گلزار ، از مجامع اسلامی ایرانیان منوچهر شفائی ، از کانون دفاع از حقوق بشر در ایران زمان : 14 ژانویه 2006 ساعت 15.00 مکان : آلمان الدنبورک Dritte Welt laden August Str. 50 Oldenburg هماهنک کننده: حسین رضی 0160 911 421 910 کانون دفاع از حقوق بشر در ایران- شاخه لر -الدنبورک
|