اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
Politisch, Kulturell, Sozial Februar 2013 Nr. 217
بشماريد برادران... بشماريد...
آن صد توماني را ببينيد! آن را پيرمردی به داخل ضريح انداخته که شبها از غصه بي پولي و ترک تحصيل اجباري فرزندش خواب ندارد... آن پانصد توماني را آن جوان بيکار انداخته که پدر نامزدش گفته اگر تا آخر ماه نتواند کار درست و حسابي گير بياورد، دختر را به عقد کسي ديگر در خواهد آورد... بشماريد برادران...
حاج آقا! ببخشيد وسط کارتان مزاحم ميشوم، آن دو هزارتوماني را ميبينيد؟ پدر آن طفل معصوم سرطاني با هزار اميد آن را انداخته بلکه برادران صاحب قدرت رحمي کنند و داروي سرطان را با ارز آزاد هم که شده وارد کشور کنند... بشماريد آقايان بشماريد که نذر و نياز و احتياج فراوان است... نميدانم آن هزارتوماني چروک که پیرزن نگون بخت در ضريح انداخت بلکه خداوند عالم رحمي کند و صاحب خانه اش مهلتي دوباره به او بدهد کجاست. بشماريد بلکه آن اسکناس هم پيدا شود... فقط بفرماييد چطور ميتوانيم جواب اين همه محبت و تلاش و زحمت شما را بايد بدهيم؟ چون ميدانيم که شما ابدا کيسه اي ندوخته ايد و فقط و فقط از برای رضايت پروردگار اين رنج را بر خود هموار کرده ايد. بشماريد برادران... بشماريد...
تا درد و محنت و جهل و خرافه هست، شما بايد بشماريد.. ستاره سجادی
|