اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
از آنان مجال بازگشت از راه رفته را گرفته و همچنان بدنبال گوهرخیالیشان در نو توی عمامه و عبا سرگردانند.هنوز هم افتخار میکنند که تفنگ چریکهایشان، تفسیرهای روشنفکر پسندشان از کتاب و حدیث و مشاطهگریشان در نوفل لوشاتو دیو کمین کرده سیصد ساله را به خانه کشاند.اینان را به نقد میکشند، دشنامشان میدهند، اعدامشان میکنند اما همچنان نام و نشان و مرزهای خصوصیشان از اتهام مصون مانده است. کسی شجرهنامهشان را تورق نمیکند تا معلوم شود که بسیاری از اینان نیز ملازادهاند و در دل حقوق بشر را در کتاب آسمانی میجویند هرچند به ظاهرخویشاوندی همسایهی شمالی را خوش میداشتند. گروه سومی نیزهست که به هر دلیل از حکومتِ ملایان نومید شده و داعیهای جز سرنگونی این رژیم گورزاد ندارند. اگر به این هدفشان برسند، چه خواهند کرد، خود داستانی دیگر است ولی آنچه که میبینیم طیفی گسترده، و با انگیزههای گوناگون در این گروه قرار میگیرند. این گروه نیز مانند گروه دوم نقد میشوند، دشنام میشنوند، با توجه به سابقه به لقبهایی اینچنین نیز نامیده میشوند: تروریست، همکار صدام، فسیل، ساواکی، تجزیهطلب و... در این گروه کسی هست که داستانش با دیگران تفاوت دارد. رضا پهلوی را میگویم. این فرق از این روست که موضعگیری و اظهار نظر موافقان و مخالفان رژیم در مورد او به شکلی متفاوت با دیگران صورت میگیرد. ایشان را هیچگاه به طور مستقیم نقد نمیکنند. درآغاز او را تعمداً نمیدیدند و پس از آنکه عیانتر از آن شد که نبینند به مقابلهاش همت گماردند. مقابلهای خارج از عرفهای معمول سیاسی! پرسش از پدربزرگاش، که چرا مسیر راهآهن را به جای شرقی-غربی، شمالی- جنوبی انتخاب نکرده، چرا چادر از سر زنان کشیده، چرا سوادآموزی را اجباری کرده و چرا در جنگ جهانی از ابرقدرتهای جهان شکست خورده؟ پرسش از پدرش، که چرا دیکتاتور بود، چرا آمریکا را به شوروی ترجیح میداد، چرا اژدهای روحانیت را در آستین خود پرورید و چرا وقتی که مردم به نفرت نامش را در خیابان سرودند عطای آن خاک را به لقایش بخشید. پرسش از خودش، از رخوت سیاسیاش، از تبری جستن از پدر، از نام فرزندانش، از مدرک تحصیلیاش، از برنامهی آیندهاش، از سخن گفتن هوادارانش و حتا از نام و نام خانوادگیاش! چرا دوری ایشان از سیاست سوالبرانگیز است، ولی دوری بیست سالهی دیگران روزه سکوت و سکوت سیاسی تعبیر میشود؟ چرا از ایشان برای جنایات پدر بازخواست میشود، ولی حساب پدرهای دیگر که هنوز هم از تصمیم گیران نظامند از فرزندانشان جداست؟ آیا شاهزاده بودن جرمی مافوق آقازادهگی ست؟ چرا ایشان برای تاریخ صد سال اخیر-که در آن نقشی نیز نداشته - می بایست پاسخگو باشند، ولی دیگران برای نقش مستقیم خود در جنایات رژیم الزامی به پاسخگویی ندارند؟ دلیل این تفاوت چیزی نمیتواند باشد به غیر از همان نام خانوادگی! رضا پهلوی نباید درراه سرنگونی این رژیم ضد بشری گامی بردارد، او نباید از دمکراسی سخنی به میان آورد، دل او نباید برای آزادی وطن و زندانیان دربند بتپد، حقوقبشر نباید به دلمشغولی او تبدیل شود، او نباید دشمنان پدر خود را ببخشد، او حتا مجاز به استفاده از نام خود نیست چرا که نام رضا پهلوی جرمیست نابخشودنی! کاش روزی خسته شویم! کاش از پای درافتیم! شاید به حرکتیمان به نسل جدید فرصت دهد تا بیکینه و غرور، عاقلانه قدم بردارد شاید آنها دستهای اتحادشان را- جدای از پدرانشان- به هم پیوند زنند و هرگامی که برای آزادی ورهایی ایران برداشته شود را ارج نهند بی آنکه نامها را به خاطر بسپارند. داغ شکنجه وزندان همایونی و همسان ولایی آن در دل من حک شده است و از همین روست که دلم با کسانی ست که قلبشان برای آزادیِ زندانیان این وطن میتپد. آنکس که برای دوستی آمده تنها به پاکی دست مینگرد، ولی آنکس که برای دستبوسی پا پیش گذاشته، به نام صاحب دست میاندیشد.
وضعیت حقوق زندانیان درایران حمید مقدم نیا اخبارمربوط به وضعیت نامناسب زندانهای ایران یکی از مسائلی است که طی ماههای گذشته نگرانی جدی درخصوص وضعیت زندانیان سیاسی را موجب شده است . مرگ .بیماری اعتصاب غذای منجر به مرگ قطع ارتباط با خانواده . قطع ارتباط تلفنی در بندهائی که زندانیان مطبوعاتی وسیاسی نگهداری می شوند .کمبود امکانات بهداشتی .
بی توجهی نسبت به وضعیت روبه وخامت جسمی وروحی زندانیان وبه خصوص دوری زندانها ازمحل سکونت خانواده آنها این سئوال را ایجاد می کند که آیا اصلا" حقوق زندانیان در قوانین و مصوبه های مجلس ایران مطرح شده است یاخیر؟ و اینکه متولی قانونی زندانیان چه تشکیلات وسازمانی می باشد تا بتوان طبق همان قانون مصوب آنها راپاسخگو کرد؟ متاسفانه طی هفته های گذشته وکلای مدافع از سوی ریاست قوه قضائیه از اطلاع رسانی درخصوص شرایط دشواری که موکلینشان در آن به سر می برند ممنوع شده اند! با عنایت به اظهارنظر رئیس قوه قضائیه ازهم اینک میتوان پیش بینی کرد درصورت اطلاع رسانی وضعیت زندانیان وزندانبانها طبق رویه سالهی قبل به وکلابه چشم عوامل دشمن وجاسوس که مخل امنیت ملی هستند نگاه خواهند کرد این در شرایطی است که وکلاء دادگستری در ایران رسانه مستقلی برای اعلام اعتراض قانونی خود در اختیار ندارندو به ناچار بعضا" با رسانه های خارجی مصاحبه نموده وموارد نقض حقوق زندانیان را مطرح |