شماره جدید |
گفتگو با مهرداد درویش پور واکنش ها به همایش بنیاد اولاف پالمه در سوئد، ایرج ادیب زاده گفتگو با مهرداد درویش پور، استاد دانشگاه و عضو جمهوری خواهان لاییک و دموکرات و کلاس آموزشی برای کنار هم نشستن اپوزیسیون جمهوری اسلامی
ایرج ادیب زاده: نزدیک به ۵۰ نفر از مخالفین و اعضای گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی در نشستی با عنوان «اتحاد برای دموکراسی» در استکهلم پایتخت سوئد شرکت کردن- در روزهای پنجم و ششم فوریه2012- و دربارهی راههای بهبود دموکراسی در ایران و انتخابات در پیش روی مجلس نهم به بحث و گفتگو پرداختند. از آقای مهرداد درویشپور استاد دانشگاه و از اعضای فعال جمهوری خواهان لاییک و دموکرات در سوئد میپرسم، هدف «بنیاد اولاف پالمه» که یک نهاد بینالمللیست از تشکیل چنین کنفرانسی از طیفهای مختلف اپوزیسیون جمهوری اسلامی چه بود؟ مهرداد درویشپور: اولاف پالمه سنتروم قبلاً هم کنفرانسهای بسیاری را برگزار کرده، بهعنوان یکی از معتبرترین نهادهای بینالمللی برای ایجاد تبادل نظر و بحث دربارهی دموکراسی در میان گروههای مختلف، کشورهای مختلف ازجمله کنگره ملی آفریقا در آفریقای جنوبی و گروهها و کشورهای جهان سوم که در مورد مسئلهی تبادل نظر و آموزش دموکراسی یاری رسانده است. در مورد ایرانیان هم این اولین جلسهای نیست که بنیاد اولاف پالمه برگزار میکند. به همین شکل در بسته و شاید غیرعلنی . قبلاً هم چندبار این کار را کردهاند. شاید به دلایل خاصی این کنفرانس از بازتاب خیلی گستردهتری برخوردار شده است. یک، به دلیل تنوع بسیار زیاد آن است که نسبت به کنفرانسهایی که داشتهاند از تنوع بیشتری برخوردار است. از گرایشهای گوناگونی دعوت شده است. اصلاحطلب، مشروطهخواه، چپگرا، جمهوریخواه. دلیل دیگرش هم بههرحال مسئلهی انتخابات پیش روی است ؛ و نیز حساسیتهای سیاسی نسبت به مسائل ایران هم بسیار الان بالاست. علاوه برآن شاید تحولی که در صحنهی بینالمللی ایجاد شده و تشدید فشار علیه جمهوری اسلامی و حتی بحث خطر حمله نظامی هم زمزمههایش به طور جدی بر سر زبانهاست، همه این عوامل باعث شده است که توجه و حساسیت نسبت به این کنفرانس بسیار بالا باشد و حتی دو روز قبل از کنفرانس در رسانههای سوئدی خبر یک چنین کنفرانسی داده شد که بازتاب نسبتاً گستردهای هم پیدا کرد.
فضای سیاسی جامعه ایرانیان در خود استکهلم در این دو روزی که این کنفرانس برگزار شد چه طور بود؟ در مورد ایرانیان این نوع واکنشها نسبتاً واکنشهای بسیار تندی بود ؛ و این واکنشهای تند تا سطحی بود که حتی عدهای به فکر تظاهرات علیه این کنفرانس افتادند. فکر میکنم به دلیل در بسته بودن و غیرعلنی بودن این کنفرانس و همان طور که گفتم حساسیتی که در شرایط کنونی ایرانیان نسبت به این نوع کنفرانسها دارند، به گونهای بسیار مبالغهآمیز علیه این کنفرانس فضا ایجاد شده بود. در حالی که شاید اگر در این کنفرانس حضور مطبوعات بود یا علنی بود، این کنفرانس هم مثل بسیاری از کنفرانسهای دیگر، که دربارهی تبادل نظر و آراء هست، صورت میگرفت. اما از آنجا که یکسری ابهاماتی در مورد این کنفرانس بود که « این یک تشکیلات یا یک ائتلاف عظیمی را میخواهد سازمان دهد و غیره،» بههرحال از گروههای مختلف مخالفت میکنند. با این که نمایندگان از چهار خانوادهی جمهوریخواه، چپ، اصلاح طلب و مشروطهخواه وجود دارد، بدنهی اصلی هر چهار خانواده به شدت مخالفت میکنند. آیا به دلیل عدم آمادگی این خانوادههای سیاسی برای گفتگو و مذاکره باهم است؟ آیا وجود برخی ابهامات در اهداف این کنفرانس باعث شده بود؟ آیا علنی نبودن و عدم حضور مطبوعات باعث آن شده و یا آن که کلاً دل نگرانی از این که این نوعی بدیلسازی است؟ فکر میکنم بسیاری از آنچه راجع به آن گفته میشود صحت نداشت و این کنفرانس گفتگو و بحث؛ به شکل بسیار غلوآمیزی مورد تخطئه قرارگرفت. شما چند بار اشاره کردید به نقطه ضعف این کنفرانس که مطبوعات در آن شرکت ندارند و نداشتند. آیا کنفرانسهای بنیاد اولاف پالمه؛ به همین ترتیب برگزار میشود، یعنی مطبوعات در آنجا راه ندارند؟ برای اولاف پالمه سنتروم بسیار امر طبیعیست و قرار نیست هر جلسهای حتماً علنی و با حضور مطبوعات باشد. ولی در شرایط سیاسی جامعه ایران، با این شرایط تحولات بینالمللی، تشکیل چنین کنفرانسی مستقیماً تداعی میکند به نوعی یاد تشکلهای پشت درهای بسته و طبیعتاً این سوءظنها و بدگمانیها را بسیار شدت میبخشید. اگر در این کنفرانس دستکم مطبوعات میتوانستند حضور پیدا کنند... لازم نبود در این کنفرانس ورود برای همه آزاد باشد، ولی اگر مطبوعات میتوانستند حضور پیدا کنند و بازتاب دهند بحث و گفتگوهای درون کنفرانس را، میشد کلی از سوءظنها کاسته شود و فکر میکنم بههرحال خود این مسئله بهاضافهی شایعات دیگری که در مورد اهداف این کنفرانس هست، یکمقدار آسیب زد به چهرهی کنفرانس و تصویری از این کنفرانس ارائه میدهد که شاید با آنچه واقعاً در جریان هست خوانایی نداشته باشد و بههرحال ابهامات را خیلی افزایش داده. مثلاً یکی از چیزهایی که گفته میشد،این بود : احتمال این که دولت در تبعید در اینجا شکل گیرد یا شورای ملی مخالفین جمهوری اسلامی در اینجا شکل گیرد. در این مورد شما چه نظری دارید؟ |