اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
|
خانوادگي و زندگي و دشواري بازسازي دوباره آن در تبعيد، همه و همه زنجيرهاي به هم بافته شده هستند. اين زنجيره تصويري از تروما را عرضه ميكند كه در آن تنها پرداختن به فرد و تجربه شكنجه او امكان بررسي و رسيدگي به اين آسيب ديدگي پيچيده، چند لايه اي و مداوم و ريشههاي تاريخي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي آن را از ما ميگيرد. به همين منظور لازم است كه در اينجا به اختصار به مفهوم آسيب ديدگي اجتماعي بپردازيم. آسيب ديدگي، آسيبديدگي رواني ، و آسيب ديدگي اجتماعي ريشه لغتي trauma به معني «آسيب ديدن» است. هنگامي كه از شخصي «آسيب ديده» سخن در ميان است، پيش از هر چيز گمان ميرود كه عضوي از بدن او صدمه ديده است. اما در علم روانشناسي بحث «آسيبديدگي» يا «ضربه رواني» زماني مطرح ميگردد كه در باره اختلالاتي سخن گفته شود كه بر اثر يك حادثهي ناگوار در احساسات، توانايي ها، روابط و ديدگاه هاي انسان نسبت به خود و به دنياي پيرامونش بوجود آمده باشد. اين حادثه، بنا به تعريف، غيرقابل پيشبيني است و شدت آن وراي فشارها و نگرانيهايي است كه افراد در زندگيِ روزمرهيشان با آن سر و كار دارند. در مورد تجربههايي چون شكنجه، زندان، فرار و تبعيد اما آسيب ديدگي رواني توضيحي نا كامل است. بنابراين در اين رابطه تعريف جامع تري لازم است كه بتواند بيانگر عمق حوادث پيدرپي ناگواري باشد كه جان بدر بردگان در اين موارد تجربه كرده اند.«آسيبديدگي اجتماعي» بعنوان مقولهاي نو به ما اجازه ميدهد كه با اينكه به فرد به عنوان قرباني اصلي شرايطي مثل زندان و شكنجه نگاه ميكنيم، او را جدا از كل جامعه نبينيم. به اين معني كه با تكيه به اين مقوله ما به دنبال بيماري در فرد نگشته بلكه به ماهيت و چگونگي رابطه فرد و جامعه در چارچوبي اجتماعي و به تجربياتي كه فرد را به عنوان عضوي از جامعه تحت تأثير خود قرار ميدهد نگاه ميكنيم تا به واقعيتهاي تاريخياي پي ببريم و با آنها برخورد كنيم، كه اين آسيبديدگي را بهوجود آوردهاند.بر خلاف ضربهي رواني كه بر اثر يك واقعهي غير منتظره بهوجود ميآيد، آسيب ديدگي اجتماعي نتيجهي حوادث پيدرپي ناگواري است كه نه تنها لزومأ غيرقابلپيشبيني نيستند، بلكه ميتوانند به وسيلهي سيستم حاكم برنامهريزي هم شده باشند و بطور سيستماتيك بر جامعه تحميل شوند. آسيبديدگي اجتماعي نتيجه برخورد طبيعي فرد با روابطي است كه بر اساس شرايطي غير انساني و ناشي از استبداد حكمفرما بوجود ميآيد. بنابراين آسيبديدگي اجتماعي جزئي از يك وضعيت باصطلاح طبيعيِ غيرطبيعي است. يعني افراد عكسالعملهاي طبيعي نسبت به شرايطي نشان ميدهند كه به خاطر سيستم استبدادي حاكم به وجود آمده و جزيي از زندگي طبيعي انسان ها نيستند و نبايد باشند. بعنوان مثال، مادري فرزند خود را زير نام پيروي از دين به مأموران نظام تحويل ميدهد. براي درمان آسيب ديدگي اجتماعي نه تنها درمان فرد آسيب ديده ، بلكه برخورد به شرايطي لازم است كه باعث بروز اين آسيبديدگي ميشود، زيرا در صورت دست نخورده ماندن اين شرايط نه تنها اين آسيبديدگي مزمن ميشود بلكه نسلهاي بعدي را زير تأثير خود قرار ميدهد. براي نمونه يكي از ضروريات براي قدم برداشتن در جهت درمان فرد و جامعه، اعاده حيثيت به خانواده هايي است كه بهوسيله جنگ رواني (از قبيل شيوع اخباري مبني بر عقد قبل از اعدام دختران مجاهد در سالهاي دهه ۱۳۶۰) و زنداني شدن فرزندان خود آبرو، منبع معاش و روابط اجتماعي شان را از دست دادند. ادامه دارد اعلامیه شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران منافع مردم ایران و بازی سلاح اتمی رژیم جمهوری اسلامی
رژیم جمهوری اسلامی پس از افشای فعالیتهای مخفیانه وطولانی اش در زمینه کسب فن آوری هسته ای، با بحرانی بین المللی روبرو شده است. از آن پس جمهوری اسلامی تلاش کرده است این بحران را به یک مسئله ملی و خود را به عنوان مدافع منافع مردم ایران معرفی کند. و تا بدانجا جلو رفته است که این بحران را با ملی شدن صنعت نفت در دولت ملی دکتر محمد مصدق مقایسه می کند. متاسفانه این تلاشهای جمهوری اسلامی تاکنون توانسته است بخشی از مردم و نیروهای اپوزیسیون را تحت تاثیر قرار دهد. فعالیت مخفیانه وطولانی جمهوری اسلامی و سخنان اخیر روحانی نماینده رسمی رزیم در دوران خاتمی، نشانگر آن است که رژیم جمهوری اسلامی در جهت کسب سلاح هسته ای تلاش کرده ومی کند وبعد از افشا شدن این فعالیت ها است که رژیم سعی می کند نیات خود را صلح آمیزجلوه دهد. با وجود منابع سرشار زیرزمینی نفت و گاز و امکان استفاده از انرژی خورشیدی در ایران، تلاش جمهوری اسلامی برای استفاده از انرژی هسته ای پوششی فریبکارانه بیش نیست و تمامی علامتها نشانگر تلاش این رژیم در جهت دست یابی به سلاح اتمی است. این بازی خطرناک نه تنها به نفع مردم ایران نمی باشد بلکه منافع کوتاه ودراز مدت آنها را نیز به خطر انداخته است. به نظر ما: • رژیم جمهوری اسلامی با سرکوب آزادیها و به خصوص آزادی بیان، مردم ایران را از یک بحث جدی در مورد مضرات تجهیزات هسته ای وطرح ساخت سلاح اتمی و آینده سیاسی ادامه این طرح محروم کرده است. • به دنبال سیاست های آمریکا در نظامی کردن منطقه، رژیم جمهوری اسلامی نیز با تلاشهای خود درزمینه فن آوری هسته ای به رقابت تسلیهاتی دامن میزند با این هدف که بتواند دامنهَ قدرت نظامی خود را در منطقه افزایش دهد. در حالیکه حل مشکلات خاورمیانه نه در نظامی گری بیشتر بلکه در همکاری صلح آمیزهر چه بیشترمردم این منطقه میباشد. • رژیم جمهوری اسلامی سرمایه مالی کلانی را تا کنون خرج این سیاست ماجراجویانه کرده است و در حال حاضربا تحدید های آمریکا و اسرائیل و انزوای سیاسی نه تنها این سرمایه ها در خطر نابودی است، بلکه استقلال مردم ایران نیز مورد تهدید قرار گرفته است. • استفاده از نیروی هسته ای همانطور که تجربه جهانی نشان داده است پی آمدهای خطرناکی برای انسان و محیط زیست او به همراه داشته است. در کشوری چون ایران با سطح نازل فنی و فرهنگی در مورد مسائل ایمنی، مردم و محیط زیست میتوانند با خطرات جبران ناپذیری مواجه گردند.
ما نه تنها دست یابی رژیم جمهوری اسلامی به سلاح اتمی را خطرناک برای بشریت ارزیابی می کنیم بلکه خواهان خلع سلاح همه کشورهای دارای سلاح اتمی وسلاح های کشتار جمعی هستیم. ما دست یابی وساخت سلاح اتمی وسلاح های کشتار جمعی را نه تنها نشان پیشرفت انسان مدرن و مترقی نمی دانیم بلکه بر عکس آن را در تضاد باحقوق و مرتبه انسانی ارزیابی می کنیم. ما تلاش برای حفظ و نگهداری سلاح های کشتار جمعی را در تضاد با صلح جهانی، انساندوستی و شأن انسانی می دانیم و امتیاز داشتن آن را حق هیچ ملت ودولتی نمی دانیم. کمیته هماهنگی شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران14 مارس 2006 – 14 اسفند 1384 www.tarhino.com |