اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
کارکاتور فقط یک بهانه برای اعتراض به نظام بی قید و بند اسلامی است خلیل رئیسی فردمحمدحسين صفار هرندی، وزير ارشاد و فرهنگ اسلامی که وزارتخانه او ناشر اين روزنامه رسمی کشور است، با حضور در تلويزيون سراسری کشور از مردم آذربايجان عذرخواهی کرد کاريکاتوريست روزنامه هم که سوسکی را به تصوير کشيده بود که به زبان آذری سخن می گفت ستگير شده است. دولت هم روزنامه ایران فعلاً تعطیل نمود! نا آرامی گسترده در تبريز اين پرسش اساسی را مطرح می کند که ريشه های آن در چيست؟ آيا اعتراض اصلی هزاران نفری که روز دوشنبه به خيابان های تبريز ريختند اين بود که به آنها به عنوان آذری اهانت شده يا اينکه اين تظاهرات نشانه نارضايی عمومی در کشور است که رنگ قومی به خود گرفته است؟ در ظاهر، قضيه نا آرامی در تبريز در ادامه رويدادهای مشابهی در مناطق ديگر کشور است که در آنها اقليتهای قومی يا مذهبی زندگی می کنند.
در ماههای اخير اقدامات مسلحانه بلوچ ها افزايش يافته و آنها در دو اقدام جداگانه در بلوچستان و کرمان با بستن جاده حدود چهل نفر را کشته اند. در خوزستان نيز که اعراب ايرانی زندگی می کنند در چند ماه گذشته بمب هايی منفجر شده که تلفات جانی به همراه داشته است. شهرهای کردستان ايران و حتی کرمانشاه نيز اخيراً شاهد اقدامات خشونت آميز بوده است. در رويداد اخير نيز قضيه با چاپ کاريکاتوری در روزنامه ايران آغاز شد که آذري ها آن را توهين به خود دانستند و در اعتراض به آن به خيابان های تبريز آمدند که منجر به درگيری با نيروهای انتظامی شد. ولی به رغم ظاهر قضيه نمی توان نا آراميهای اخير در مناطق اقليت نشين ايران را دارای ريشه های مشابه دانست. آذری ها حدود بيست و پنج درصد جمعيت هفتاد ميليونی ايران را تشکيل می دهند و مثل اکثريت مردم ايران شيعه مذهب هستند. آذری ها در دولت ايران و در ارتش کشور حضور قابل توجهی دارند و بسياری از تجار مهم کشور و از جمله در بازار تهران آذری اند. بسياری از اديبان، شاعران و دانشمندان کشور اهل آذربايجانند و اصولاً آذری ها در جامعه ايران ادغام شده اند. استان های آذربايجان ايران گرچه مناطق فقيرنشين دارد و بسياری از مردم اين منطقه مجبورند برای يافتن کار به نقاط ديگر کشور بروند ولی آذربايجان در مقايسه با بلوچستان يا کردستان جزء مناطق فقير کشور محسوب نمی شود. ولی با وجود موقعيت مهم آذری ها در جامعه ايران، روشنفکران و بسياری از مردم اين منطقه از تبعيض فرهنگی گلايه دارند و از اينکه فارس زبانان در لطيفه های خود آذری ها را سخره می کنند ناراضی اند.
بنابراين موقعی که روزنامه رسمی کشور مطلبی اهانت آميز در باره آنها منتشر می کند طبيعی است که با توجه به اين زمينه نارضايی مردم دست به اعتراض می زنند. ولی برخی از کارشناسان معتقدند که در آذربايجان نيز مثل مناطق ديگر کشور بسياری از مردم از سياست های کلی دولت جمهوری اسلامی ناراضی اند و آنها از هر فرصتی استفاده می کنند که خشم خود را نشان دهند. ولی دولت ايران معمولاً نا آرامی در مناطق اقليت نشين کشور را به سياستهای دشمنان خارجی ايران ربط می دهد و بخصوص آمريکا و انگلستان را متهم می کند که به توجه به مناقشه هسته ای ايران درصدد دامن زدن به برخورد قومی و مذهبی در کشورند تا حکومت را از درون تضعيف کنند. نکته مهم ديگر اين است که برخی از روزنامه های محافظه کار انتقاد کرده اند که چرا مردم آذربايجان برای نشان دادن اعتراض خود به چاپ اين کاريکاتور در مواردی دست به خشونت زده و مثلاً دفتر روزنامه ايران را در بعضی شهرها به آتش کشيده اند. يک پاسخ شايد اين است که دولت ايران حتی اعتراضات مسالمت آميز را تحمل نمی کند. از سوی ديگر مردم ايران در دوره حکومت اسلامی راههای ديگر اعتراض را از رهبران سياسی کشور ياد نگرفته اند و کارشناسان می گويند دولت جمهوری اسلامی هم در اين سالها در موارد متعددی هر گاه به موضوعی اعتراض داشته هواداران خود را تشويق به اقدامات خشونت آميز کرده است که آخرين نمونه آن اعتراضات به چاپ کاريکاتوری در دانمارک است که در آن به پيامبر اسلام توهين شده بود. با توجه به مطالب می بینیم که مردم از رژیم اسلامی ناراضی هستند و برای هر اتفاقی آماده اعتراض هستند ولی این رژیم با عوامل و مزدوران خود ابتدا با آشوب و سپس با دستگیری افراد و سرکوب های غیر انسنی جنبش ها را خفه می کند . ولی این ترفند تا به کی و تا به کجا ؟
|