اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
|
نامه یک جوان به احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران میلاد مهابادی پور آقای احمدی نژاد؛ : جوانی 20 ساله هستم که سئوالات متعدد و بی جوابی در ذهنم همیشه خطور میکند و مرا با تناقضات اخلاقی و عملکردهای غیرمنطقی شما روبرو میکند. آقای احمدی نژاد؛ : شما خود را انسانی منطقی و پایبند به اصول اخلاقی و دموکراتیک و مسلمان جلوه میدهید. من میتوانم به صراحت بدون هیچ واهمه ای بگویم که، نه اینطور نیست و اصول اخلاقی شما کاملاً با عملکردهای شما مغایرت دارد. چرا؟ شما که خود را یک انسان مذهبی و پیرو خط پیامبراسلام (ع) میدانید، آزادی بیان و قلم را محکوم کرده،حالت خفقان آوری بوجود آورده اید که حتی یک کارمند شرکت واحد از تقاضای خود مبنی بر اضافه حقوق و بیان مشکلات اجتماعی و اقتصادی خود ترس و واهمه داشته باشد، بطوری که افراد متعددی را براین باب، شما به زندانهای مخوف وترسناک رژیمتان کشانیده اید. گذشت، فداکاری و آزادی بیان از اصول اولیه قانون اسلام است. شما چطور خود را مسلمان مینامید بطوری که زندانهای شما از انسانهایی فرهیخته از جمله جوانان دانشجویی که در پی حقیقت و عدالت سخن میگویند و میخواهند خط مشی خود را ازابتدای جوانی براصول درست بنیان گذارند، پرکرده اید؟ چرا جوان سیاسی ایرانی برای گفتن حقایق، در محکمه شما باید مورد تهاجم و شکنجه و اعدام شما واقع شود. چرا شما جوانان با هوش و خلاق ایرانی که زبانزد خاص و عام در تمام ملل هستند به فحشا و اعتیاد کشانده اید؟!!! چه کسی جوابگوی اینهمه بدبختی و فلاکت خواهد بود؟ چه کسی دلسوزانه میباید عمل کند؟ آقای احمدی نژاد؛ شما دم از صلح و آرامش در منطقه میزنید در حالی که جنگ را بطورغیرمستقیم و موذیانه در خط اول ایده و عملکرد خود قرارداده اید، به چه بهایی؟ و با چه هزینه ای؟ لابد با اعزام ده ها هزار جوان بیگناه بعنوان سرباز نیروی مهاجم و قرار گرفتن آنان درمعرض کشت و کشتار و دوری ازخانه و خانواده ... چه کسی جوابگو خواهد بود ؟؟؟ آقای احمدی نژاد؛ شما بنا به گفته خودتان، یک معلم هستید و میدانید ظلم و ستم و فشار هرگز در تاریخ بشریت پایدار نبوده و نمانده و نخواهد ماند.با علم بر این قضیه چرا یکی از پایه های ماندگاری شما، به زور متوسل شدن شما و حکومت ظالمانه شماست! شما ادعای امنیت و آرامش برای شهروندان خود دارید،در حالی که بسیجیان را به اسم حزب الله بجای التیامهای روانی برای مردم و کمک به انسانهای نیازمند به جان مردم انداخته اید. و مردم را در محل کار و خانه هاشان و خیابانها نا امن کرده اید و آرامش را از مردم گرفته اید و به جان آنان افتاده اید. آقای احمدی نژاد؛ شما ادعا دارید که همه کشورها، مردم حرف اول را میزنند و این مردم هستند که هزینه دولتها را پرداخت میکنند تا دولتها به آنان خدمت کنند. سئوال اینست که هزاران میلیارد تومان صرف هزینه های مختلف دولت، که به منظورهای مختلف و به بهانه های مختلف به هدر میرود در حالی که نیمی از مملکت ایران زیر خط فقر و تنگدستی زندگی میکنند و هزاران نفربی خانمان و کارتون خواب هستند. بیکاری معظل بزرگ جامعه ما شده، چه کسی باید جوابگو باشد تا کی شما میخواهید برای مردم ایران ناامنی و بیکاری بیاورید؟ آیا عدالت شما اینست؟ آیا از حقوق مردمان ایران دفاع کرده اید؟ و محرومین را نا دیده نگرفته اید؟ آیا اینست دفاع از حقوق انسانها؟ آیا امنیت و صلح را با زور و تهدید و ارعاب بوجود میاورید؟ آیا همیشه به مردم ما راست گفته اید؟ یا اینکه حقایق را وارانه جلوه داده و کرامت انسانی را بجای اخلاق و صلح و عمل به تعهدات و عدالت با زورو تهدید و ناامنی وبی توجهی و عقب افتادگی و پایمال کردن حقوق انسانها ...؟ و بالاخره تا کی میتوان اینهمه ظلم و ستم و دروغگویی و ناامنی را ادامه داد.......؟ آقای احمدی نژاد؛ جوانان مثل من، که شما را زیر میکروسکوپ خود گرفته اند متعددند و باید از زبان خودم و آنان بگویم که ظلم پایدار نیست و ما تا آخرین نفس با ظلم و ستم شما خواهیم جنگید... ازدواج موقت (صیغه) در ایران نگین پور دلیر ازدواج از جهت مدت بر دو نوع است : 1 – ازدواج دايم 2- ازدواج موقت . در زبان محاوره اي به ازدواج موقت « صيغه» هم مي گويند . اگر هنگام عقد ازدواج مدتي براي آن معين نكنند ، ازدواج دايم است و به عبارت ديگر لزومي ندارد كه هنگام عقد تصريح شود كه ازدواج براي هميشه و دايم است بلكه همان قدر كه قيد نشود كه ازدواج براي مدت محدودي مثلاً يك سال است، كافي مي باشد ، ماده 1075 قانون مدني در تعريف نكاح موقت مي گويد : « نكاح وقتي منقطع است كه براي مدت معين واقع شده باشد» نكاح منقطع مي تواند براي مدت بسيار كوتاه مثلاًچند ساعت يا مدت بسيار زياد از قبيل چندين سال تعيين شود. در ازدواج موقت بايد حتماً مهريه و مدت ازدواج مشخص باشد. حال انكه در ازدواج دايم احتياجي نيست كه موقع عقد حتماً مهريه را تعيين كنند . علت حساسيت قانون مدني بر تعيين دقيق و مشخص ، مدت نكاح و ميزان مهريه آن است كه ازدواج موقت برخلاف ازدواج دايم براي تشكيل كانون خانوادگي نبوده بلكه امري موقتي است و چون در قبال تمتع جنسي از زن مهريه اي به او تعلق مي گيرد بنابراين طرفين بايد وضعيت حقوقي خود را كاملاً بشناسند و زن در حقيقت بداند در قبال مدتي كه در اختيار شوهر است چه مهريه اي به او ميدهند . در نكاح موقت اگر مرد تا پايان مدت با زن نزديكي نكند بايد مهريه او را بدهد زيرا حقي در اختيار او بود كه شخصاً مايل به استفاده از آن نبوده است در نكاح موقت غير از مهريه به زن حقوق مالي ديگري از جمله نفقه تعلق نمي گيرد مگر اينكه طبق ماده 1113 در موقع عقد شرط شود .همچنين در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دايم، زوجين از يكديگر ارث نمي برند . بعد از انقضائ مدتي كه تعيين شده ، نكاح موقت خود به خود از بين مي رود و احتياج به تشريفات قانوني ندارد . برخي نكاح منقطع را از جمله قوانين درخشان اسلام محسوب مي كنند و معتقدند كه اين نهاد مقدس در طول تاريخ اجتماع اسلامي مورد سوء استفاده بعضي مرفهين و ثروتمندان خوشگذران قرار گرفته است، اما بايد توجه اين افراد را به واقعيت هاي موجود در جامعه جلب كرد و از انان سوال كرد كه آيا صيغه در بين مرفهين و ثروتمندان رواج بيشتري دارد يا نه دقيقاً بين افرادي كه جزو طبقه متوسط رو به پايين جامعه قرار دارند، خانواده هايي كه مردان حتي از تامين معاش براي همسر قانوني خود بي بهره هستند اما به دليل مجاز بودن اين قانون و نابساماني هايي دروني خودشان دست به اينكار مي زنند. نگاهي به تيتر روزنامه ها اين نكته رابه ما گوشزد مي كند كه آمار بسياري از اين نوع ازدواج ها به خشونت وتبعيض عليه زنان منجر مي شود . اگر صيغه از قوانين درخشان اسلام است پس چرا بعد از 1400 سال از پيدايش اسلام هنوز به زن صيغه اي به ديد تحقير نگاه مي شود. متاسفانه در مجلس هفتم گهگاه زمزمه هايي از زنان نماينده در دفاع از اين قانون و حتي ترويج آن شنيده مي شود ، آيا آنان خود رضايت مي د هند كه زناني را به صيغه شوهرانشان دراورند . مگر از نصايح اخلاقي اسلام اين نيست كه « هر چه را بري خود مي پسندي براي ديگران بپسند هرچه را براي خود نمي پسندي براي ديگران مپسند» پس مشخص مي شود كه اين عده از زنان مشكل را با خود حل كرده و صيغه را حتي براي شوهران خود تجويز كرده اند . صيغه صرفاً يك امتياز براي مردان محسوب مي شود كه از تعهدات مادي و غير مادي نسبت به زنان شانه خالي كنند و هيچگونه امتيازي براي زنان ندارد جزء آنكه مورد بهره برداري جنسي از سوي مردان قرار گيرند .هر زمان هم مردان از اين كالاي جنس نهايت استفاده را بردند با بذل مدت نيز از زير بار هر مسئوليت و تعهد اخلاقي خلاص مي شوند! .به عبارتي در نكاح موقت مرد مي تواند مدت باقي مانده را به زن بذل كند. بعد از انقضاء مدت يا بذل آن در ازدواج موقت ، زن حق ندارد خود با مرد ديگري ازدواج كند و بايد مدتي صبر كند اما مرد خود مي تواند همسر ديگري اختيار كند ..
|