ارتباط با ما

درباره آزادگی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

وسوئد ونروژبا پسوند مسیحی نام برده شود؟ آیا دربه کارگیری نام اسراییل هیچگاه شنیده شده که با ترکیب ابلهانه ی اسراییل یهودی از این کشورنام برده شود؟ وآیا تاکنون شنیده اید که درنوشتارها ، نقشه های جغرافیایی یا گزارشات خبری عربستان را به جای عربستان سعودی، عربستان اسلامی بنامند؟این کاربرد واژگان تنها نمایانگر حضور اشغالگرانی است که خود به بیهودگی ،بیگانگی وتضاد شان با تاروپود وبافت فرهنگی ایران زمین آگاهی دارند وبدین طریق می کوشند غصب وتصرف راهزنانه درزادگاه زرتشت، کورش، داریوش و بابک خرمدین را توجیه وتفسیرنمایند. از سوی دیگرسید مهدی طباطبایی نماینده ی نامنتخب مجلس وعضو ائتلاف آبادگران " بخوانید ویرانگران" با گستاخی وبی آزرمی که از ویژگیهای نیروهای اشغالگر است به زنانی که حجاب اسلامی را به سخره می گیرند توصیه می کند از کشور بیرون بروند چرا که درکشور اسلامی جایی برای آنها نیست. زهی خیال باطل . به راستی اگرمردم ایران مسلمانان باورمندی هستند چه نیازی وجود دارد که همه ساله با تباه وهدر نمودن میلیاردها تومان وساختن هزاران مسجد وامامزا ده ی دروغین وتبدیل دانشگاهها به مصلا واختصاص بودجه های هنگفت برای تهیه برنامه های مذهبی از شبکه های صدا وسیمای ضد ملی به طور مداوم ومستمرآنها را به اجرای فرایض مذهبی ترغیب وتشویق نمایید؟ آیا اگرروزی با چوب وچماق وتازیانه وامر به معروف ونهی از منکر وفتواهای زن ستیزانه این مردم مسلمان را ناگزیر به اجرای فرایض دینی نسازید آ نها یکشبه ازاسلام ومسلمانی خارج می شوند؟ وحشت وهراس شما از چیست که در هرکوی وبرزن باآویختن نمادها ونشانه هایی از پارچه های بد منظروزشت به ایرانیان یادآورمی شوید که مسلمانند مبادا به ساحت مقدس مسلمانی شان خلل وگزندی وارد شود. واین ایرانیان آتش پرست وگبرکه همچنان جشنهای آتش را گرا می می دارند وبا رویای عظمت وشکوه امپراتوری ایران پیش از اسلام می کوشند اندکی از تلخی ومرارت سالها وروزهای ننگ وتحقیر و بردگی شان بکاهند، اگرروزی به حال خود وانهاده شوند وغرورواعتماد به نفس لگدمال شده شان را بازیابند بساط خلافت اسلامی ما را ازپایه وبنیاد ریشه کن خواهند کرد وما دکانداران دین را نیز به کیفردروغزنی ها ودغلکاری ها وجنایاتمان خواهند رساند.

بنابراین شایسته است که آن بخش خرافه زده و مخبط را که ازبیماران وعقب افتادگان ذهنی ووا خوردگان اجتماعی بوده وبرروال مرسوم وسنتی از دست پروردگان واهل بیت ما هستند برعلیه زنان ودختران بشورانیم . آنگاه اتفاقی که می افتد از این قرار است: تنی چند از دختران وزنانی که جامعه را به فساد آ لوده می کنند با فتوا ومجوزشرعی وبه وسیله ی برادران غیرتمند مسلمان روانه دوزخ می شوند ، از جمعیت فاسقین کاسته می شود وبا رعب ووحشت افکندن در دل دیگر دختران وزنان آنها ناگزیر می شوند به زیر چادر و چاقچور اسلام پناهنده شوند وکمتر از مدهای ولنگار غرب که برباد دهنده ی ایمان سربازان امام زمان است دنباله روی کنند. آنگاه ما یک گام بلند به سوی مدینه فاضله برداشته ایم وعفریت نادانی وسیاهی ومرگ را برپایتخت وشهرهای بزرگ مستولی ساخته وپایه های لرزان حکومت عدل الهی مان را استوارترنموده ایم.

چنین است برهان سوداگران دین درتفسیر فتوای برجنایت ومرگ زنان ودخترانی که خود نخستین قربانیان احکام دین مبین می باشند واگرچنین نیست چرا تاکنون هیچیک از علمای شیعه فتوایی بر رد ونفی این فرامین رذیلانه وقانونمند ندا ده است؟

آیا غیر ازاین است که سعید حنا یی قا تل زنان مشهدی ومجریان قتلهای محفلی کرمان خود در اعترافاتشان ازاین حقیقت زهرآگین پرده برداشتند که الهام کشتار زنان تیره بخت را از سخنان واعظین منبرها دریافت داشته ا ند که این زنان را مهدور الدم خوانده بودند وهدف خویش را نیز هدفی مقدس برای پاکسازی جامعه از عناصر فاسد بیان داشتند؟ آیا چنانچه دولت اسلامی به جای هزینه ساختن میلیاردها دلارجهت ساختن واحداث دهها نیروگاه اتمی وصرف میلیونها دلاربرای کمک به گروههای تروریستی وتقویت سپاه بدر ولشکر قدس وحزب الدعوه به منظوراخلال درامنیت عراق وایجاد پایگاه های نفوذی برای گسترش جمهوری اسلامی در عراق ومیلیونها دلاردیگرکه درراستای تخریب وشکاف دربین نیروهای مخالف درخارج از کشورومیلیونها دلاررانت خواری وثروت اندوزی های نجومی اهل عمامه وفرزندان ووا بستگانشان دراین سو وآن سوی گیتی به چاه ویل آزمندی وجاه طلبی های توسعه جویانه ریخته می شود، برای درماندگان ، بیکاران ونیازمندان جامعه تسهیلات شغلی وحقوق بیکاری در نظر گرفته می شد، همان خدمات سوسیال که دربیشتر کشورهای اروپایی به شهروندان تعلق می گیرد ، این زنان بینوا ومستاصل چه الزامی به تن فروشی وروسپیگری که حقارت بارترین وناامن ترین شیوه ی کسب درآمد است می یافتند؟

آیا گوش شنوایی برای شنیدن این حقایق تلخ وجود دارد؟ آیا هرگزسیاست گذاران جمهوری اسلامی برای یکبار هم که شده این اندیشه ی ناممکن را از ذهنشان گذراانیده اند که از800 میلیارد دلاردرآ مد نفت در27 سالی که ازحاکمیت مستبدانه ی ما می گذرد چه میز نی را به اصلاحات اقتصادی وخدمات اجتماعی ورفاهی ملتی که حق انسانی زیستن را ازآنها سلب نموده ایم اختصاص دا ده ایم؟ به همین سبب است که ملت ایران این حکومت را مهمانان ناخوانده ای می دانند که بر خوان گسترده ی ملتی نشسته اند، وضوبا خون ملت می گیرند وصاحب خانه را از حق حیات وبرخورداری از مواهب ودارایی های ملی شان محروم ساخته اند ومهمان ناخوانده نه تنها صاحب خانه را نادیده انگاشته بلکه با مشاهده ی کمترین اعتراض واعلام موجودیت دادخواهانه ، ریزه خوارا ن ولومپن های تربیت شده را که با ارتزاق انگلی بر این سفره ی آغشته به خون گذران می کنند برای خاموش ساختن وبه دیار عدم فرستادن صاحب خانه مانند درندگانی عطشناک که تنها خون سیرابشان می کند در میان مردم نگونبخت رها می کنند. ملت ایران از خرد وکلان به نیکی دژخیمان خود را می شناسند ، اکنون جهانیان داوری کنند که قاتلان قتلهای سریالی چه کسانی هستند؟ به همین دلیل وهزاران دلیل دیگر است که موجودیت ایرانیان با موجودیت جمهوری اسلامی در تناقض وتضادی سخت ناهمگون وآشتی ناپذیرقرار می گیرد ،(اینجا سخن از بودن یا نبودن است) برایرانیان بایسته است که هستی ملی وغرور وشرافت ا نسا نی و حقوق فردی واجتماعی وزادگاه ومیراث فرهنگی وجغرافیایی و تاریخی نیاکان خود را باز پس گیرند ویا به قهقهرای نیستی وبی هویتی جاودانه سقوط کنند.

محمد هادی پوردلیر

هموطن، گنجی گفت: ما نه دولت دينی می خواهيم نه دين دولتی

 البته اين جمله بسيار زيبائی میباشد ولی تنها دين دولتی را که من می شناشم دين اسلام می باشد که حاوی احکام اسلامی است و اين احکام پيکر هر فرد  بشر دوستی را به لرزه در میآورد . آری اين جمله به اين معنی است که ما اسلام را نمی خواهيم ، اما آقای  گنجی در مصاحبهای خويش دائم از تفسير بشر دوستانه اسلام سخن می گويد.

هموطن بنگر دگر انديش روزنامه  نگار ايرانی را که   سخنانش  پر از تنا قض است و با اين افکار فقط عامه مردم را به گيجی و سر درگمی می کشاند.

ايشان فرمودند که سالها از سوی وزارت ارشاد در ترکيه جزوء گروه رايزنی فرهنگی بوده. هموطن ,رايزنی فرهنگی  از سوی وزارت ارشاد يعنی امر به معروف و نهی از منکر اسلامی، نه ترويج فرهنگ آريائی و  نه  شناسائی  کوروش کبير به ترکيه . امر به معروف و نهی از منکر  را در ترکيه کسی انجام می دهد که به اندازه کافی در ايران مردم را شلاق زده و... زيرا وزارت ارشاد هر کسی را به خارج از ايران نمی فرستد جز نشان دادن حمايت بی قيد و شرط فرد از رژيم ،حال گيريم شما و رفيقهای شما تفسير بشر دوستانه کنيد از اسلام ما چه کنيم با قوانين ضد بشريت اسلام؟

 با اين تفاسير شما هم, مشکل ايران حل نخواهد شد چون هر لحظه امکان اين است که شخصی برخيزد و بگويد که آی مسلمانان در قران سنگسار کردن ،شلاق زدن و ...     نيز وجود دارد چرا می بايد ما با انتخاب شما مشکل برای فرزندان خويش در آينده بسازيم