ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 

ترک‌های ترکیه مارا آذری می‌نامند و نیز اوریانتالیست‌ها همین عنوان را با درک جغرافیائی آن بکار می‌برند و منظورشان ترک‌های ساکن در آذربایجان است و کاربرد آن هیچ ربطی به نیم زبان تاتی ندارد که

ابن حوقل از قول ابوالعلاء معری آنرا الآذریه نامیده و احمد کسروی رساله‌ای در باره آن نوشته است که مورد استناد باستان گرایان می‌باشد.و برای انکارهویت ترکی آذربایجانی‌ها ، اصطلاح آذری را بکار می‌برند.دکتر پولاک که این مقاله با نقل قول یک اتفاق واقعی از سفرنامه او شروع شده ، دقیق ترین ناظر خارجی است که مدت ده سال در دربار ناصرالدین شاه بوده و مشاهدات و ارزیابی‌های خود را از ایران و ایرانیان با دقت تمام یادداشت کرده است و واقعه ذکر شده در بالا را نیزبرای نشان دادن خونسردی و نیز اهل عمل بودن ترک‌ها نقل کرده است. روانشناسی فردی و اجتماعی ترک‌ها طوری است که صبر و تحمل زیاد دارند ولی وقتی فشار غیر قابل تحمل شد ، غفلتا عکس العمل تند نشان می‌دهند. بنوشته پولاک:

« ترک‌ها از نظر سجایا و خلق وخو بیشتر به عثمانی‌ها شباهت دارند ، هر چند که از فارسها نیز سهم بسزائی گرفته‌اند ، مردمی هستند نتراشیده و کمتر حیله گر و بهر حال دلیر و مصمم ، به همین دلیل تقریبا همه سربازها از این قبایل گرفته می‌شوند. اینها فارسها را به داشتن صفت جبن تحقیر می‌کنند و به اصل و نسب ترک خود می‌نازند ، مردمی آرام هستند ، ولی اگر کارشان به نزاع بکشد دیگر دو دل نمی‌مانند و برای حمله آماده‌اند ». (١)

طبق منابع مکتوب تاریخی از قرن هفتم میلادی به بعد اتحادیه‌های قبایل ترک از آسیای مرکزی حرکت کرده و بتدریج تمام آسیا و اروپا را در نوردیده‌اند ، آنان امپراطوری‌های بزرگی تشکیل داده و به ملت‌های زیادی حکومت کرده‌اند به طوری که تاریخ هیچ یک از این ملت‌ها را نمی‌توان جدا از تاریخ ترکان نوشت.

جهانگیری و جهانگشایی ترک‌ها زخم‌های مانا ، ناشی از شکست در دل وجان ملل مغلوب ، بجا گذاشته است که هر وقت فرصت یافته‌اند کینه خود را با توهین و تحقیر ترک‌ها علنی کرده‌اند. به بیان دیگر این فرهنگ بالقوه وجود دارد و در شرایط مناسب بالفعل می‌شود و گسترش می‌یابد. چینی‌ها ، روس‌ها ، اروپائی‌ها ، عرب‌ها و فارس‌ها هر یک بشیوه خود و بدرجات مختلف، دارای اخلاق ترک ستیز هستند. گاها نیز بعضی از کردها که خود و حقوقشان بوسیله پان ایرانیست‌ها پایمال شده است برای مخالفت با ترک‌ها به همان گفتارهای پان ایرانیست‌ها متوصل می‌شوند ، بدینجهت ترک‌ها ی معتقد به اصالت ترکی می‌گویند:

« ترک غیر از ترک دوستی ندارد »

در ایران دشمنی با ترک‌ها از محدوده تاریخ فراتر می‌رود و افسانه و اسطوره می‌شود ، شاهنامه فردوسی اساسش بر دشمنی ایرانیان با تورانیان استوار شده است و از نظر فردوسی تورانیان همان ترک‌ها می‌باشند. فردوسی مخلوط شدن دهقان پارس با ترک و عرب را باعث تباهی نژاد دهقان می‌داند:

زدهقان و از ترک و از تازیان نژادی پدید آید اندر میان

نه دهقان نه ترک و نه تازی بود سخن‌ها بگفتار بازی بود

سلطان محمود غزنوی شاه ترک ایران چهارصد مداح فارس در دربار خود داشت که یکی از آنها ابوالقاسم فردوسی بوده است و نیز همه حاکمان ترک در ایران به گسترش زبان فارسی همت گماشته‌اند با این حال ترک ستیزی از ویژگی‌های ادبیات فارسی است ودر آن « ره به ترکستان بردن» بمعنی گمراهی است و زورگوئی و حق کشی ترکتازی نامیده می‌شود. قبل از فردوسی نیز ترک دشمن محسوب می‌شد.

ابن فقیه همدانی جغرافی دان بزرگ اسلامی در سال ٩٠٣ میلادی ترکان رادشمن خطاب کرده و در شرح حال ترکان حدیثی از پیغمبراسلام ذکر می‌کند که بسیار گویاست آن حدیث چنین است:

« اگر می‌خواهید ترک‌ها کاری با شما نداشته باشند آنان را راحت بگذارید »

کسی که ترک نباشد معنی ترک ستیزی در ایران را مشکل می‌فهمد.

آنان که این واقعیت را قبول ندارند بهتر است وقایع آذربایجان را لا اقل در همین سه دهه گذشته از نظر بگذرانند. توهین به ترک‌ها در همین مدت سه بار منجر به شورش عمومی شده است. یکبار درسال ١٣٥٨ بدنبال مقاله صادق خلخالی تحت عنوان « بهانه‌ها را از دست دشمنان باید گرفت » که در آن به آیت اله شریعتمداری توهین شده بود وگفته بود که اطرافیان شریعتمداری ساواکی هستند، تبریز را به شورش کشید و منجر به اشغال رادیو و تلویزیون تبریز گردید. (٤)

باردیگر درسال ١٣٧٤ بدنبال پخش پرسشنامه « فاصله اجتماعی » از طرف صدا و سیمای جمهوری اسلامی درمحلات مختلف تهران که در آن یازده سوال توهین آمیز از قبیل ، اگر روزی قصد ازدواج داشتید حاضرید با یک فرد ترک ازدواج کنید‌؟

آیا حاضرید بافردی ترک در یک اطاق همکار باشید؟

آیا حاضرید در محله‌ای که اکثریت آنها ترک هستند مسکن بگیرید‌؟

آیا حاضرید با فردی ترک رفت و آمد داشته باشید ، اورا به خانه خود مهمان کنید و یا به خانه آنها بروید‌؟

... تبریز را متشنج کردو دانشگاه تبریز را به طغیان وا داشت.(٥)

و اکنون کاریکاتور و مقاله همراه آن در روزنامه دولتی ایران تمام آذربایجان را به قیام و اعتراض وا داشته است. تکرار این توهین‌ها و تداوم این شورش‌ها گسترش ترک ستیزی علیه آذربایجانیان را نشان می‌دهد و نیز گویای حساسیت آذربایجانی‌ها در دفاع از هویت ترکی خودشان است.

در تاریخ هزار ساله حکومت ترکان در ایران فارس‌ها هرگز ستم فرهنگی احساس نکرده‌اند. حکام ترک هرستمی هم کرده‌اند عاری از ستم فرهنگی بوده و اینهمه دیوان شعر که ازشعرای فارس باقی مانده حتی یک بیت آن در باره ستم فرهنگی نیست زیرا ترکان هرگز با زبان مردم تحت حاکمیت خود کاری نداشته‌اند وفارسی همواره زبان شعر ، عربی زبان علم ودین و ترکی زبان قشون و دربار بوده است. هرسه زبان محترم شمرده شده‌اند والسنه ثلاثه اسلامی نامیده می‌شدند و این اصطلاح کهلفظ ، لفظ عرب است ، فارسی شکر است ، ترکی هنر است » از آموزش‌های اولیه هر مکتب و مدرسه‌ای بوده که اکنون فراموش شده است و جمهوری اسلامی علیرغم اینکه رهبران آن همگی تحصیلات عربی دارند باجلوگیری از تحصیل کودکان عرب بزبان عربی در خوزستان گناه نابخشودنی مرتکب می‌شود و روزنامه ایران نیز ترکی را زبان سوسک‌ها می‌کند و راههای ریشه کن کردن آنرا به کودکان آموزش می‌دهد.

در اینجا این سوال مطرح می‌شود که چرا در حکومت هزارساله ترکان در ایران زبان کتابت اغلب فارسی بوده است؟

در جواب به این سوال سه نظریه مختلف مطرح می‌شود:

١پان ایرانیست‌ها و ستایشگران زبان فارسی این امر را ناشی از برتری زبان فارسی بر زبان ترکی می‌دانند در صورتیکه از نظر زبان شناسی عکس قضیه صادق است. سازمان یونسکو موقعی که سال ١٩٩٩ را سال بزرگداشت « ده ده قورقود » اعلام کرد ، زبان ترکی را نیز سومین زبان با قاعده دنیا اعلام کرد که بیست و چهار هزار فعل دارد و همان زمان فارسی را سی و سومین لهجه عربی معرفی نمود.

٢باستان گرایان و بعضی از شرق شناسان از جمله آرتور کریستن سن معتقدند که گسترش سواد و اداره کشور با حساب و کتاب و جمع آوری مالیات و ثبت و ضبط در آمد ومخارج در ایران در دوره ساسانیان انجام گرفته و معمول شده است و چون زبان حکومت در آن دوره نوعی پارسی بوده لذا پایه کار دیوانی به این زبان گذاشته شده و چون شغل دیوان نیز مانند همه مشاغل در گذشته موروثی بوده و پسر کار پدر را ادامه می‌داده لذا علیرغم تغییر سلسله‌ها زبان و سیستم مالیات گیری تغییرنیافته است.

اغلب دبیران هم از زبان « هزوارش » استفاده کرده‌اند یعنی نوشته‌اند گوشت و برای حاکم عرب خوانده‌اند « لحم » و برای حاکم ترک خوانده‌اند « ات ». احمد کسروی نیز متداول شدن زبان فارسی در امر نوشتن را از زمان ساسانیان می‌داند. این استدلال از آنجا ضعیف است که می‌دانیم زبان فارسی دری امروزی بعد از اسلام و از آسیای مرکزی به ایران آمده است و پارسی باستان همانقدر با فارسی امروز بیگانه است که هر زبان خارجی دیگر.                          ادامه دارد

قبلی

ببرگشت

بعدی