اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
جدائی مذهب از قدرت سیاسی برابری حقوق زن و مرد آزادی زندانی سیاسی مرجان افتخاری10.04.2007در طول تاریخ دردمند میهنمان آزادی و رهائی واژه-هائی هستند که در شعر شاعر، در تابلونقاش، در رزم مبارز، در فریاد کارگران، زحمتکشان و دانشجویان جایگاه و ارزش خاصی دارند و همه ماچون جویندگان طلا هر کس بنوعی و به شیوه-ای بدنبال و در جستجوی آن بودیم و هستیم. گر چه بهمن 57 تجربه بسیار سخت، دشوار و غیر قابل جبرانی را برای همه مردم کشورمان به جا گذاشت ولی تجربه گرانبهائی را برای هر آنکس که صمیمانه به درد-ها و رنج-های مردم میاندیشد نیز در بر داشت. به امید آن که این بار با درک، تفکر و بینش جدیدی به موضوع و مسئله انقلاب نگاه کنیم، و توجه داشته باشیم که کاگران و زحمتکشان و بطور کلی مردم ما نباید بار دیگر قربانی ناتوانی-های سیاسی، سکتاریسم و قدرت طلبی-های این و یا آن قرار گیرند. چرا که آنان طی این 28 سال از هر نظر، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بهای سنگینی را پرداخت کرده-اند. در جریان قیام بهمن 57 شعار " زندانی سیاسی آزاد باید گردد" تنها شعار محوری بود که بدون هیچ قرار داد از قبل نوشته شده-ای، بدون هیچ توافق قبلی تمام اقشار و طبقات مختلف، روشنفکران، استادان و دانشجویان، کارگران، زحمتکشان و زنان آن را یک صدا فریاد کردند چرا که بیان واقعیت جامعه ما بود. در حقیقت این شعار و این خواسته تنها به معنی آزادی و رهائی زندانی سیاسی از بندها و سلول-های زندان نبود، بلکه مفهومی وسیع تر و گسترده تر داشت. بدون تردید، مضمون دمکراتیک آن محور اصلی و اساسی است که میتوان به آن اشاره کرد. آزادی زندانی سیاسی دقیقا با خواسته-های دمکراتیک دیگر، آزادی اندیشه، بیان ، قلم، اعتصاب ، حق داشتن تشکل–های مختلف ،کارگری،دانشجوئی، زنان، احزاب، گروه-ها و سازمان-ها را نیز در بر میگیرفت. در حقیقت، طرح آزادی زندانی سیاسی بیان دیگری، شکل دیگری از مبارزه و دفاع از ازادی های دمکراتیک مردم و مبارزه ضد امپریالیستی بود. اکنون، با توجه به شرایط کنونی جامعه ما، پیچیدگی-های سیاسی و اجتماعی آن و حضور مذهب به عنوان قدرت دولتی، آزادی زندانی سیاسی نمی تواند به تنهائی محور اعتراضات و مبارزات دمکراتیک آینده اقشار و طبقات مردم باشد. زنان و مشکلات بیشمار آنان در ابعاد حقوقی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یکی از محور-های مهم مبارزاتی است که باید روی آن تاکید کرد. بی حقوقی اجتماعی و انسانی زنان، محرومیت–ها، فشار و سرکوبهای مذهبی دولت اسلامی زمینه-های واقعی شرکت فعال زنان در حرکت-ها و مبارزات آینده است. طرح خواسته "برابری حقوق زن و مرد" به همان اندازه مهم است که آزادی زندانی سیاسی. ندیده گرفتن و بها ندادن به موضوع زنان، مشکلات آنان و واگذار کردن این مهم به مرحله-ای دیگر اشتباه بزرگی است. این درک دیدگاهی مجرد و یک بعدی از انقلاب، نیرو-های انقلابی و انگیزه-های آنان دارد. بر خلاف ظاهر انقلابی و ادائی که در پی آن است دیگاهی غیر واقعی از نیروهای شرکت کننده، پتانسیل هر کدام در عرصه مبارزه و در تهایت درکی انفعالی و کلی گو است. محور دیگری که بدون هیچ تردیدی محور مهم مبارزاتی شرایط کنونی است، جدائی کامل و بدون قید و شرط مذهب از دستگاه دولت و زندگی اجتماعی مردم است. گرچه از نظر بافت فرهنگی و اجتماعی، بطور کلی، مردم دارای باور-های مذهبی و سنتی هستند، ولی شیوه زندگی خصوصی، حرکت-ها و اعتراضات آنان بیان دیگری از درک آنان از مذهب و اعتقادات آنان است.تجربه رژیم فاشیستی-اسلامی طالبان در افغانستان، ترور-ها و کشتار-های اسلامی در عراق، از همه مهمتر تجربه 28 ساله دولت اسلامی، مردم را به این اگاهی و این درک نزدیک کرده است که اساسا مذهب موضوعی کاملا شخصی است و نباید جایگاهی در قدرت سیاسی و ارگان-ها و نهادهای اجتماعی داشته باشد. سکوت مردم، بیطرفی، و بی نظری و عدم دخالت انان هنگام دستگیری عوام فریب دیگری چون پسر ایت الله بروجردی در سال گذشته همین موضوع را ثابت میکند. بطور خلاصه، جدائی کامل و بدون قید و شرط مذهب از دولت، نهاد-ها و مراکز فرهنگی و اجتماعی بعنوان یک ضرورت اساسی باید در نظر گرفته شود. کوتاه کردن دست مذهب و تدریس مذهبی از سیستم فرهنگی و آموزشی و تمام نهاد-های اجتماعی مهمترین عامل در راه دستیابی به حقوق برابر انسانی، آزادی-های دمکراتیک و رشد آگاهی مردم است. بطور خلاصه، آزادی زندانی سیاسی، برابری حقوق زن و مرد و جدائی مذهب از قدرت دولتی سه محوری هستند که مفهوم و مضمون سرنگونی رژیم و ایجاد سیستم و نظم نوین اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به صراحت مطرح میکنند. شرایط کنونی و ضرورت حمایت و دفاع از جنبش-های اعتراضیکشور ما و مردم ما شرایط بسیار حساسی را پشت سر میگذرانند. خطر حمله احتمالی آمریکا، ژاندارم جهانی، و انعکاس آن در روزنامه-های مهم و پر تیراژ و ارتباطات جمعی خارجی جنگ روانی را به مردم زحمتکش و بی پناه ما تحمیل کرده است. تحریم اقتصادی کشور-های اروپائی و آمریکا از هم اکنون فشار و تاثیر اسفبار خود را بر زندگی مرد گذاشته است. رژیم اسلامی با پافشاری بر پروژه پر هزینه هسته-ای، سیاست-های مداخله گرایانه در منطقه، حمایت نظامی و مالی از گروه-های نظامی و تروریستی در عراق و لبنان در واقع کشور ما و کارگران و زحمتکشان را به گروگان گرفته است. عدم پرداخت حقوق عقب مانده کارگران، بیکاری در صد وسیعی از نیروی کار فعال، گرانی سر سام آور نیاز–های عمومی مردم، پائین آمدن قدرت خرید آنان شرایط عمومی اقتصادی است که رژیم اسلامی به مردم تحمیل کرده است. پیامد-های دیگر بحران اقتصادی افزایش فحشا، اعتیاد، الکلیسم، خود کشی و افزایش پدیده-های دردناک کودکان کار و کودکان خیابانی است. تظاهرات و اعتراضات هزارن معلم در اسفند ماه گذشته نمود روشنی از وخیم تر شدن اوضاع و شرایط اقتصادی است. از سوی دیگر رژیم اسلامی برای خاموش کردن و در هم شکستن اعتراضات به حق مردم فشار و سرکوب، زندان و اعدام را افزایش داده است.با توجه به مجموعه شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این چشم انداز میرود که در آینده-ای نه چندان دور شاهد اعتراضات وسیع تری از اقشار مختلف مردم باشیم، به عبارتی دیگر گسترش جنبش–های اجتماعی. با بررسی مختصری از مضمون عمومی خواستها، شیوه و شکل اعتراضات، کارگری ( سندیکای واحد) معلمان و زنان به این نتیجه میرسیم که این جنبش–ها پدیده-های همگون و یکدستی نیستند و حضور اپوزیسیون لیبرال در سطح نمایندگان و گردانندگان کاملا محسوس است. ولی این موضوع نباید ما را به این نتیجه غلط بکشاند که چشم خود را ببندیم و از خواسته-های به حق و اعتراضات مردم حمایت نکنیم و تنها نظاره گران بدون واکنش باشیم. همانگونه که بدرستی از سندیکای شرکت واحد و از مدیریت آن دفاع کردیم باید از اعتراضات اجتماعی زنان، دانشجویان و معلمان حمایت کرد و خواهان آزادی دستگیر شدگان و فعالین این جنبش-ها شد. جنبش اجتماعی معلمان، بدلیل جایگاه اجتماعی، ارتباط آن با دانش آموزان مدارس و دبیرستان-ها و حضور تعداد کثیری از زنان معلم می تواند موج جدیدی از اعتراضات عمومی را در ابعاد نسبتا وسیعی در پی داشته باشد. همانگونه که به درستی بخشی از کارگران شرکت نفت و گاز خوزستان از خواسته-های معلمان و حرکت آنان حمایت کردند، ما بعنوان زندانیان سیاسی سابق، مسئولیم و وظیفه داریم با تمام امکانات خود از خواسته-های معلمان زحمتکش میهنمان و اعتراضات آنان دفاع و حمایت کنیم. |