ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

آماری از خشونت خیابانی در تهران

مهناز خزائی

خشونت و آزار خیابانی یکی از مشکلات زنان ایرانی است که تاثیر زیادی بر زندگی روزمره ایشان داشته و حتی گاهی نوع لباس پوشیدن، آرایش کردن، ورود خروج از منزل و روابط‌شان در خانه و جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

خشونت و آزار خیابانی شامل نگاه‌های آزاردهنده در معابر عمومی، مزاحمت کلامی از جمله متلک و فحاشی هنگام راه رفتن در خیابان، تماس و لمس بدن در خیابان و یا در وسایل نقلیه عمومی، بوق زدن و ایستادن اتومبیل‌های شخصی هنگام راه رفتن در خیابان، و آزار و مزاحمت از سوی دیگر رانندگان هنگام رانندگی می‌شود. جهت بررسی دلایل و تاثیر خشونت خیابانی بر زندگی روزمره‌ی زنان و واکنش آنها نسبت به این پدیده، پرسشنامه هایی از سوی گروه آمار "زنستان" تنظیم و پخش شد که این پرسشنامه ها توسط 65 زن از مناطق مختلف تهران و گروه‌های سنی مختلف پر شده‌اند.

18.4% زنان ساکن شمال تهران، 4.6% ساکن جنوب، 18.4% ساکن شرق، 9.2% غرب و 3% ساکن مرکز بودند. 46% زنان نیز اشاره ای به محل سکونت خود نکرده‌اند. بررسی نشان داد که محل سکونت نقش چندانی در وجود یا عدم وجود آزار خیابانی ندارد. در بررسی وضعیت تاهل زنان، 60% مجرد، 35.3% متاهل و 4.6% بیوه بودند. وضعیت تاهل نیز تاثیری در میزان آزار خیابانی وارده به زنان ندارد. در تقسیم بندی سنی پاسخ دهندگان، 21.5% بین 15-20 سال، 44.6% بین 20-30، 16.9% بین 30-40، 10.7% بین 40-50 و 6.1% بالای پنجاه سال قرار گرفتند.

از 65 مورد بررسی شده، 53 نفر برای پوشش از مانتو و روسری و 10 نفر از چادر استفاده می‌کردند. 2 نفر نیز بسته به موقعیت از چادر یا مانتو استفاده می‌کردند. در نگاه اول مشاهده می کنیم که زنان چادری کمتر مورد آزار جدی از قبیل لمس شدن در خیابان یا وسیله نقلیه قرار می‌گیرند، اما بررسی بیشتر نشان می‌دهد که این احتمال وجود دارد که کمتر بودن آزار نه از نوع پوشش، بلکه از تعلق این زنان به فرهنگی که حضور آنها را در جامعه کمتر می‌کند سرچشمه بگیرد.

به طور مثال برخی از این زنان اذعان داشتند که تا قبل از ازدواج با همراه بزرگتری از خانه خارج می‌شدند و پس از ازدواج نیز همواره توسط همسر یا فرزندان خود همراهی می‌شدند. در بررسی وضعیت اشتغال زنان، 7.6% درصد دانش‌آموز، 44.6% دانشجو، 18.4% شاغل، 20% خانه‌دار و 7.6% جویای کار بودند.زنان در پاسخ به حدود ساعاتی که در خیابان سپری می‌کنند، این گونه پاسخ دادند: 16.9% درصد آنان کمتر از یک ساعت، 41.5% بین یک تا دو ساعت، 30.7% بین دو تا چهار ساعت و 10.7% بین چهار تا شش ساعت در خیابان و خارج از خانه به سر می‌برند. بدیهی است که زنان خانه‌دار به دلیل کمتر بودن ساعات حضورشان در محیط بیرون از خانه، میزان کمتری از آزار خیابانی را تجربه می‌کنند.

نان بیشترین علت خروج از خانه را رفتن به محل تحصیل، خرید روزانه، قرارهای دوستانه و رفتن به محل کار ذکر کردند. با وجود اینکه زنان برای رفتن به محل تحصیل یا خرید روزانه از پوشش ساده و متعارفی استفاده می‌کنند، اما این موضوع نقشی در میزان خشونتی که با آن مواجه می‌شوند ندارد.

در کل، فارغ از نوع پوشش، سن، شیوه رفت و آمد و سایر عوامل، بیشترین نوع خشونتی که زنان در خیابان تجربه می‌کنند، به ترتیب در قالب نگاه‌های آزاردهنده، مزاحمت اتومبیل‌های شخصی و مزاحمتهای کلامی است. بیشتر زنان برای رسیدن به مقصد خود به تنهایی از خانه خارج می‌شوند، سپس به ترتیب توسط هم سن و سالان ( دوست یا دوستان دختر)، گروه دوستان ( دختر و پسر)، زنی بزرگتر ( مادر، خواهر، ..) و مرد یا پسری هم سن ( شوهر، دوست پسر، برادر، ..) در خیابان همراهی می‌شوند. بررسی نشان داد که نوع آزار خیابانی بسته به تنها بودن و یا همراهی زنان توسط هر یک از گروه‌های ذکر شده متفاوت است.

به طور مثال زنانی که تنها از خانه خارج می‌شوند بیش از سایر زنان مورد خشونت خیابانی قرار می‌گیرند، و این خشونت بیشتر در قالب نگاه آزاردهنده، مزاحمت کلامی، و بوق زدن و ایستادن اتومبیل‌های شخصی است.

سپس بیشترین میزان آزار متوجه دختران و زنانی است که به همراهی گروه دوستان دختر خود در خیابان حضور پیدا می‌کنند و نوع این آزارها مشابه زمانی است که زنان تنها هستند. اما هنگامی که با زنی بزرگتر همراه هستند خشونت تنها به صورت نگاه‌های آزاردهنده در می‌آید.

در همراهی با گروه دوستان دختر و پسر، آزارها در قالب مزاحمت کلامی و بوق زدن و ایستادن اتومبیل‌های شخصی ظاهر می‌شوند. زنان کمترین میزان خشونت را وقتی تجربه می‌کنند که توسط مرد یا پسری هم سن همراهی شوند، که نوع آن نیز خفیف تر است و به نگاه‌های آزاردهنده و بوق زدن اتومبیل‌های شخصی محدود می‌شود. علت این موضوع شاید از یک سو به دید سنتی جامعه نسبت به زن برگردد، که زن را ناموس مرد می‌داند و به زنی که با همراهی «صاحب» خود در خیابان است تعرض نمی‌کند.

از سوی دیگر، علت این امر می‌تواند ترس مزاحم احتمالی از برخورد شدید مرد «ناموس پرست» همراه زن باشد. در ضمن احتمال این که زنی تنها، در مواجهه با خشونت برخورد جدی و شدیدی از خود نشان دهد نیز کمتر است.

 زنان پاسخ دهنده برای رسیدن به مقصد به ترتیب از وسایل حمل و نقل عمومی ( اتوبوس، تاکسی و مترو) و اتومبیل شخصی استفاده می‌کنند و یا تا حد امکان پیاده مسیر خود را طی می‌کنند. زنانی که برای رفت‌وآمد از آژانس های مسافربری درون شهری ( تاکسی های تلفنی) استفاده می‌کنند کمترین میزان آزار خیابانی را تجربه می‌کنند، و زنانی که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می‌کنند بیشترین آزار خیابانی را متحمل می‌شوند. بدیهی است که نوع آزار خیابانی بستگی زیادی به چگونگی رفت‌وآمد زنان دارد.

به طور مثال زنانی که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می‌کنند، بیشتر با نگاه‌های آزاردهنده و بوق و توقف اتومبیل‌های شخصی مواجه می‌شوند. زنانی که با اتومبیل شخصی خود رفت و آمد می‌کنند، با نگاه‌های آزاردهنده، متلک و مزاحمت سایر رانندگان هنگام رانندگی روبرو هستند. زنانی که برای رسیدن به مقصد حتی الامکان پیاده مسیر را طی می‌کنند بیشتر متحمل نگاه‌های آزاردهنده، خشونت کلامی و بوق و توقف اتومبیل‌های شخصی می‌گردند.

زنان در پاسخ به این سوال که مزاحمت کلامی را اولین بار در چه سنی تجربه کرده‌اند این گونه پاسخ دادند:

76.9% قبل از پانزده سالگی اولین متلک را شنیده بودند، 7.6% بالای پانزده سال برای اولین بار متلک شنیدند، 6.1% حدود سن را به خاطر نداشتند و 9.23% هرگز با مزاحمت کلامی مواجه نشده بودند. در مورد تجربه‌ی لمس بدن در خیابان، 47.6% قبل از 15 سالگی و 24.6% بعد از 15 سالگی برای اولین بار در خیابان مورد لمس قرار گرفته بودند.

24.6% هرگز این تجربه را نداشتند و 3% اولین بار را به خاطر نداشتند.در مورد اولین تجربه‌ی لمس شدن در وسایل نقلیه، 20% قبل از 15 سالگی و 58.4% بعد از 15 سال با این مساله برخورد کرده بودند، 36.9% هرگز با این نوع آزار مواجه نشده و 9.2% به خاطر نداشتند که اولین بار کی در وسایل نقلیه مورد لمس قرار گرفته‌اند. در پاسخ به این سوال که اولین بار در چه سنی با مزاحمت اتومبیل‌های شخصی مواجه شده‌اند، 27.6% قبل از پانزده سالگی و 58.4% بعد از پانزده سالگی این تجربه را داشتند.

7.6% هرگز با این موضوع مواجه نشده و 6.1% اولین بار را به یاد نداشتند

قبلی

برگشت

بعدی