ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

میشوند ،کارکنان صنعت نفت  من باب نمونه دست به این مقایسه میزنند که  چرا این لایحه یک عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور در شهرستان هائی دورافتاده با مدرک فوق لیسانس را از این لایحه مستثنی نموده  ولی کارشناسان ارشد و خبره و برجسته بین المللی نفت در این مناطق را هم ردیف سایر کارکنان دولت دانسته و به دنبال تساوی در حقوق است؟

مخالفان این لایحه ازبین رفتن امنیت شغلی کارکنان دولت بواسطه قراردادی بودن و وضعیت متزلزل مستخدم و ایجاد نا امنی درشغل و شاغل و آسیب رساندن به وظایف دولت ، توصیه ای و شعارگونه بودن برخی مواد لایحه، مشخص نبودن و قابل محاسبه و پیش بینی نبودن بارمالی اجرای لایحه،نقش بانک جهانی در دیکته کردن این لایحه، نقش این لایحه در افزایش هزینه های دولت و تورم لجام گسیخته، پیچیده تر کردن بورکراسی اداری، شکاف طبقاتی بین حقوق بگیران  واعطای اختیارات نامحدود به برخی سازمان هاو ...  را از نقاط ضعف این لایحه میدانند.

 از طرفی فرهنگیان معتقدند که وضعیت حقوقی و مزایای فرهنگیان ایران در مقایسه با سایر کشورها و بخش صنعت در حد پایین قرار دارد و این امر مسایل و مشکلاتی را برای آنان بوجود آورده است به قسمی که در دهه های اخیر بطور قابل ملاحظه ای از موقعیت اجتماعی فرهنگیان کاسته شده که بیشتر ناشی از وضعیت حقوق  ناچیز، شرایط کاری نامناسب و عدم تامین شغلی در این حرفه بوده است.

 مساله اصلی آن است که وجود تبعیض ها در جامعه، روحیه و جوی از نارضایتی و احساس مظلومیتی را حاکم می سازد که مشوق کم کاری و بی تفاوتی نسبت به مسایل مهم جامعه در بین فرهنگیان میگردد.

اما حق این است که هر دو قشر زحمتکش فرهنگی و صنعت نفت بایستی متناسب با کار  طاقت فرسای خود حقوق و مزایا دریافت دارند. این تبعیضهای  غیر منطقی موجود در نام ولایت فقیه است که اقتصاد رانتی ومافیائیش بستر و زمینه  سالمی برای  رعایت عدالت واقعی بین اقشار مختلف کشور را از بین برده است تا هر کس صاحب حاصل واقعی کار  خود گردد.

مسلما کارکنان صنعت نفت  با نظامی هماهنگ که منجر به ارتقاء و بهبود نظام اداري  در بخش هاي كه داراي نظام ناكارآمد  میباشند بینجامد ،معترض نیستند.

و معلمین کشور نیز خواهان اجحاف به کارکنان صنعت نفت نمی باشند.در واقع  همانگونه که جمعیت 1 میلیونی  معلمان از اركان اساسي نظام آموزشي بوده و نگرش شغلي آنها بر رفتار و بازدهي آنان  موثر است و تربيت نیز  امري وقت گير، پرثمر و در عين حال دشوار است و معلمان نقطه‌ آغاز هر تحول آموزشي و پرورشي بوده و خواهند بود ، بار سنگین افتصاد کشور که 80 در صد آن به نفت وابسته است  بر دوش جمعیت 100 هزار نفری صنعت نفت کشور میباشد .

سئوال این است که آیا این لایحه سعي در ارتقاء نظام موجود در بخش مثل صنعت  نفت را دارد یا نتیجه اجرای آن تنزل و نا كارآمد کردن آن خواهد بود؟

جایی که نظام ولایت فقیه از طرفی  با بلندپروازی های سیاسی و اقتصادی  خود و  به کار بردن لحن جنگ طلبانه ، کشور را با خطر تحریم مواجه میکند و  میلیاردها دلار خسارت را متوجه منافع اقتصادی کشور می نماید و از طرف دیگر  با برداشت بی حساب از منابع نفت و گاز کشور باجهای سنگین به روسیه و چین و لبنان و حماس میدهد ، شایسته نیست وضعیت فرهنگیان کشور دچار نابسامانی  روز افزون باشد و کارکنان زحمتکش صنعت نفت نگران از دست دادن حقوقی باشند که کفاف درمان بیمارهای ناشی از زندگی و کار در محیطهای آلوده نفتی و پتروشیمی  را نیز نمیدهد. حق این است  که هر گاه جنبشهای اعتراضی بیکدیگر بپیوندند،  تغییر از استبداد به دموکراسی بدون خشونت و بدون ﺁنکه وضعیت کشور بهم بریزد به انجام می رسد.

ادامه دارد

16 آذر وآزمون جنبش دانشجوئی

تقی روزبه

دستگیری 30 فعال دانشجوئی را که جرمشان تدارک برگزاری 16 آذربود،باید گام تازه ای درسرکوب حنبش دانشجوئی ازسوی رژیم دانست.بی شک هدف رژیم فراترازفقط ممانعت ازبرگزاری 16 آذربود.بیش ازآن تلاشی است  درچهارچوب برخورد با جنبش های اجتماعی وفلج کردن پیشروی آن ازطریق درهم کوبیدن شبکه فعالین این جنبش ها.دراصل رژیم با نگرانی ازمسیراعتلایابنده جنبش ها واحساس خطرازپیوند های روبه تعمیق ِ فعالین وبدنه جنبش ها که متضمن زایش وبرآمد مقاومت های توده ا ی سازمان یافته و آگاه است، با تنها ابزارباقی مانده برای بقاء خود، یعنی چماق سرکوب وارد میدان شده است.باچنین ارزیابی ازمسیربالنده جنبش های اجتماعی وطبقاتی است که رژیم جمهوری اسلامی مدت هاست که  خطرعمده را اساسا داخلی یعنی سربازکردن جنبش های اعتراضی گسترده وغیرقابل کنترل می داند. وآنرا تا آن حد جدی و بیمناک کننده یافته که خامنه ای رسما طی دستورالعملی به فرمانده سپاه(والبته دراوج وقاحت قابل تصور ازسوی حتا یک حکومت استبدادی، آنهم درحالی که منازعات مربوط به بحران هسته ای گوش عالم را کرکرده است)، وظیفه اصلی وراهبردی سپاه را مقابله با شورشها وسرکوب اعتراضات توده ای عنوان کرده است.

ودرهمین رابطه با ادغام سپاه و بسیج و فشرده کردن اهرم های اطلاعاتی وانواع نهاد های سرکوب وتلاش برای هرچه یک دست کردن حکومت پادگانی خود، خویشتن را برای مقابله با چنین خطرات محتملی آماده ساخته است.نکته مهم دراین سرکوب آن است که دریابیم،رژیم درحالت انتظار وحالت آماده باش  نمانده، بلکه ازهم اکنون به مقابله باصطلاح پیشگیرانه پرداخته و آگاهانه وسنجیده سعی می کند که با به میدان کشیدن ستون فقرات جنبش ها به صحنه عریان مبارزه،وبا آماج قراردان آنها ومشغول کردنشان به اعتراضات ودرگیری های جداازحضوربدنه واحیانا زودرس وتبعات ناشی از آن، آنها را ازایفاء نقش اصلی وتعیین کننده خویش که هماناادغام تجربیات وتوانائی های خود با توانائی های بدنه اجتماعی وباهدف تقویت سازمان یافتگی و آگاهی آنهاست،بازدارد.تاکتیک فوق را رژیم بدرجاتی درمورد کارگران شرکت واحد،معلمان وبرخی اعتراضات مهم مزدوحقوق بگیران نیزبکارگرفت و اکنون برآن است که درمورد جنبش دانشجوئی نیزبکارگیرد.همچنان که تحت عنوان سرکوب اراذل و اوباش مشغول قلع و قمع کردن وزهرچشم گرفتن ازعناصرمحرک  وانفجاری جنش های حاشیه تولید است.همانطورکه که بشکل دیگری سرکوب فوق را درمورد فعالین جنبش های  ملی وقومی نیزادامه می دهد.

آنچه که می تواند به سرکوب نقشه مند وپیشگیرانه رژیم که ناظربرجداکردن مبارزات فعالین ازبدنه و سرکوب پیشرس و آسان آنها درغیاب به میدان آمدن اجتناب ناپذیر جنبش های توده ای یاری رساند،همانا اشتباه استراتژیک فعالین درافتادن به دام اغواگری های رژیم،اشتباه محاسبه در توازن نیرو،ودر تشخیص نادرست لحظه ورود به صحنه مبارزه علنی وکشانده شدن به آن،ازطریق اقدامات زودرس و قهرمانانه اما  گسسته ازبستراصلی خود، علیه دشمن است.بی گمان تجربیات زیادی ازفرجام این گونه مبارزات قهرمانه اما کم بازده، چه قبل ازانقلاب وچه پس ازانقلاب جمهوری اسلامی وجود دارند که می توانند برای نسل جدید فعالین و پیشروان جنبش ها،که فی الواقع باید آن ها را عالی ترین محصول و سرمایه ارزنده جنبش ها بشمارآورد،وجود دارند که حاوی درس های گرانبهائی هستند. وقتی که راهبرد پیوند مبارزه فعالین با مبارزات بدنه وهم پوشانی آن هامطرح می شود،معمولا دورویکرد افراط وتفریط دربرابرمان قرارمی گیرد: رویکرد انفعالی ورویکرد به آب وآتش زدن توسط فعالین.بی تردید گزینه انفعال چیزی جز ترشی گرفتن فعالین وتبلیغ بی عملی ودرحقیقت

 

قبلی

برگشت

بعدی