اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
زمان مهر و موم شده درباره رکود جهان اسلام نویسنده: مژگان ثروتی تیتر فوق ، عنوان کتابی است که در اواسط سال 2005 در آلمان منتشر شد و تا اوایل سال 2006 یعنی کمتر از یک سال، سه بار (با تیراژبالا) به چاپ رسید. این کتاب به ماکسیم رودینسون ( Maxime Rodinson1915-2004) جامعه شناس و اسلام شناس فرانسوی اهدا شده است. جامعه شناسی که با دوکتاب بزرگ خود یعنی زندگی نامه پیامبر اسلام و اسلام و کاپیتالیسم چهره شناخته شده ای برای اهل فکر در جهان اسلام است. آنچه مرا واداشت که به معرفی این کتاب بپردازم سخنرانی اخیر آقای حسن یوسفی اشکوری در ماه رمضان بود . ایشان در این سخنرانی علت عقب ماندگی ایران را در دور شدن از قرآن تحلیل می کند. تحلیلی غیر علمی و بدون بررسی تاریخی همراه با ساده سازی و وارونه کردن مشکل که حتی به لحاظ روشی (که چگونه به این علت پی برده است) آدمی را شوکه می کند.گوئی سید جمال الدین اسد آبادی ( با همان عقلانیت سنتی) زنده شده است . اما با این تفاوت که از آن زمان تا به امروز، یکصد (100) سال یعنی یک قرن می گذرد. سید جمال الدین که پایه بنیاد گرائی را در جهان اسلام گذاشت، هم عصر ماکس وبر در این سوی دنیا بود .جامعه شناس آلمانی که تحلیلی به یاد ماندنی او از چگونگی رشد و تشکیل نظام کا پیتالیستی در اروپا ، تا به امروز از بهترین آثار جامعه شناختی با بردی جهانی است. بنیانگذار روش تفهمی در جامعه شناسی که تا ابد مدیون اوست.
حال شاید بهتر به عنوان کتاب دن دینر (Dan Diner) * پی برد. یعنی زمان مهرو موم شده. گوئی زمان در آن آب و خاک راکد است و هیچ تکانی نمی خورد.این کتاب با تیتر کتابی از ژورنالیست ، شاعر و سیاستمدار سوری- لبنانی ،، شکیب ارسلان،، که در سال 1930 در مصر به چاپ رسیده است، شروع می شود. تیتر کتاب ، سوالی است به این مضمون ؛ که چرا مسلمانان عقب ماندند و دیگران پیشرفت کردند؟ کتابی که یک نوشته اعتراضی به وضعیت حال بود. سوالی را که شکیب ارسلان در 76 سال پیش مطرح کرد همچنان نه تنها سوال روز می باشد بلکه امروز با شدت و اهمیت بیشتری مطرح می شود. از نظر دینر، زمان در جهان اسلام راکد مانده است. در حالیکه ادیان جهان به پیش می روند به نظر می رسد که جهان اسلام در حال حرکت به عقب است. نه در مقایسه با اروپا ، بلکه در مقایسه با آسیای جنوب شرقی به نظر می رسد که زمان از حرکت باز مانده است. دینر سوال می کند که چه اتفاقی در این مناطق افتاده است؟ از نظر او باید از خود سوال کنیم که؛ آیا این سوالی است سیاسی یا اقتصادی، مذهبی یا فرهنگی؟ باید از خود سوال کنیم که چه چیز در حال حاضر برای ما اعتبار دارد؟ چه چیز باید در این مناطق تغییر کند و یا حفظ شود؟ 76 سال است که این سوال همواره تکرار شده است بدون آنکه جوابی صریح و علمی به آن داده شود. دینر در فصل اول کتاب به دو مفهوم علم و توسعه در جهان اسلام می پردازد. برای توضیح این دو مفهوم به گزارشی که در سال 2002 در مجله تایم تحت عنوان (Arab Human Development Report ) منتشر شد، اشاره دارد. این گزارش در آن زمان تنها در اینترنت در سراسر جهان بیش از یک میلیون بار دانلود شد. به زعم دینر گزارش موفقی بود از عدم موفقیت جهان اسلام. این گزارش به وضعیت زنان در کشور های اسلامی، اقتصاد ، وضعیت تاسف بار آزادی، بلوکه شدن دانش و علم به دلیل سانسور ، تنزل کیفیت سواد و ... پرداخته بود. از نظر دینر چنین گزارشی به جهان اسلام کمک می کند که بین تصویر واقعی و کاذب از خود تمییز قائل شوند و به عبارتی دعوتی است به یک خود انتقادی بنیادی که پیش شرط هر تغییر اساسی است. ( اما متاسفانه تئوری توطئه و تسلط آن بر اندیشه کشور های اسلامی که به یک بیماری مزمن تبدیل شده است و ساده سازی مسائل، یک مانع اساسی در درک واقعیت است.)از جمله بحث های کلیدی این فصل، می توان به سیاست و نیروی نظامی (ارتش)، تکنیک و تحقیق، آزادی و رفاه ، زبان ،فرهنگ و علم ، تاریخ و مسئولیت، منابع نفت و رکود، دولت و جامعه و... اشاره کرد.از نظر دینر کشور های اسلامی و بخصوص نفت خیز ، کشور هایی با جمعیت بازنشسته هستند. که از طریق فروش نفت ، حقوق بازنشستگی آنها توزیع و پرداخت می شود. به عبارتی کشور بازنشسته گان است . دینر به این مسئله اشاره می کند که کشور های اسلامی هر آنچه که بد است را به بیرون از خود نسبت می دهند که از طرف استعمار و غرب آمده است، ولی یک بار از خود نمی پرسند که چرا و چطور شد که غرب چنان قدرتمند شد که توانست بر شرق و اسلام برتری یابد و به استعمار آنان بپردازد. از نظر دینر باید به این موضوع توجه داشت که برتری غرب از دوران استعمار شروع نشد، بلکه در دوران استعمار خود را جهانی کرد و یا به عبارتی به سایر کشور ها انتقال داد. پیشرفت غرب درست از زمانی آغاز شده بود که شرق اسلامی یعنی امپراطوری عثمانی بر نیمی از جهان سیطره داشت. برای چنین عقب ماندگی علت های زیادی مثل بلوکه شدن علم، ضعف نهاد های سیاسی، فقدان مزمن آزادی و دموکراسی، وضعیت زنان، وضعیت اقتصادی و ... ارائه می شود ولی از نظر دینر تمامی این علت ها در حول و حوش مفهومی بنام سکولاریزم معنی پیدا می کند. اما سکولاریزم را نباید تنها به تفکیک دین از دولت تقلیل دهیم. در واقع سکولاریزم یعنی ایجاد شرایطی که توسعه فرهنگ علمی را فراهم می کند. ( سکولاریزم یعنی علمی اندیشیدن یعنی آزاد کردن عقلانیت ( از سیطره دین بر آن) تکیه بر عقل نقاد. یعنی تفکیک اقتصاد از سیاست، یعنی تفکیک کارکردی نهاد های جامعه که بر روی هم کلیت جامعه را تشکیل می دهد. ولی ما با دینی روبرو هستیم که همانند دین یهود دین قانون است و یا به زعم "بسم تیبی"، دینی ارگانیک که مدعی است تمامی جنبه های زندگی اجتماعی انسان را تنظیم می کند. )در گزارشی که (در تایمز درج شده) به بررسی نرخ رشد و وضعیت تولید علم در جهان عرب پرداخته است، این بررسی با پارامترهای کمی و کیفی در نظر دارد که شانس توسعه این کشور ها را در آینده مورد ارزیابی قرار دهد. در این راستا به وضعیت تاسف بار کمی و کیفی سواد آموزی که در سطحی بسیار ابتدایی دنبال می شود اشاره شده است. وضعیت تاسف بار صنعت ترجمه، چاپ کتاب که بیش از 17 در صد همین تعداد اندک شامل کتابهای مذهبی است. در حالیکه متوسط جهانی چاپ کتاب های مذهبی کمتر از 5 درصد است ، سانسور شدید دولتی، وضعیت تاسف بار توزیع کاغذ از طرف دولت و شرایط بسیار سخت ناشرین و ... بررسی شده است. از نظر |