اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
بایگانی |
گذار از سنت به مدرنيته بود که البته بعد از چند دهه سرانجام نتوانست به نيازهای ساختاری مدرنيزم که با دمکراسی و اقتدا بر رای مردم استوار بود پاسخ دهد و تاريخ مصرفش گذشت و به نسيمی درکمتر از يک سال بساط ديرين و زيرين سلطانيزم بر چيده شد. در کنار اين پدر سالاری در حوزه سياست ، اما خرد گرايی به جای تجربه و علم و دانش و انديشه و بينش مديريت به جای سن سالاری نشست و شيوخ و پيرمردان تدريجا جای خود را به بوروکراتها و تکنوکراتهای جوان دادند. + در حوزه فرهنگی ، آموزشی و تربيتی ، آموزش عمومی و سپس آموزش عالی نيز با ايجاد مدارس و تفکيک آموزشهای مدرسی و ملايان در مکتبهای دينی ، و تاسيس دانشگاه در کنار حوزههای علميه تضادهای جديدی نيز سرباز کرد که کنشگران هر حوزه در بخش سنتی و نوين به ستيز پرداخته ودر اين معرکه از دين وزين خود نيز مايهها گذاشتند تا آب ريخته را باز گردانند. تحت تاثير اين ساختار کهن نسل جديد در فرايند اجتماعی شدن از تسلط کنشگران سنت بيرون آمد و به اصطلاح در فيزيک اين نوگرايی تحولی اساسی رخ داد و ديگر نشانههای تعقيب کاشتههای پدر از سوی پسر رو به تحليل نهاد. منطق تقليد صرف از رهبران سنتی در امور دينی، سياسی و فرهنگی کنار رفت و سازوکار و انديشه تحقيق و جستجوگری و حقيقت يابی و تکثير انديشه ورزی هر چند در سطح وکم دامنه ، رو به توسعه نهاد. با وجودی که فرايند گذار از سنت به مدرنيته هر چند بصورت ناقص الخلقه ، نا چسب و برونزا بيش از يکصد سال ماندگاری نشان داده است ولی ستيز ميان رهبران نوگرا براثر تشتت آرا و نابردباری و مدارای اندک از يکسو و اقتدار و قدرت رهبران قلمروهای سنت به اتکای سدههای بسيار پشتوانه سياسی ، اقتصادی ، دينی و فرهنگی چنان بصورت فرسايشی ادامه يافت که در اوج اين نوگرايی و شايد توهمات فراتر از واقعيت دولتمردان پهلوی دوم و وابستگی نا خواسته آنان به ساختارهای کهن سلطه سنتی پادشاهی و پدر شاهی ، منجر به انقلاب اسلامی به عنوان نمادی از انقلاب سنت بر مدرنيزم گرديد. وقوع انقلاب و سپس جنگ و ايجاد فترت در پرداختن به اين تضاد اصلی در قلمروهای اجتماعی و اقتصادی ، جامعه و دولتمردان انقلاب را بطور ناگهانی با يک پديده نوين روبرو ساخت که همانا نسل نوانديش و دگرانديش است. اين نسل نه تنها پشت به پشت پدر در خانواده حرکت نمیکند و بر عکس با بروز فرزند سالاری، اين بار پدر را بدنبال خود به حرکت وا میدارد!، بلکه با ساختار سياسی نيز به ستيز در آمده و توفنده و يکپارچه تر از نسل پيش به دنبال اطاعت پذيری کنشگران قلمروی سياست نيز هست. گسست بين نسلی که در سالهای پيش از انقلاب نضج گرفت چنان در دوران پس از انقلاب بويژه با افزايش کمی اين نسل در دهه شصت و ارتقای کيفی سطح دانش ، شناخت و انتظاراتش در سايه توسعه ابزارهای ارتباطی و درنورديده شدن مرزهای جغرافيايی و کوچک شدن جهان بر اثر تحولات عصر ارتباطات و اطلاعات ، شدت گرفت که ديگر بار نفس از رهبران و کنشگران حوزه سنت گرفته و عرصه را بر آنان تنگ نموده است. بی ترديد بی اعتنايی به اين فرايند محتوم (که جامعه ايران امروز بيش از گذشته آبستن اين تحولات است و به عنوان يک قانونمندی حکم وعمل میکند)، صرفنظر از ساختار شکنی همه گير و فراگير و تفکيک همه حوزههای سنتی از مدرن و ارزش زدايی از ته ماندههای سنتهای کهن و نا سازگار با شرايط نوين، که گريز ناپذير است؛ فقط منجر به افزايش هزينههای اجتماعی ، انسانی و اقتصادی و همچنين اتلاف زمان و از دست دادن فرصتهای توسعهای و افزايش فاصله روز افزون ايران از جهان خواهد گرديد. اينک که شعار سنتی پسر کو ندارد نشان از پدر از سکه افتاده ورنگ ولعابی در واقعيت ندارد چنان کنيم که ديگر مصداق شعار سنتی «ديگران کشتند و ما خورديم ، ما بکاريم تا ديگران بخورند» نيز نشويم که بقول انديشمند بزرگی ، تکرار تاريخ اين بار مضحک خواهد بود! 4 إعدام وبيش از 150 بازداشت سياسي در سه روز در احواز هيئت مركز حقوق بشر أحواز، مراكز حقوق بشر جهان را به كمك مى طلبد ظرف سه روز گذشته، وبعد از اعدام 6 عرب احوازی در دو هفته گذشته، نظام حاکم بر ایران علاوه بر اعدام 4 احوازی دیگر بعد از تغییر احکام زندانشان اخیرا به اعدام، اقدام به بازداشت بیش از 150 نفر از مردم فاتحه خوان در یکی از مساجد شهر احواز نمود، بین آنها هنرمندان، شعرا، استادان، معلمان، وکلا حقوقی وجود دارند. علت این بازداشتها، حضور این مردم در مجلس عزای یک احوازی است که نیروهاد امنیتی نظام او را در میان افراد خانواده اش یک هفته قبل از آن بقتل رساندند! هيئة مركز حقوق بشر احواز اسامي سه نفر از شهداي اعدام شده به اين شرح دريافت نمود: 1- شهيد سيد عبدالحسين حربي از شهر معشور" ماهشهر" 2- شهيد احمد مرمضي فرزند سعيد، متأهل وداراي 2 فرزند خردسال. از شهر معشور 3- شهيد حسين عساكرة، متاهل وداراى 2 كودك. أما اسامي بازدشت شدگانی که اسامی آنها به مرکز رسید وتعداد زیادی از آنها کودک هستند عبارتند از: 1- جابر حميدي ، 20 ساله 2- كريم أحمدي، 28 ساله 3- ياسر ناصري فرزند هاشم 18 ساله 4- شاعر محمد عامر الزويدات، 5- أحمد مجدم، فرزند جادر، 19 ساله، 6- عبد( عبدالزهرا) سواري، 18 ساله 7- قاسم دغاغلة، فرزند حميد 18 ساله 8- رحيم دغاغلة، فرزند محمود 16 ساله 9- سيد توفيق موسوي 10- شاخي أبو حسن 11- سيد محمد موسوي 12- سيد علي موسوي 13- احمد دغاغلة 14- مرتضى دغاغلة 15- كاظم حيدري 16- مهدي ابو صلاح 17- محمد دريساوي 18- حسين سواري 19- مجيد مجدم 20- سعيد مجدم 21- ناصر صياحي 22- عمار حيدري 23- موسى دحيمي( سواري)، 26 ساله 24- جعفر سواعدي(دحيمي) 13 ساله 25- علي سواري بن حسين 26- هاشم صياحي بن كريم 20 عام 27- جاسم مهاوي بن من منطقة كيان آباد 28- إبراهيم منيشداوي 17عام. 29- خليل سواري بن رحيم 19 عام، 30 - حسن ساعدي 31 -ياسين نيسي 32 - مكي دورقي 33- سيد ابراهيم 34- مصطفى محمد سواري 35- كمال حيدري فرزند حسون 36 احمد شموسي، وكيل 37- سيد ضاحي 38 - محمود دغلاوي فرزند علي 39- خالد صياحي فرزند عبدالرحيم، 30 ساله 40- عدنان حيدري 26 ساله ، 41- جمال صياحي، فرزند محسن 16 ساله 42- أحمد خالديان( فريسات) فرزند جليل، 16 ساله 43- يوسف خالديان فرزند جليل( فريسات) 17ساله 44- شاعرستار بيت صياح أبو سرور، 30 ساله 45 - لشاعر سيد جمعة سواري فرزند جبار، 28 ساله، 46- شاعر جواد حيدري، فرزند كاظم 25 ساله، 47- خالد سواري، 30 ساله، 48- شاعر حميد حيدري، ابو امجد ، 49- أحمد حيدري، 28 ساله 50- فيصل سواري، 51- رحيم سواري، 52- علي عايد البدوي 53- موسى دحيمي 54- سيد إبراهيم موسوي 55- عبدالرضا دغاغلة 56- ستارصياحي ابو سرور 57 – هنرمند أحوازي معروف عباس اسحاقي(أبومسلم) 58 - محمد صياحي 59 - حسن ساعدي 60 - سيد محمد 61- مزيد زرگاني 62- خالد حلفي 63- حسين نيسي 64- موسى دحيمي ابو عون 65- قاسم جلالي 66- قاضي تميمي 67- شاعر ابو حسن 68- سعيد سواعدى 69- قادر نيسى 70-عقيل نيسى 72- على نيسى 73- قاسم نيسى 74- رمضان خسرجي 75-محمود دغاغلة 76- إبراهيم باوي- شاعر 77- حسين حيدري 78 شاعر-ابوشجاع 79- محمد بتراني فرزند جاسم 80 - قاسم جلالي 81- رمضان نواصري 82- خالد الحلفي 83 - عبد الرضا دغاغلة 84- جعفر دحيمي 85- صادق دحيمي 86- امير حيدري 87- سيد ضاحي موسوي 88- رسول الساري 89- سيد ابراهيم ياسري 90- سعيد حيدري 32 91- سيد ناجي ياسري 92- حبيب دورقي 93-جعفر دورقي 94- عدنان حيدري 95- سيد فؤاد ياسري 96--خالد صياحي - 97 - جواد حيدري 98 جميل حيدري 99- رضا سواري 100- كامل سواري 101- محسن عبيداوي 102- فاضل شريفي 103- سالم شاخي 104- سيد ناصر ال سيد نعمة. هيئت مركز حقوق بشر احواز از همه سازمانهاى حقوق بشر بين المللي ومنطقه أي وايراني دعوت مى كند تا دخالت كرده بار سنگین دیکتاتوری را بر شانه احوازیهای مظلوم سبک نمایند. همچنان هيئت از وسايل ارتباط جمعي ملل تحت ستم وايراني درخواست دارد تا با ما در برملا كردن جنايات رژیم حاکم، در ایران و در احواز برملا سازيم. هيئت مركز حقوق بشر أحواز 2008-01-03 |