اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
« ولایت فقیه همان اختیارات رسول اکرم(صلوات ا... علیه) را دارد.» شهید بهشتی در نقد اینگونه نگاه به ولایت فقیه می فرماید: حتی می نشینیم مسائل زمامداری و حکومت را می خواهیم با فرمولهای مربوط به مرجعیت معمولی حل کنیم و این محال است.محال چون فرمولهای مرجعیت کافی نیست...(32) این گونه نگاه انجمن به ولایت فقیه را می توان در پیشنهادهای ایشان برای قانون اساسی نیز یافت. در این پیشنهادها فقهای شورای نگهبان را مراجع تعیین می کنند و فرماندهی کل قوا با رئیس جمهور است و رهبری عملا یک دکور و شئ زینتی است. بخش فوق را با نظر امام خمینی (ره) پیرامون ولی فقیه پایان می دهیم: «اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (علم به قانون و عدالت) باشد به پا خواست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم (ص) در امر اداره جامعه داشت دارا می باشد؛ و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (ص) بیشتر از حضرت امیر (ع) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است باطل و غلط است. البته فضائل حضرت رسول اکرم (ص) بیش از همه عالم است؛ و بعد از ایشان فضائل حضرت امیر (ع) از همه بیشتر است؛ لکن زیادی فضائل معنوی اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه ، صلوات ا... علیهم در تدارک و بسیج سپاه داشتند ، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است؛ منتها شخص معینی نیست روی عنوان« عالم عادل» است. وقتی می گوییم ولایتی را که رسول اکرم (ص) و ائمه (صلوات ا... علیهم) داشتند ، بعد از غیبت، فقیه عادل دارد؛ برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه (علیهم السلام) و رسول اکرم(صلوات ا... علیه) است. زیرا اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است. ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است؛ نه اینکه برای کسی شان و مقام غیر عادی بوجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، «ولایت» مورد بحث، یعنی حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه وظیفه ای خطیر است... ... مثلاً یکی از اموری که فقیه متصدی ولایت آن است اجرای «حدود» است. آیا در اجرای حدود بین رسول اکرم(ص) و امام و فقیه امتیازی است؟ یا چون رتبه فقیه پائین تر است باید کمتر بزند؟...(33)» *انجمن حجتیه و اقتصاد از آنجا كه انجمن حجتیه قبل از انقلاب تشكیلات گسترده ای داشته و برای اداره آن نیازمند مخارج سنگینی بوده لذا در تامین منابع مالی خود هیچ حد و مرزی را نمی شناخته اند. بنابر ادعای آقای عماد الدین باقی در كتاب در شناخت حزب قاعدین زمان در راس انجمن بعضا جمعی از سرمایه داران و تجار بزرگ بوده اند و منظور ایشان آن دسته از سرمایه داران و تجاری است كه خارج از چهارچوب اسلامی و دینی به جمع آوری ثروت مشغولند. طبیعی است كه در چنین تشكیلاتی اهداف نیز در خدمت خواست سرمایه داران قرار میگیرد. از سوی دیگر انجمن در تامین منابع مالی خود متمسك به سرمایه داران وابسته به دربار از جمله خیامی(سهامدار شركت ایران ناسیونال) و... گردیده است و در چنین فضایی انتظار مبارزه و مخالفت با شاه غیرطبیعی به نظر می رسد. مسئله مهمتر اینكه در جامعه ای که کوخ نشینان بسیاری وجود داشت انجمنی ها به بهانه ی اینکه در این مکانها مجالس امام زمان (ارواحنا فداه) تشکیل می شود و یا اینكه خداوند حس زیبایی دوستی و راحتی را در نهاد و فطرت انسان گذارده است در ساختمانهای و بزرگ و تجملاتی می زیسته اند. معنی این حركت در حقیقت منحصر كردن حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) به قشر مرفه می باشد. به عبارت دیگر فاصله میان محرومین كوخ نشین ومجالس امام زمان(ارواحنا فداه) اجازه حضور به آنها را نمی دهد.(34) نكته جالب رغبت سرمایه داران و بازاریان به این امر بود. چرا كه گمان می شد با پرداخت وجوهات شرعی تكلیف از دوشمان برداشته می شود و آرامش اخروی تامین می گردد.(35) اقتصاد مورد نظر انجمن از جهات متعدد مورد نقد است لیكن بواسطه تخصصی بودن بحث نمی توان وارد آن شد. اما برخی شواهد من جمله مقابله با برخی اقدامات پس انقلاب كه نفع آن به عموم مردم می رسیده و یا برچسب زدن به برخی از علما كه اقدام به تبیین مواضع اقتصادی اسلام می نموده اند نشان از اختلافات میان دیدگاههای اقتصادی آنان می باشد.(36) *دین عوامانه از جمله ایرادات تئوریك به انجمن ترویج نگاه عوامانه نسبت به دین است. یعنی دنبال دادن تحلیلی عوامانه از دین بوده و سعی می كردند برای سوالات از برخی مسائل دینی توجیهات عوامانه بیاورند. به عبارت دیگر می كوشیدند میان تقاضا و خواسته ها و تمایلات خودشان با مسائل دین جمع كنند و به دین داری كه مورد قبولشان است برسند. نمود این عمل در درست كردن توجیهات عوامانه برای برخی فتاوا من جمله دو برابر بودن ارث مرد و یا فلسفه درست كردن برای برخی اعمال من جمله حج بوده است. حتی گفته می شود كه برخی بازاریان تفسیر قرآن و یا فلسفه احكام می گفته اند. البته بدیهی است تفسیر قرآن و احادیث كار متخصصان و دین شناسان است و همانگونه كه جلوی انجام این كار از سوی روشنفكران گرفته شده و خواهد شد،(37) هر قشر دیگری نیز كه متخصص در این امر نیست نیز چنین است. البته این به معنی انحصاری كردن دین نمی باشد صحبت از وجود یك حقیقت حاكم بر قرآن و روایات است كه تحلیلی هر كسی به معنای صحت آن نیست. یكی دیگر از نشانه های این امر استناد بیش از حد انجمن به خواب و جایگزینی ادله عقلی با نقل خواب است. نوشته های انجمن سرتاسر پر از نقل خواب و كرامات می باشد. معمول بوده كه انجمن برای اثبات حقانیات و صحت اعمال خود مستند به خواب می شده است. البته بدیهی است كه ما معتقد به كرامات و خواب هستیم اما سخن در جایگزینی آن به جای ادله عقلی است. حذف ادله عقلی و جایگزینی آن با خواب قدرت تفكر و تعقل را گرفته و در نهایت انسانهایی را به بار می آورد كه ایمان منهای معرفت دارند. منابع: 1. جاذبه و دافعه - شهید مطهری 2. قیام و انقلاب مهدی – شهید مطهری 3. ده گفتار – شهید مطهری 4. حسین عقل سرخ – حسن رحیم پور ازغدی 5. صحیفه نور – مجموعه بیانات امام خمینی (ره) ولایت فقیه - امام خمینی(ره) 6. منشور روحانیت - حضرت امام خمینی (ره) 7. در شناخت حزب قاعدین زمان - عماد الدین باقی 8. روزنامه كیهان 6/2/82 مصاحبه با عباس سلیمی نمین 9. شصت سال فراز و نشیب – سلسله مقالات سایت خبری بازتاب - فتاح غلامی 10. جریانها و سازمانهای مذهبی- سیاسی ایران - رسول جعفریان 11. ماهنامه سوره – دوره جدید شماره 3 – مصاحبه با سید عباس نبوی 9. در شناخت حزب قاعدین زمان –همان ص 58 و59 به نقل از مصاحبه حجت الاسلام خوئینی ها با روزنامه کیهان 17/4/1361 10. مصاحبه عباس سلیمی نمین با روزنامه کیهان 6/2/82 |