اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
من شدیداً انقلابی هستم ! درود بر انقلاب صدیقه جعفری بعد از حدود سی سال ناچاریم وجدانمان را قاضی کرده ،و به پرسش های تاریخ حتی المقدورپاسخگو باشیم . این پرسشها چگونه است ؟ و چه کسانی پا سخگویند؟ قبل از هر چیزی باید بدانیم محور پرسش و پاسخمان چیست و چگونه است؟ بدرستیکه هیچ موضوعی مهمتر از آزادی خانه پدریمان از زیر یوغ غاصبانش نیست .ضرورت دارد که بیندیشیم چه را باید حذف کنیم ؟ نیاز به کوچکترین تفکری نیست، بدون شک درخت منحوس حکومت اسلامی را باید از بیخ و بن برکنیم؛ پس من به انقلاب درود می گويم.،انقلاب را دوست می دارم ، با تمامی وجودم ، من سخت انقلابی شده ام . چون آبرويم را برده اند، غرورم را شکسته اند، آشيانم را از من گرفته اند، دربدرم کرده اند،نه فقط من، که حتی هموطنان اسیر در میهن نیز، در درون خانه و کاشانه شان غریب و بی کس شده اند. تو می گويی انقلاب بد است، و کاملا حق داری ، چون بد انقلاب کردی، بيجا انقلاب کردی، انقلابت اهریمنی بود، از سر سيری انقلاب کردی. نابخردانه آشيان سوزی کردی.. تو برای پليد شدن انقلاب کردی انقلابت آنچنان از سر نادانی بود که خود را هم به نيستی کشيدی، قاتلان خودت را بر سر کار آوردی. بطوریکه خود نيز نتوانستی در ايران زندگی کنی و فرار کردی. اگر هم نتوانستی فرار کنی، یا کشته شدی و يا زندانی و اسير .از ابتدا هم نمی دانستی که برای چه انقلاب می کنی. و هیزمی شدی برای سوزاندن ایران و هر آنچه داشت . من اما نيک می دانم که برای چه انقلاب می کنم. من انقلاب را میخواهم که به خانه باز گردم، انقلاب من برای پاکيزه ساختن دوباره ی ميهنم ايران است . تو انقلاب کردی که نکبت و سيه روزی و شيون را جايگزين شادی و نشاط و نيکبختی سازی، من اما برای پس گرفتن نيکبختی و شادمانی و شادابی و جوانی به يغما رفته جوانان وطنم انقلاب می کنم. تو انقلاب کردی و ضحاکيان را به فرمانروائی رسا ندی ، من اما برای راندن ضحاکيان از سرزمينم و فريدونی شدن آن انقلابی نو می خواهم .پس، سرنگون باد انقلاب پليد و اهريمنی و نکبت بار تو ، و پيروز باد انقلاب اهورايی و شاداب ميهنی من .من به آنچه مینویسم باور دارم و در انجام پذير بودن آن نيز شک ندارم. وهمچون کسانی نيستم که در بهترين شکل هم به دنبال يک رفرم هستند، باور من به يک دگرگونی (انقلاب) ميهنی است.چه اگر ما خواهان رهايی يکباره و بنیادین ، از دست اين بختک سياهی هستیم که بر ملت و میهنمان پنجه افکنده ، تنها راه آن همين دگرگونی سرتا پا ميهنی است. پس من با نهایت توانائی به اين کار ادامه خواهم داد، ولو تا پايان زندگي. چون نيک می دانم که بی گمان اين کار بزرگ به دست ايرانيان راستين در ميهنم به انجام خواهد رسيد . ايرانییان راستين هرگز نمی توانند در اين روزگار تباهی نسبت به ميهن و مردم خود بی وفا و نامهربان باشند . من اگر ايرانی زاد ه ام، چه بخواهم و چه نخواهم پاره ای از آن کشور هستم که امروز پسما نده ترين کشور جهان است و مادرخونی تروريسم جهانی.رهبرم خامنه ای و رئيس جمهورم اصلی ام هم همين احمدی نژاد است. رجال سياسی کشورم هم جنتی و الله کرم و انبارلويی و خزعلی و رفسنجانی و هاشمی عراقی ... من و تو چه بخواهیم و چه نخواهیم پاره ای جدايی ناپذير از اين تروريسم و پسماندگی و بدنامی و ننگ و وحشيگری هستیم. برای همين هم هست که حتا با در دست داشتن پاسپورت آمريکايی و فرانسوی و سوئدی و آلمانی ... و هر پاسپورت ارزشمند ديگری هم، بايد در هر فرودگاهی تحت مراقبت ويژه قرار بگيریم چون مهر پسماندگی بر پیشانیمان خورده و وحشی و خطرآفرين به شمار می آيیم من و تو در جهان حقيقی و پيدا وبطور کلی بر روی کره ی زمين و در ديدگاه جهانيان، پست تر از احمدی نژاد و جنتی و احمد خاتمی و فلاحيان و ديگر بزرگان کشورمان هستیم. می دانم و می دانید که دلیل این همه تحقیر و منزوی شدن چیست ؟ می دانم و می دانید که ایران و مردم ایران ، امروز هزینه سیاست ها و رفتارهای چه کسانی را پرداخت می کنند.واما این سخنان زیبا که مردم ايران حسابشان از اين رژيم جدا است و ايرانيان به گروگان گرفته شده اند و ما برای فرهنگ ايرانيان احترام قائليم و ... همه تعارفات دیگر ، سخنانی است بی پشتوانه و دلخوشکنک . یاد اوری این نکته نیز ضروری است که حکومت اسلامی علیرغم همه نعره کشی ها و قلدریهای خود، مانند حبابی نابود شدنی است، و این ضعف نیروهای مخالف است که از حکومت اسلامی چنین غولی ساخته است که این وضعیت را نباید بحساب اقتدار و توانمندی جنایتکاران رژیم ایران دانست. بایستی نیروی مقابله با این جنایت کاران کوردل را بدرستی سازمان داد و با زبانی که در فهمشان است ، با اینان سخن گفت .پس من پیش از اینکه این رژیم بربر و تازی منش را افشا و نقد کنم ،خودمان را افشا میکنم . آری ما بد هستیم که اینان بر ما مسلطند. شک نکنید که در مرحله آزمون حتی ده ویا پانزده درصد ازما ایرانیان هم بهتراز این تازیان بیوطن و مغول صفتان ضحاک ماب و دروغگو نیستیم . که اگر بودیم هرگز اینهمه ننگ و رسوائی و اهانت و بی شخصیتی را نمی پذیرفتیم. آنهم به درازای سی سال . با این آگاهی است که مخاطب من در ایده ال ترین شکل تنها 5 درصد از مردم ایران هستند .ایرانیان راستین . انان که سربازان راستین ایران هستند . ودر راه میهن سر می بازند. آنان که براستی در پی رهائی ایرانند و نه به دنبال شهرت طلبی و رهبری و فرماندهی. سی سال مرگ تدریجی، شرایطی است که به ما تحمیل شده است و فرمانروائی تازیان ملت و مملکتی را با خود در باتلاق افکار و اندیشه و سیاست های مالیخولیایی خویش فرو می برد. آیا وقت آن نیست که در یک همبستگی بسیار ضروری و بنا به شرایطی که در آنیم با حکومت جهل و جنایت جور برخورد کنیم؟؟ باشد که روزی کشتی ای پیدا شود تا این جزیره ی منزوی را به دیگر جاهای دنیا متصل کند و ای کاش روزی فرصتی فراهم شود که فارغ از تحریم ها و سیاست هایی که تنها اثرش فشار و تحقیر بیشتر است ، بتوانیم با افتخار به تاریخ و آئین مان در وطن زندگی کنیم. |