اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
فهرست توسعه جهشوار و دموکراتیک آن کشور قرار گرفته است. نخبگان هندی جهانی شدن علم و تکنولوژی ارتباطی، اطلاعاتی و اقتصادی را به استخدام منافع ملی خود درآوردهاند، بیآنکه دهها زبان اقوام کشور خود را مخل وحدت و توسعه و پیشرفت به حساب آورند و هند را به کشوری تبدیل کردهاند که ممکن است در آینده نه چندان دور عنصر ثابت و حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل شود. در لبنان پذیرش اصول دموکراتیک و کثرت و تنوع قومیتی، مذهبی، دینی و سیاسی نه فقط به مقاومت درخشان حزبالله در مقابل توسعهطلبی صهیونیستها لطمه نزده، بلکه به «مقاومت رنگی» شکل داده است. علت آن است که گفتمان مقاومت علیه توسعهطلبی صهیونیستها در لبنان هرگز خود را از گفتمان شادی و تکثر سبک زندگی و تنوع قومی و مذهبی و دینی جدا نکرده است و در جایی دور از «گشتهای ارشادی» دختران دکولتهپوش را در کنار دختران مقنعه پوش در صف واحد ضد تجاوز و جنایات جنگی اسرائیل متحد کرده است. همه این پیشی گرفتنها از کشور ما در حالی صورت میگیرد که ملت ایران به کمک سرمایه تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و اسلامی خود، از مزیت قابل توجهی برای قرائت دموکراتیک از توسعه، هویت و وحدت ملی برخوردار است و به همین لحاظ میتواند پیشتاز منطقه باشد. ایرانیان از همه مؤلفههای لازم و حتی کافی برای «توسعه همه جانبه»، «یکپارچگی سرزمینی» و «هویت و وحدت ملی» برخوردارند و از تاریخ مشترک، سرزمین مشترک، دین مشترک، پیوندهای گسترده و عمیق اقتصادی، علمی و فنی و فرهنگی میان اقوام، همزیستی تاریخی و مسالمتآمیز و نیز تقسیم کار تاریخی و به روز شده میان آنان بهرهمندند. ایران بر اساس تصمیم سیاسی قدرتهای بزرگ در قرن بیستم شکل نگرفته است که با رعایت حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان از هم فرو پاشد. اگر هم در عصر پسا اشغال ایران توسط متفقین شاهد برخی حرکتهای جداییخواهانه بودیم، در درجه نخست عکسالعمل تفریطی به افراط ملیگرایی یک شکل ساز و آمرانه رضاشاهی بود که حقوق ملت ایران، از جمله حقوق اقوام را نقض کرده بود.(۴) صرفهجویی اقتصادی، شکوفایی انسانی درک تاریخی و فرهنگی از ملیت ایرانی (که جز در عصر پهلوی، در هیچ سلسلهای «هویت قومی» در برابر «وحدت ملی» قرار نگرفت) و فهم روز آمد از ملت در عصر انفجار اطلاعات و جهانی شدن مستلزم آن است که «توسعه» و «دموکراسی» و نیز «هویت» و «محرومیتزدایی» در کنار یکدیگر معنا شوند تا ضمن حفظ امنیت ملی، یکپارچگی سرزمینی و پیشرفت کشور، در منابع مادی و معنوی ملی نیز صرفهجویی شود. عدم نیاز به کاربست خشونت و قهر دولتی تنها با رهبری و مدیریت دموکراتیک کشور ممکن است. این درک تاریخی- مشروطهای- امروزی، نه تنها رعایت حقوق شهروندان و تکثر قومی- زبانی و مذهبی آنان را «مانع ملت» شدن ایرانیان و «مایه تهدید» همبستگی ملی و «سد توسعه» کشور نمیداند، بلکه آن را سرمایه عظیم ملی میداند که در جهان جهانی شده، در اندیشه تکامل و ظرفیت سازیهای نوین است. به بیان روشن امنیت پایدار مرزهای میهن و تضمین همبستگی ملی در انسانیترین (حقوقی- اخلاقی) و اقتصادیترین (محاسبه فایده- هزینه) شکل آن مستلزم به رسمیت شناختن حقوق شهروندان و گونهگونی زبانی، قومی، فرهنگی و مذهبی آنان است.(۵) بر این اساس به رسمیت شناختن حقوق ایرانیان و به نمایش گذاشتن تنوع و تکثر فرهنگی و زبانی و سبکهای متفاوت زندگی نه یک امر لوکس و تشریفاتی و ویترینی است و نه مانع توسعه، هویت و وحدت ملی. بر عکس، تأمین حقوق ایرانیان فرصت شمردن و ظرفیت شمردن همه آن تکثر و تنوع مستلزم صرفهجویی کلان اقتصادی و امنیتی است. در دورانی که تلاقی رکود جهانی و ناشیگری مدیریت اقتصادی در سطح ملی میتواند هزینه کلانی بر ملت ما تحمیل کند، نمیتوان یک بوروکراسی متورم دولتی و یک ماشین عظیم امنیتی را از اهداف کلان ملی دور کرد و به سمت اهداف فرعی و انحرافی نظیر تحمیل سبک زندگی خاص یا شیوههای تک هویتی سوق داد. شیوه زیست مسلمانی که بر اساس اعتماد و باور به اسلامیت و ایرانیت ایرانیان موجود استوار شده است به گشتهای ارشادی نیاز ندارد، همچنان که تلقی تکثر و گوناگونیهای زبانی و فرهنگی و مذهبی و دینی و سیاسی به عنوان یک فرصت و ظرفیت عظیم ملی موجب صرفهجویی عظیم در اقتصاد و در سطح کلان امنیتی و نظامی و پلیسی خواهد شد. این صرفهجویی، انرژی عظیمی را آزاد میکند و نیروهای آزاد شده از گشتزنیهای غیر لازم در اطراف زندگی روزمره شهروندان میتوانند معطوف گشتزنی ضروری به سود امنیت اجتماعی آنان و بویژه شناسایی و رفع آسیبها و تهدیدهای واقعی اجتماعی نظیر شبکههای قاچاق و توزیع مواد مخدر و سایر جنایات سازمان یافته و نیز پدیدههای خطرناکی مانند «ایدز» شوند و به جنایی جلوه دادن حیات روزمره شهروندان معطوف نگردند. این تکثر به عنوان یک ظرفیت ملی و با توجه به شرایط جهانی لازم است در معرض ظرفیتسازیهای نوین قرار گیرد. نگرش و راهبرد یک شکلسازی آمرانه نگرش مبتنی بر «توسعه آمرانه» که با تعریفی تکبعدی از «هویت و وحدت ایرانی» همراه است، از عصر پهلوی اول تاکنون همواره با نادیده گرفتن تفاوتهای فردی، زبانی، مذهبی، قومی، تاریخی، سنتی و فرهنگی ایرانیان، در پس یک ایدة انتزاعی به نام «روح ملی» یا «روح واحد و نامتکثر ایرانی» پناه گرفته و به بهانه مدرن کردن کشور و حفظ «هویت و وحدت ملی»، حقوق ایرانیان را نقض کرده است حاصل چنین راهبردی به حاشیه رفتن دستاوردهای نهضتهای اصلاحی ایرانیان از مشروطه تاکنون بوده است. به بیان روشن نگرش خطی و یکجانبه به «توسعه» و «هویت» همواره به نام تأمین امنیت و وحدت ملی، یکپارچگی سرزمینی و پیشرفت کشور و اخیراً به نام اسلامیت جامعه با آزادیهای سیاسی، مدنی و فرهنگی بویژه آزادی رسانهای و انتخاباتی(۶) که مادر همه آزادیها در ایران به شمار میروند، مخالفت کرده است.(۷) میدانیم در صدر مشروطه قلم نسبتاً آزاد شد و انجمنهای ایالتی و ولایتی در کنار مجلس شورای ملی، در قانون اساسی تصریح و سپس تأسیس شدند. با وجود این رضا شاه با اتکا به حمایت خارجی و اعمال زور عریان کوشید به نام تأمین امنیت و سپس به اسم ترقی و پیشرفت، دستاوردهای دموکراتیک نهضت مشروطه مانند آزادی مطبوعات، احزاب، اتحادیهها تجمعات و انتخابات و همراه با آن واقعیت تاریخی و متکثر ایران را حذف، یا به حاشیه براند. وی استقرار امنیت در ایران را در گروی حاکمیت «رژیمی یک نفره» میدانست و اینکه همه مردم دارای لباس یک شکل، زبان واحد و رفتاری مشابه شوند. در نتیجه |