اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
گذشته با شکست اصلاحات کذايش جا سفت تر می کند در حالیکه مردم به مقابله آشکار برآن آمده اند؟ آيا اين نيست که به مانند همه مخالفين انقلاب ، شما امروز ، همين « اضمحلال » را جدی نمی گيريد و به گمان زنی از اين و آن نوع نشسته ايد؟! اميدوارم شما در برابر مجموعه فاکت ها ، قدری تامل کنید و موضع شفاف بگيريد و امروز نيز چون ديروز چهره خود را در رودررويی با « نظام فاشيسم مذهبی در حا ل اضمحلال » در همسويی با مخا لفين انقلاب مردم که به گمان زنی از اين و آن در سايه نشسته اند ، همراه نکنيد! هر چند که خود دراین برهوت وحشت ، چندان امیدی به این ابراز امیدواریم ندارم ! با همه اين توضيحات و شرح وقايع ، ديگر بار می پرسم : آقای کامبيز روستا لطفا بفرماييد : آن کننده و فاعل رفراندوم شما کيست ؟ نگوييد ، مردم ! چون اين مردم در هر فرصتی و در تمامی جنگ و گريزهای خيابانی از صبح تا شب فرياد می زنند : رفراندوم ، رفراوندوم اين است شعار مردم !! آيا رژيم اسلامی به اين شعار تا به امروز وقعی گذاشته است ؟! آقای روستا بی تعارف بگویم ، با ديدن امضاء تان با پسوند « از سران کنفدراسيون سابق دانشجويان » شگفتی زيادی برای من به دنبال داشت ، از يکسو با استدلال صادر کننده گان اوليه رفراندوم همراه می گردید، همراه آدم های بد نام و بد پیشینه امضاء می گذارید و بدين طريق همه اعتبار « کنفدراسيون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی » را که به دشمنی با رژيم شاه و از برکت مبارزه امثال شما در خارج از کشور در دوران پهلوی ها ، بوجود آمده بود، لکه دار می کنید. امروز همه این پيشينه را در طبق اخلاص و درثمن بخس و هم آميختگی با سلطنت طلبان مدعی « مشروطه خواهی » می ريزید! از سوی ديگر وقتی به گفتگوی شما با راديو همبستگی گوش می دهم ، آنجا که می گويید : « مجری آن زمان حاکميت متلاشی شده ايست که حتما جمهوری اسلامی نخواهد بود!» يا می گويید : « رژيمی که بپذيرد ، عليه خودش رفراندوم کنند ، در نتيجه می دانند که ديگر مشروعيت ندارد ۰ پس مبارزه برای اعلام حقوقی ، جهانی ، بين المللی و مبارزه سياسی ، بين المللی برای عدم مشروعيت جمهوری اسلامی با کليک هم نميشه !» ( فايل صدای راديو همبستگی - تاکيدات از من است) ، با این همه ضمن کليک کردن ، خود با کليک کنندگان همراه می شوید! نکند برای شما هم چون افشاء گری جسورانه خانم « سايه سيرجانی » در گفتگو با « راديو برابری » ديگری اسم تان راکليک کرده و شما را در مقابل عمل انجام شده قرار داده است ؟ از سویی فکر می کنید ، رژیم جمهوری اسلامی ، خود به خود راه خودش را می کشد و می رود؟ آقای روستا ! يک تجربه از انقلاب بهمن ، برای ما جانبداران انقلاب 57 درس بزرگی بوده است و آن اينکه : هر جا و هر زمان توده های مردم در مسیر حرکت شان امکان هویت یابی مستقل، شکل دادن به اراده مستقل و سازمانيابی مستقل شان را يافتند ، تا روی پاي خود محکم بایستند، نخبگان از ما بهتری از راه رسيدند سد راه شان شوند. نمی دانم آنزمان ایران بودید یا نه ؟ ولی يادمان هست که در ۱۹ تا ۲۱ بهمن ۵۷ ، هادی غفاری در ميدان فوزيه سابق بر بالای تانکی نعره می زد که « هنوز امام حکم جهاد نداده است » بنابراين حمله به پادگان نيروی هوايی ، کار ما نيست . مردم به پيشروی خود ادامه دادند و از « امام » اش گذشتند و قیام را عملی ساختند. پرسش اين است که : مردمی که از استبداد رژيم پهلوی ها گذشتند، همين مردم نخواهند توانست از نظام استبداد مذهبی بگذرند؟ اين همان ميسر پر چالش است ۰ وقتی همه به شيوه مسالمت می چسبند و خشونت رژيم را به پای مردم می نويسند ، تا مردم را از مقابله با خشونت باز دارند ، يعنی باز گذاشتن دست سرکوبگران و خشونت طلبان حاکم، و راهِ آمدن مردم به خیابان را بستن ! همه طرفداران راه مطلقاً مسالمت آميز از این که مردم در سنگر انقلاب برای دفع خشونت جانيان خونریز رژيم ، به خيابان سرازير شوند، در وحشت اند و پروژه نويسان نیز ، راه رفراندم برای تغییر قانون اساسی را بر می گزينند . برخی از اینان در پس پرده دمکراسی خواهی مخفی می گردند تا در وقت نیاز، خشونت علیه قیام مردم را توجیه کنند! آنجا که شما می گوييد : مردم عامل اين کارند . اگر به مردم باور داريد و می خواهيد جنبش پراکنده و ميليونی مردم را به سامان ببريد، چرا تن فروشان ، بيکاران ، کارتن خوابان ، کليه فروشان و اين همه اعتراضات معلمان ، پرستاران ، کارگران، دانشجويان، کودکان خيابانی کار ، تهيدستان و لشکر عظيم بيکاران و غيره که از گسترش رنج و سختی زندگی هر روزه خود تمام قد با تن رنجورشان در برابر اين نظام قد برمی افرازند تا داد خود ستانند ، جدی شان نمی گيريد ؟ ولی همه تان سراغ همان جنس « رفراندوم » واهی و امضاء کردن در سايه حرکت می کنيد ؟ فکر می کنید بخش گسترده ای ازاین جماعت ، حاضرند با پشتوانه همین سی و اندی هزارامضاء جستی بزنند و تجمعی را برای آزادی آقای ناصر زرافشان ، دهها و صد ها زندانی سیاسی دیگر در برابر مقر سازمان ملل یا جای دیگر سازمان بدهند ؟ اینان چنین نمی کنند ! خودتان هم می دانید که چرا نمی کنند، برای اینکه در اساس بخش وسیعی از این امضاء کننده گان ، این کاره نیستند ، اهل تجمع خیابانی نیستند ، آزادی خواه و دموکرات نیستند. مگر در جنبش ضد جنگ یا فروم اجتماعی پاریس ، لندن ، به خیابان آمدند ؟ شاید هم به روایتی حالش را هم ندارند و به همان کلیک کردنشان مفتخرند !! اصلا فکر می کنيد با سلطنت طلبان همراه شدن و با طناب آنان همراه گشتن ، شليک به مردمی نيست که يکبار همين چرثومه پوسیده را به زباله دان تاريخ ريختند ؟ چگونه می توان در زمان امضاء گذاشتن ازا لقاب « سران کنفدراسیون » بهره جست و با قاتلین همان « کنفدراسیون » همراه و همآوا شد ؟! اصلا می توانید بگویید در این « کنفدراسیون » چه ویژه گی مبارزاتی بود که شما امروزه روز به آن مفتخرید؟ با اين جماعت اتحاد نکنيد! سنگی که از ابتداء آقای باقر زاده با منشور ۸۱ اش بر داشته بود و به مدد افشاگری آزادیخواه ایرانی ساکن آمریکا آقای محمد حسیبی در نشست واشنگتن افشاء شد که ـ نوار گفتگویش در آرشیو همان رادیوهمبستگی ، استکهلم موجود است ـ نتوانست گره آنرا وا کند وبار خود را به مقصد برسانند ، نيمه کاره در بايگانی گذاشت ، امروز در پوشش همين پروژه رفراندوم « سازمان و کميته اقدام و تشکيلات » هم زده اند تا زود خود را از ورشکستگی نجات دهند تا به اصطلاح جبهه جمهوری خواهان برلین و بخشی از پاریس را با منشورخود آشتی دهد ، همکاسه نشوید ولا اقل به مبارزه مردمان جامعه ایران ، آنهم در این شرایط پشت نکنید ! آقای کامبيز روستا ، اگر بدون تعارف صحبت کنيم ، فاعل و محتوای اين پروژه مشخص اند ! فاعلش همان ائتلافی است که با اين پروژه در حال شکل گيری است امضاء هایش در سایت جای می گیرد و نشست ها و ساخت و پاخت ها یش در محافل پشت صحنه ـ امید وارم که مرا به دایی جان ناپلیونی اندیشیدن متهم |