اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
نکنید. در این زمینه افشاء گری خانم سوسن آرام با طرح اسنادی بیشمار و جبهه ملی شاخه آمریکا و دکترمحمد پروین در نامه سرگشاده ای ، ترجمه اسناد تازه تر فعالین اتحاد چپ کارگری ـ همه عناصر پشت صحنه را باز کرده اند ! ـ و محتوای اين پروژه هم مجهول نيست ، آن هم تهی کردن مبارزهِ مردمان جامعه ما و باز گذاشتن دست مداخله گر بيگانه زور پرست است ۰ بايد همين را به مردم بگوييد ، چرا حقيقت را از مردم کتمان می کنيد؟ آقای کامبيز روستا در پايان ياد آور می گردم : نبايد يادمان برود درست است که انتخاب نهايی با مردم است ولی اطلاعات غلط ، آدرس های عوضی ، تربيت سياسی غلط و شلم و شوربا ، از دل همين رفتار های سياسی غلط ، حادث می گردد و آدمی را در نزد مردمان نيازمند ، بی پشتوانه می سازد . نبايد چنين ارزان مردم را به انفعال کشاند و حافظه تاریخی مردمان کشور را به هیچ گرفت . یا دمان نرود ، همواره تاریخ قاضی و داور نهایی ایست ۲۰ ژانويه ۲۰۰۵ برابر 1 بهمن ۱۳۸۳ چالش ولی فقیه با رفسنجانی مهدی سامع روز سه شنبه 29 دی 1383، هاشمی رفسنجانی در ديداری که دبيركل و اعضاي شوراي مركزي حزب مردم ساوه و زرند با وی داشتند، گفت:«مهمترين نگراني اين است كه در حال حاضر اختلافات از حد سلايق، برخورد انديشه و نقد فراتر رفته و به مچ گيري رسيده است.» وی سپس اضافه کرد:«از برخوردهاي سياسي كينه توزانه، پرخاشگرانه و طرد نيروها، كشور و انقلاب ضرر مي بيند.» علی اکبر هاشمي رفسنجاني در پاسخ به درخواست حضور خود در انتخابات آینده رژیم گفت: «اميدوارم فرد نيرومندي مطرح شود و ما هم كمك كنيم.» و بلا فاصله افزود:«البته اگر به جايي برسم كه لازم باشد وارد صحنه شوم، دليل و تفسيري براي نيامدن نمي بينم، چرا كه زندگي ما جز خدمت به انقلاب و مردم تعريف نشده است.» در این سخنان رفسنجانی مثل همیشه مقداری حقیقت با انبوهی فریبکاری و نیرنگبازی درهم آميخته است. وقتی رفسنجانی از «مچ گیری» در درون حاکمیت حرف می زند، به حقیقتی که البته همه ی مردم از آن اطلاع دارند اعتراف می کند. البته او از جنبه های توطئه گرانه مچ گیریهایی که این روزها به یک روش مرسوم در درون نظام تبدیل شده آگاهانه حرفی نمی زند تا شیادی و توطئه گری خود را تحت عنوان «زندگي ما جز خدمت به انقلاب و مردم تعريف نشده» پنهان کند. رفسنجانی ابراز امیدواری می کند که برای سمت تدارکاتچی نظام «فرد نيرومندي مطرح شود» تا او هم کمکش کند. معنی دیگر حرف او این است که کسانی که تا کنون برای این سمت مطرح شده اند، نیرومند نیستند و بنابراین از کمک رفسنجانی نمی توانند برخوردار شوند. اما مساله به همین جا ختم نمی شود. اگر 5 تن از ایادی خامنه ای که از طرف «شوراى هماهنگى نيروهاى انقلاب اسلامى» برای بررسی و تصمیم نهایی معرفی شده اند «نیرومند» نیستند، به طورمسلم افرادی مثل کروبی و معین که از حمایت خامنه ای هم برخوردار نیستند نمی توانند از نظر رفسنجانی نیرومند باشند. بدین خاطر است که رفسنجانی با گفتن «البته اگر به جايي برسم كه لازم باشد وارد صحنه شوم، دليل و تفسيري براي نيامدن نمي بينم» پیام روشنی به ولی فقیه نظام و همه ی باندها و دسته بندیهای درون نظام می فرستد. ارسال این پیام به ویژه برای خامنه ای گرچه بسیار دردناک است اما به علت این که از جانب رفسنجانی مطرح می شود، ولی فقیه نظام را در یک شرایط دشوار قرار می دهد. هاشمی رفسنجانی پیام خود را با زبانی مطرح می کند که خاص خود اوست. اما ترجمه صریح حرف او خطاب به خامنه ای این است که بحران عمیق تر و گسترده تر از آن است که کوتوله های سیاسی همچون علی لاریجانی بتوانند آن را مدیریت کنند. در مقابل، خامنه ای دست به بازی چند گانه ای زده که به جای راهگشایی، بحران را حتی در میان ایادیش عمیقتر کرده است. از یک طرف کیهان شریعتمداری و پاسدار- پارلمانترها به رفسنجانی ناسزا می گویند و از طرف دیگر، روزنامه جمهوری اسلامی به شکلی هوای رفسنجانی را دارد. در جلسه روز چهار شنبه 9 دی مجلس ارتجاع، الياس نادران که قبلا معاون پارلمانی سپاه بوده، به شدت به رفسنجانی حمله کرد. حرفهای او مجلس را به تشنج کشید اما یکی از تیرهای خامنه ای به وسیله پاسدار الیاس نادران شلیک شد. الیاس نادران می گوید:«تشخيص بزرگان بر اين است که ايشان در مسووليت فعلی برای نظام و رهبری مفيدتر است.» چه کسی شک می کند که این حرف از جانب خامنه ای که در سلسله مراتب نظام ولایت فقیه «بزرگتر» از رفسنجانی است، زده شده است. تیر دوم را هفته نامه پرتوسخن، ارگان دایناسورهای قم به نیابت از خامنه ای شلیک می کند و در شماره 11 دی خود می نویسد: «آقای هاشمی که در سال ۷۶ با حمايت از خاتمی نيروها را آزرده خاطر ساخته به خوبی می داند مورد وفاق همه گروهها نخواهد بود.» و در همان روز یالثارات، ارگان لومپن - حزب اللهیها تیری دیگر و این بار در هوا شلیک می کند تا شاید رفسنجانی را به قول این نشریه وادار به خاتمه دادن به «بازی می آیم، نمی آیم» در اواخر دی ماه کند و او را مجبور به موضع گیری زودرس نماید. اما همان طور که دیدیم، در روز 29 دی ماه رفسنجانی بر همان موضع قبلی پافشاری کرد. علت بازی چند گانه و وقت کشی از سوي خامنه ای این است که او منتظر نتیجه انتخابات عراق است. اگر نتیجه انتخابات عراق به شکلی باشد که ولایت خامنه ای را به نیروی غیر قابل مهار در صحنه سیاسی عراق تبدیل کند، در آن صورت، خامنه ای ترجیح می دهد تا باز هم کوتوله های سیاسی و پاسدارها را تقویت کند. این بازی با آتش البته هزینه های زیادی برای ولی فقیه در بر دارد که در مقايسه با منافع کلان «فرصت عراق»، تحت شرایطی قابل پرداخت است. تلاش خامنه ای و ایادی او این است که این شرایط را به نحوی آماده کنند که قادر به كنترل بحران ناشی از آن باشند. جدالهای درون نظام در ماه گذشته که به قول رفسنجانی به سطح «مچ گیری» رسید، برای خامنه ای این نتیجه را داشته که هیچ کارتی را قبل از روشن شدن نتیجه انتخابات عراق و پخته شدن شرایط برای تعرض ولایت فقیهی ناب از دور خارج نکرده است. گرچه بر قد و قواره علی خامنه ای، قبای ولایت فقیه ناب بسیار گشاد است اما وقتی پای «امدادهای غیبی» و «فرصتهای رایگان» در میان باشد، کوتوله های سیاسی آن قدر «نیرومند» می شوند که رفسنجانی مجبور شود به آنان یاری رساند. اما اکنون نه نتیجه انتخابات عراق مشخص است و نه آن شرایط لازم به وجود آمده است. از این رو در کنار مچ گیریها، دیدارها و گفتگوها، تیغ کشیها و نوازش دادنها ادامه دارد. به گزارش ایسنا روز سه شنبه 29 دی اسدالله بادامچيان، قائم مقام دبيركل حزب موتلفه اسلامى، درباره اقدامات «شوراى هماهنگى نيروهاى انقلاب اسلامى» پيرامون انتخابات رياست جمهورى گفت:«تاكنون با پنج كانديداى مطرح ديدارها و مذاكراتى صورت گرفته و تيم پيشنهادى آنها نيز مورد ارزيابى قرار گرفته است. با |