ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات  بایگانی

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

سید ابراهیم نبوی

حقوق بشر

دانشجو

 
 

حجت الاسلام والمسلمين هاشمى رفسنجانى هم قرار ديدار گذاشته شد تا حضور يا عدم حضور ايشان مشخص شود.»

این حرف در شرایطی گفته شده که رسانه های حکومتی از شکاف و حتی انحلال «شوراى هماهنگى نيروهاى انقلاب اسلامى» خبر داده اند، خبری که گردانندگان شورای هماهنگی آن را تکذیب کرده اند اما همچنان از جانب گردانندگان این تشکل دست نشانده خامنه ای گفته می شود که كميته پنج نفره شوراى هماهنگى نيروهاى انقلاب اسلامي، در حال گزينش نهايى يك نفر از بين پنج كانديداى مورد نظر اين شورا است اما هنوز به نتيجه مشخص نرسيده است. یکی از دلایلی که در مورد انحلال شورای هماهنگی گفته شده، خروج ولایتی از رقابت درونی و اعلام «مستقلانه» کاندیداتوری از جانب وی می باشد.

اما دلیل مهمتر احتمال کاندیداتوری رفسنجانی بیان می شود.

روزنامه ایران در شماره روز 2 دی خود نوشت:«سخنگوی جامعه روحانيت مبارز هم تاکيد کرده است که در صورت ورود هاشمی به عرصه رقابتهای انتخاباتی، جريانهای اصولگرا در روش خود بازنگری خواهند کرد.»

روزنامه اعتماد هم در شماره روز بعد خود در مورد جبهه‌گيری‌ احمد توکلی‌، محسن‌ رضايی‌ و محمود احمدی‌نژاد در مقابل علی اکبر ولايتی نوشت:«محافظه کاران جوان به شدت‌ با ولايتی‌ مخالف و معتقدند وی‌ از استقلال‌ رای‌ برخوردار نيست‌ و اگر هاشمی‌ نامزد شود به‌ نفع‌ او کنار می‌رود.»

این تنش آشکار چند روز پس از نشست 27 آذر شورای هماهنگی، نشاندهنده اوج گیری بحرانی است که با مدیرت ناطق نوری در مقام دست راست خامنه ای قرار بود مهار شود.

روزنامه ایران در ویژه نامه روز جمعه 4 دی ماه 1383خود، نشست 27 آذر را «رویارویی جناح راست» می داند و می نویسد:«اکنون علی لاريجانی، علی اکبر ولايتی، احمد توکلی، محمود احمدی نژاد و محسن رضايی هريک برای در دست گرفتن اين کليد طلايی (رياست جمهوری) مدعی هستند و هيچ يک حاضر نيست صحنه را به نفع ديگری ترک کند.» و نتیجه می گیرد که: «راست نشينان ايرانی که گرد آمده بودند تا گره از کار فرو بسته شان بگشايند و کانديداری نهايی خود را از ميان پنج کانديدای مطرح برگزينند برای پيشگيری از اختلافات، مقصود خود را به وقت ديگری موکول کردند.»

روز یکشنبه 6 دی، آفتاب یزد از قول محسن آرمین، سخنگوی مجاهدین انقلاب اسلامی می نویسد:«حضور اکبر هاشمی رفسنجانی نه تنها بحرانهای داخلی جريان مخالف اصلاحات را تشديد می کند بلکه اساساً احتمال موفقيت آن جريان را در انتخابات رياست جمهوری، منتفی خواهد کرد.» و در همین روز شرق از قول محسن آرمین می نویسد: «به نظر می رسد که رياست جمهوری برای جريان مخالف اصلاحات، لقمه راحتی نباشد. آنها اين گام را نمی توانند به راحتی بردارند.»

روشن است که در این شرایط چالش اصلی ولی فقیه با «اصلاح طلبان» حکومتی نیست. واقعیت این است که برای ولی فقیه نظام، رفسنجانی لقمه ایست که نه می تواند آن را قورت دهد و نه قادر است آن را بالا بیاورد. این  لقمه ای ست که اکنون در گلوی خامنه ای گیر کرده و او درصدد است تا با یاری گرفتن از یک عامل خارجی که چیزی جز فرصت عراق نیست، این چالش را در مسیر ماندگاری ولایت بحرانی اش هدایت کند.

در این مناقشه درون حکومتی، مردم انتخاب خود را کرده و سالهاست که به اشکال مختف آن را بیان می کنند. زنان و مردان ایران با تمامیت این نظام درگیر هستند و قدم به قدم در مسیر نفی آن پیش می روند.    

جــنـگ يـا رفراندوم ؟

کداميک از دو تير زودتر به هدف ميخورد.

جـعـفرزاده   

 

اکنون دو تير از کمان رها شده است. يک تير راهکار نظامی  و ديگری  راهکار غير نظامی که شامل خيزش مردمی و برکنار زدن رژيم از راه همه پرسی. هر دو رژيم را نشانه دارد.

اين که اگر راه حل نظامی رخ دهد و رژيم امتياز ميگيرد. نمی تواند درست باشد زيرا تاريخ ايران نشان داده هر گاه مردم از دست برخی دولت مردان خود زير ستم بودند در برابر يورش نظامی عليه دولت مرکزی و ستمگر خودی، تن در ميدادند. رژيم جمهوری اسلامی که هم سران آن و هم انديشه آن ضد ايرانی است. مردم را برآن داشته که هرچه زودتر از دست رژيم ستمگر رهايی يابند.

اکنون هم ممکن است نيمی از مردم خواهان برکناری رژيم از طريق راههای نظامی باشند ولی بر لب نياورند. در اينجا ما بايد منطقی تمام راهکارها را بسنجيم. زيرا برخی ها آماری هم می سنجند. نمونه . مثلا اگر آمريکا اين" طرح راه"  را اگر زودتر به اجرا در می آورد، همان بار اوّل که به عراق يورش بـُرد کار را تمام می کرد، ديگر به حمله دوم نظامی نمی کشيد.

اکنون موضوع ايران که در دستور کار نخست آمريکاست، در سه سال پيش رژيم ايران اگر از راهکار نظامی برکنار می شد. کل هزينه و خسارت آن به ايران يک چهارم هزينه غارت ايران توسط

آخوندها نمی شد. يعنی آخوندها 3 سال بيشتر ايران را غارت کردند و چاپيدند. بهرحال اين هم يک تئوری است نمی توان آنرا نديد گرفت.

وظيفه ايرانيها چيست ؟

طبعا ما بايد با تاکتيک ويژه ايی بهترين راه را برگزينيم. بايد ديد که چه چيزی برای ايران و ايرانی سودمند است. از روی تعصبات انديشه نکنيم و تصميم نگيريم.

در برخی موارد چه تصميم بگيريم و چه نگيريم تاثيری به حال مجريان و طراحان جهانی ندارد.

به يک شرط. آن شرط يکپارچه بودن ايرانيهاست. زيرا اگر مردم يک سرزمين از روی نقاط و دردهای مشترکی که دارند متحد نشوند و تصميم نگيريد برايشان تصميم مي گيرند. بيشتر اين حرفهای آی وطن.آی فلان... همه اش مانند خمير بی مايه است که گويند فطير است. يعنی اگر همه ايرانيها که اينقدر در شعر، ترانه، سرود ،سياست و... ايران و وطن ميکنند، اگر بتوانند همه بدور از مسائل شخصی و فرعی به مسائل و نقطه اشتراک که همان ايران و فرهنگ مشترک ماست، برسيم و يگانه گرديم. آنگاه ديگر نياز نيست که نگران مسائل ديگر نظامی يا غيره باشيم.

پس نتيجه ميگيريم همه پرسی(رفراندوم) هم بدون يکی شدن و بدون به خيابان آمدن نتيجه نخواهد داد. اما اگر مردم گوشه بشينند و کاری نکنند آنگاه ديگر نمی توانند اعتراض به راهکار نظامی داشته باشند. در صورتيکه اگر مردم کاری صورت ندهند و بی تفاوت باشند، مطمئن باشيد در برابر جنگ و يورش نظامی هم بی تفاوت خواهند بود. اين سکوت علامت تاييد است.

برخی از مفسرين شايد بگويند نه اگر حمله بشود فلان ميشود يا ... در صورتيکه اينان نه از ايران شناختی دارند و نه از ايرانی.  از سوی ديگر اسرائيل نمی تواند دست روی دست بگذارد واجازه دهد که آخوندها به سلاح اتمی دست يابند و بنام الله ملل ديگر را بعنوان کافر و غير مسلمان ذبح اسلامی بکنند. رژيمی که مردم سرزمين خود را با وحشيانه ترين شکل و شيوه نابود ميکند ، وای

 

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی