اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
كنفرانس مطبوعاتى پزشك ايرانى شاهد شكنجه ديدگى، زهرا كاظمى در كانادا تنظیم : مینا بگوهی ديروز دكتر شهرام اعظم در اوتاوا پايتخت كانادا در كنفرانسى مطبوعاتي شركت كرد. دكتر اعظم به عنوان پزشك معاينهكننده زهرا كاظمى در بيمارستان بقيةالله سپاه پاسداران شهادت مىدهد كه اين خبرنگار كانادايى ايرانى را پس از شكنجه در اوين به بخش اورژانس كه وى در آن كار ميكرده، آوردند. حسين ماهوتيها، هماهنگكننده فعاليتهاى شبكه فعالين ايرانى حقوق بشر در اروپا و امريكاى شمالى در باره كنفرانس مطبوعاتى ديروز كه در آن پسر خانم كاظمى، استفن هاشمى نيز حضور داشته است، به پرسشهاى صداى آلمان پاسخ گفته است. مصاحبه گر: کيواندخت قهاری دويچه وله: آقای حسين ماهوتيها، خواهش می کنم برای شنوندگان ما شرح بدهید كه کنفرانس مطبوعاتی ديروز دكتر شهرام اعظم در اوتاوا چطور برگزار شد و چه مسايلی در آن مطرح شد؟ حسين ماهوتيها: به دنبال انتشار مقالاتی در روزنامه های کانادايی در رابطه با مشاهدات دکتر اعظم از خانم زهرا کاظمی در اورژانس بيمارستان، ديروز کنفرانس مطبوعاتیاى در ساعت ۱۱ صبح در اوتاوا برگزار شد که در آن دکتر اعظم مشاهدات خود را در رابطه با خانم کاظمی توضيح داد و از وضعيت جسمی و بدنی ايشان در اورژانس جزيياتی را داد که حاکی از رفتار بسيار وحشيانه با خانم کاظمی بوده است که تمام جزييات را ايشان دادند و از لحاظ پزشکی مسايلی را مطرح کردند که چه برخوردهايی با خانم کاظمی شده بود که بسيار فجيع بود و تمام کسانی که مستقيم گوش می کردند و يا بعدا با آنها صحبت داشته ايم منقلب شده بودند، چون بسيار از لحاظ توضيحى وحشتناک بود و حاکی از اين بود که ايشان بطور بسيار وحشيانه ای شکنجه شده است. دويچه وله: آقای ماهوتيها، انتشار مقاله درباره ی شهادت دکتر اعظم در مطبوعات از جمله در هفتهنامه «Die Zeit» ألمان برای شما غافلگيرکننده بود يا انتظارش را داشتيد؟ حسين ماهوتيها: من يکسری خبرهايی شنيده بودم، ولی با اين جزييات غافلگيركننده بود، سورپرايز بود. ولی در جاهايی من اين اطلاعات را به گونه ای شنيده بودم که دکترى هست که از ايران آمده بيرون و يکسری مسايلی را مطرح کرده است در رابطه با مشاهداتش در اورژانس. دويچه وله: فکر می کنيد شهادت دکتر شهرام اعظم چه تاثيری روی سرنوشت پرونده ی خانم زهرا کاظمی بگذارد؟ حسين ماهوتيها: اين شهادت تاييد و دادن جزيياتی ست در رابطه با آن چيزی که تا بحال ما می دانستيم و کميسيون نود و اطلاعات ديگر داده بودند، ولی اکنون يک شاهدی نيز، در اين پرونده هست که خود ايشان هستند. و وکلای استفان هاشمی مطمئنا با داشتن اين شاهد می توانند در رابطه با پيگيری اين پرونده کارشان را تسريع بدهند و اين خودش داشتن يک شاهد ينقش بسيار مهمی دارد. دويچه وله: فکر می کنيد اکنون با اين افشاگريها شاهد تغيير موضعی از طرف کانادا باشيم؟ حسين ماهوتيها: ديروز وزير امور خارجه ی کانادا نيز عکس العملی نشان داد، ولی باز در کلی گويی بود و ابراز يک مقدار احساسات ولى عملا چيزی را روی ميز نگذاشت. اتفاقا ما در مصاحبه هايی که داشتيم، تاکيد داشتيم که کوچکترين قدمهايی که کانادا می تواند بردارد، از جمله همين کميسيون حقوق بشر سازمان ملل و گذاشتن يک قطعنامه در رابطه با وضعيت حقوق بشر است که حتا دولت کانادا امسال اينکار را هم نکرده است. و ما اميدواريم که با شهادت اين شخص که از ایران بيرون آمده و کاری که وکلای خانواده ی استفان هاشمی انجام می دهند، بتوانيم دولت کانادا را بياوريم روی اين مسئله که بتوانند کار منسجم تری و کاری که عملا يک نتيجه ای داشته باشد را انجام بدهند، ولی لازم به کار شديد و پيگيری زيادی خواهد بود. دويچه وله: آقاى حسين ماهوتيها، از شما براى شركت در اين مصاحبه سپاسگزارم. آتش طور كجا، موعد ديدار كجاست،درباره مهم ترين اخبار خوب و بد حقوق بشري در سپهر داخلي و خارجي،برگرفته از: سايت عمادالدين باقيويژه نامه 200 صفحه اي نوروزي ، ضميمه روزنامه شرق 25 اسفند 1383 برابر با 15 مارس 2005 پرسش پيرامون اهم وقايع است در سالي كه گذشت. اهميت پارهاي از حوادث عالم در كانون وفاق عالميان است. باز گفتن اين اجماع ، توضيح واضح و تحصيل حاصل است و باز جستني در آن نيست. از اين رو در پاسخ آن پرسش بايد پلهاي از حوادث جهانشمول فرود آمد. گر از
رويدادهايي جهانشمول بگذريم كه يا جهان را تحت تاثير قرار دادهاند ( مانند
سونامي اقيانوس هند با بيش از 180 هزار كشته ) و يا رخدادي كه نظم جهاني را
دستخوش تحول ساخته (همچون 11 سپتامبر 2001) آنگاه پرسش ياد شده پرسش از
بداهتها نيست و قابليت پاسخگيري و فوران بحث و قيل و قال مييابد. پاييز دو بنيانگذار : به زعم نگارنده گرچه ترور ، جنگ ، زندان و شكنجه و اعدام و نقض حقوق بشر در همه ابعادش همچنان در جهان ادامه داشته اما ضايعه فقدان دو تن از بزرگان و بنيانگذاران دو سازمان مهم بين المللي حقوق بشر چون صاعقهاي در اين آسمان بوده است. برخي شخصيتها، فكور و اثر گذارند و با همه بزرگيشان و انديشه ورزيشان در قامت يك شخص جلوه ميكنند اما برخي از آنها از مرز يك شخصيت گذر كرده و به يك نهاد تبديل گرديدهاند و در قامت نهادي ظاهر شده اند. كاركرد آنها همچون كاركرد يك نهاد و چند بعدي است و بودن آنها فراتر از بودن يك فرد - هر چند بزرگ- است. اين دو تن چنين بودند. دكتر احمد عثماني : ما را به ميزباني صياد الفتي ست ورنه به بيم ناله، قفس مي توان شكست دكتر احمد عثماني در روز 8 مارس 1943 در تونس چشم به جهان گشود. در دوران مبارزات دانشجويي مدتي تحت تعقيب پليس قرار داشت و زندگي مخفي پيشه كرد. اواخر دهه 60 ميلادي كه ميشل فوكونيز مدتي را در تونس بسر ميبرد احمد عثماني نزد او مخفي شد. عثماني در تونس بازداشت و 12 سال را به صورت ناپيوسته در زندان سپري كرد. در يكي از روزها كه همسرش موفق به ملاقات او گرديد نامهاي درباره شكنجه و بدرفتاري با خويش در زندان را به كمك همسرش به بيرون رساند. اين نامه در مطبوعات فرانسه نيز كه دولتش حامي رژيم تونس بود انعكاس گستردهاي يافت. ژان پل سارتر متفكر نامدار فرانسوي در نشريه خويش به نام « عصر جديد » متن كامل آن را انتشار داد و |