اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
|
به بهانه جنبش مردم عرب خوزستان مهدی شیروانی مردم عرب خوزستان که سال ها در سرکوب هستند و با وجودی که بر روی دریائی از طلای سیاه (نفت ) زندگی می کنند . ولی با این امکانات هنوز در اوج فقر و نداری زندگی میکنند و هنوز مادران عرب برای پخت نان از تنورهای سنتی و مدفوع حیوانات استفاده می کنند . و میدانید که در صد دختران تحصیل کرده عرب فقط 17 در صد است و یا اینکه مردم عرب پس از جنگ به منطقه ای در حاشیه اهواز رفته با وجود آب کارون و کرخه این مردم برای دسترسی به آب مجبور به کشیدن شلنگ اب به منازل خود از خط لوله نمودند که این مناطق را شلنگ آباد نام گذاری کردند. یا اینکه در حالی که آبادان از 4 سمت آب شیرین دارد و خرمشهر از 3 طرف آب شیرین دارد متاسفانه سالها است که مردم برای دستیابی به آب شیرین اعتصاب تظاهرات می کنند حتی تا به بیش از 20 تن کشته داده اند ولی این نظام خائن آب را به کویت می فروشد و... این خود نشانه ای از سرکوب است و با این بخشنامه به قصد تنزل اکثریت جمعیتی مردم عرب خود نشانه ای از دیگر مظالم است و مدتی به بهانه طرح توسعه نیشکر بیش از یکصد هزار هکتار از زمین های ایشان را غصب نمودند و یا به بهانه مواد مخدر خانه های اعراب را روی سرشان خراب نمودند و ... صدها جنایت دیگر که به بهانه دین و اسلام بر مردم عرب وارد نمودند. در زیر با پذیرش این حقیقت که این نظام خائن به مردم و جنایت کار است بیانیه شاهزاده رضا پهلوی را در این خصوص تقدیم می دارم . بیانیه رضا پهلوی در مورد اعتراضات آزادیخواهانه هم میهنان خوزستانی دوشنبه پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۸۴ هم میهنان عزیزم: وقتی حکومت های خودکامه درمقابل اعتراض مردم راه گریزی نمی یابند معمول است که خطر تجزیه کشورشان را بهانه بقای خود کنند. درحالیکه معمولا خود این حکومت ها مسبب عمده خطر تجزیه می باشند. هم میهنان عزیزم: استبداد دینی حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی همه ایرانیان را پایمال کرده اما اقوام ایرانی به این عقب مانده ترین نوع فاشیسم هزینه مضاعفی پرداخته اند. ارزش ها، باورها و حقوق فرهنگی آنان قربانی تام گرایی، برتری جویی و خشونت ذاتی فاشیسم شده و حال رژیم با گستاخی تمام حق طبیعی بشر برای آزادی زندگی و حفظ آداب و رسوم خود را تجزیه طلبی می خواند. شاهد بودیم که وقتی صدام به بخشی از خاک ایران حمله کرد و خوزستان را عربستان نامید و وعده جدایی آن از ایران را می داد، مردم خوزستان در اولین برخورد و در خط مقدم دفاع از مرزهای ایران دوشادوش سربازان، افسران و سپاهیان آذری و کرد برای حفظ هر وجب از خاک ایران فداکاری کردند. خیر ایرانی تجزیه ایران را نمی خواهد. اما مطالبه حقوق فرهنگی حق مسلم هر ایرانی است. هم میهنان عزیزم: لازمه شکوفایی فرهنگی و رونق اقتصادی ایران ثبات سیاسی است. دموکراسی به ساده ترین تعریفش ، یعنی حکومت اکثریت ، شرط لازم است ولی شرط کافی نیست. ملاط همبستگی یک جامعه متکثر تحمل است. دموکراسی بعد سیاسی تحمل است اما بعد دینی آن یعنی جدایی دین از حکومت و بعد فرهنگی آن یعنی کثرت گرایی هم باید در بنیان نظامی قرارگیرند که بتواند ثبات ایران را تامین کند. امید دارم که برای سرنگونی رژیم کنونی و دستیابی به حکومتی مردم سالار، از تمامی ابزارهای یک مبارزه مدرن و بدور از خشونت بهره جویی کرده و در راه ایجاد صفوفی متحد و همبسته، از برگزاری رفراندمی آزاد و عادلانه پشتیبانی کنیم. خداوند نگهدارایران باد هرکس حق دارد که دارای تابعیت باشد. محمد خزینه دارلو احدی را نمی توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغیر تابعیت محروم کرد. طبق ماده 15قانون حقوق بشر حرف می زنیم این چنین است. بله به این صورت ما انسانهای آزاده یاد گرفته ایم و آموخته ایم که هر بشر ی باید دارای تابعیت مخصوص به خودش باشد وباید به تمامی تابعیت ها احترام گذاشت و نباید آن را به زور و شکنجه از داشتن تابعیت شخصی محروم کرد و یا به زور تابعیت دیگری را به آن بقبولانیم. ولی متأ سفانه در ایران حاضر با وجود این رژیم حاکم به این صورت نمی باشد همان طور که میدانیم انسانها را به زور و شکنجه از تابعیت خود باز می دارندو تابعیت جدیدی را به آنها میدهند که خودشان می خواهندو اگر کسی از تابعیت خود باز نگردد حق بسیاری از چیزها را از آن میگیرند. مثال ساده افراد بهایی هستند که با قبول نکردن تابعیت رژیم از حق تحصیل وحق بودن در جامعه مانند افراد عادی محروم هستند این اتفاقات زمانی افتاده است به دروغ اعلام کرده اند که با افراد بهاي کاری ندارند و میتوانند مثل افراد دیگر در جامعه زندگی کنندولی افسوس که به این صورت نمی باشد.در ایران نه تنها با افراد بهای بلکه با بسیاری از ادیان ببد رفتاری میکنندو عده ای را فراری از کشور داده اند و بسیاری را مریض احوال کرده اند. ما یک صدا فریاد میزنیم هرکس حق دارد که دارای تابعیت باشد مشکلات بهاييان در ايران سپیده کاوه ئی اكنون سالهای زيادی است كه دولت اسلامی در ظاهر برای فريب كشورهای آزاد دنيا به دروغ اعلام كرده است كه بهاييان را آزاد گذاشته است و برای ثابت كردن دروغ خود طی اين سالها ی اخير به افراد بيش از ۶۰ سال گذرنامه يكماهه هم ميدهد. اين ظاهر فريبی ها در بعضی از كشورها مثل آلمان اثر گذاشته است كه اگر بهايی از دولت آلمان تقاضای ماندن در آلمان را بكند به او می گويند شما ديگر در ايران مشگلی نداريد . اما من به عنوان يک بهايئ و بهايئ زاده كه تازه وارد آلمان شده ام مشگلات افراد بهايئ در ايران را برای اذهان مردم بيان ميكنم . زيرا كه خانواده ام سالهای زيادی است كه با اين مشگلات دست به گريبان هستند و برای رهايی از خطرهای ايران فرار كرده و از كشورهای ديگر در خواست كمك كرده اند. من از شما سوال ميکنم ۱. آيا شما ميدانيد كه يك فرد بهايئ حق اين را ندارد كه آزادانه با خداوند خود در محل خاصی را زو نياز كند . ۲. آيا شما ميدانيد كه يك بهايئ حق ندارد كه عقد بهايئ بكند. ۳. آيا شما ميدانيد كه يك بهايئی حق اينكه درس خود را ادامه دهد و وارد دانشگاه شود حتی اگر در كنكور قبول شده باشد را ندارد. ۴. آيا شما ميدانيد كه اشخاص بهايئی كه بيش از ۶۰ سال سن دارند و برای دولت خدمت كرده اند حق و حقوق باز نشستگی ندارند. ۵. آيا ميدانيد كه افراد بهايئی حق داشتن شناسنامه ندارند. ۶.آيا ميدانيد که افراد بهايئی قبرستان برای خاک کردن موردههای خود ندارند. ظلمی که در ايران به بها ئيان بی گناه می شود
|