اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
شلوار تيره) ابتدا در مقابل دانشگاه تهران حاضر شدند. روزنامه خرداد در سرمقاله چهارشنبه 23 تير 1378 صحنه را چنين توصيف كرد: «فضاي شهر وبه ويژه خيابانهاي انقلاب، جمهوري وخيابانهاي مركزي شهر به گونهاي بيسابقه، غير منتظره و اسرارآميز، شاهد حضور نيروهاي شبه نظامي با لباسها و ظواهري يك دست ولي شخصي شده است…» آيت اله منتظري در اعلاميه خود اين افراد را چنين معرفي كرد: «در واقع اينان نيروهايي رسمي هستند كه جهت سركوب مردم تربيت شدهاند و در موقع حمله لباس شخصي ميپوشند وبه نام نيروهاي مردمي حمله ميكنند و متاسفانه از بودجه مردم شريف ارتزاق مينمايند….» (خرداد همان روز) اين نيروها كه عملكردشان نشان ميداد از يك مركز واحد دستور ميگيرند به شكلي كاملا سازمان يافته، مجهز به باطوم هاي سبز ويژه نيروي ضد شورش به حركت درآمدند. فرماندهان آنها بيسيم داشتند وبا رمزهاي «علي۱»، «علي۲»، «علي۳» با مركز معيني ارتباط ميگرفتند وبه اين اقدامات دست زدند: ۱ـ
اشغال محوطه جلوي دانشگاه تهران و زد وخورد با دانشجويان ۳ـ اشغال تدريجي ميادين تهران. روز سه شنبه ساعت ۱۰ صبح «سعيد حجاريان» از دانشجويان خواست از دانشگاه خارج نشوند. او گفت: «همينكه خارج شويد، شيشه بانكها خواهد شكست.» اكثريت دانشجويان به حرفهاي او گوش نكردند. يا اگر ميخواستند گوش كنند، كساني با شعارهاي تند وتحريك دانشجويان مانع ميشدند. بعد از خروج دانشجويان، همان نيروهاي سازمان يافته كه اكنون رهبري اوضاع را در دست گرفته بودند، آنها را به نقاط مختلف شهر بردند و پيش بيني «حجاريان» ظهر روز سه شنبه به وقوع پيوست. همه صحنههاي آتش زدن درنقاط مختلف شهر كه دوربین های تلويزيون هم در آنجا حضور داشت! بطور عمده از ظهر سه شنبه به بعد بوجود آمد. همان روز سازمان تبليغات اسلامي مردم را براي راهپيمايي روز چهارشنبه دعوت كرد. از پنج شبكه تلويزيون و تمام كانالهاي راديويي به پخش برنامههاي واحدي پرداختند وبا پخش سرود «اي ايران» و صحنههاي آتش سوزي اتومبيلها و دكهها از مردم خواستند كه براي مقابله با دشمنان به خيابان بيايند و راهپيمايي كنند. ساعت ۱۰ شب محمدخاتمي بعد از خروج از جلسه شوراي امنيت ملي براي اولين بار درمقابل دوربين تلويزيون حاضر شد. به زحمت ميكوشيد چهره درهم رفتهاش را باز و چانه ودهان كج شدهاش را رام كند. تنها در اواخر مصاحبه بود كه بزور لبخند زد. او نااميدانه از حفظ قانون و مقابله با خشونت سخن گفت. هر چند خودش مستقيما مردم را به راهپيمايي دعوت نكرد، هيئت دولت اين كار را انجام داد. شهر اكنون در اختيار نيروهاي بسيج بود وهنوز هم هست. موتورسواران در خيابانهاي خلوت حركت ميكردند و فرياد ميزدند: «رهبر فقط سيد علي…» روز چهارشنبه همه نيروهاي نظامي و انتظامي با لباس شخصي به خيابان آورده شدند. حداكثر جمعيت از ۴۰۰ هزار نفر بيشتر نبود. همه پلاكاردهاي يكدست با آرم سپاه را در دست داشتند كه روي آن نوشته شده بود «جانم فداي رهبر» حتي يك عكس خاتمي هم در دستها ديده نميشد. شعارها: مرگ بر آمريكا ـ مرگ بر اسرائيل ـ مرگ بر منافق. در ميان جمعيت بيشتر از همه همان پيراهن سفيدها ديده ميشدند. شايعات مي گويد: ده نمكي را دستگير كردهاند و دنبال اله كرم ميگردند. شبكه موبايل تهران هم از نيمه شب ديشب قطع شد، براي عدم ارتباط افراد با هم. پنجشنبه ۲۴تير دوشب است باران ميآيد. باران تابستاني تهران را خنك ميكند. ديروز براي خريدن روزنامه رفتم. كار لذتبخشي كه سالها نميكنم. صبح كه ميروم بچهها روزنامهها را خريدهاند. جلوي دكه زنان و مردان مثل صبح روز بعداز كودتا در انتظار روزنامه بودند. شنبه ۲۶ تير همه پكر و دلگيرند. درست به روزهاي بعد از كودتا ميماند. سه شنبه ۲۹تير دستگير شدگان حوادث اخير را به تلويزيون ميآورند. همان پرده آبي. همان فضا. انگار خودم بودم كه داشتم داوطلبانه مصاحبه ميكردم وبعد به آن سلول تاريك برميگشتم. صبح كه قهوه هر
روزه را آماده ميكردم، بخودم گفتم: «كار خاتمي هم تمام است. بو ميكشم.» لابد
ديگران هم همين فكر را ميكنند كه اينقدر افسردهاند. از پراكندگي جبهه دوم خرداد گفت و اطلاعات زير را درباره اوضاع اينروزها در اختيارمان گذاشت:
«حادثه دانشگاه مقدمه يك «كودتاي قانوني» عليه خاتمي بود كه براساس طرح «واكنش گسترده از درون» مطرح شده توسط اسدالله ـ ب ـ اسفند ۷۷ ـ به اجرا درآمد. موتلفه كه بخش تندرو و نظامي جناح راست است، اين عمليات را توسط نيروهايش در انصار حزب اله ونيروهاي انتظامي سازمان داد. بعد از حمله اوليه كه علت بيرحمي آن برانگيختن دانشجويان بود، عناصري مانند م ـ م و ح ـ ط كه از مدتها پيش براي انجام اين نقشه در آب نمك خوابانده شده بودند، وارد صحنه شدند. به تدريج عناصر مخالف آنها كه آنها هم از همان انصار و نيرو هاي تربيت شده براي اين مواقع بودند به صحنه آمدند و بسرعت تهران را شلوغ كردند. طبق يك مصوبه قبلي «شوراي عالي امنيت ملي» در صورت شلوغ شدن، امنيت تهران بخودي خود به سپاه واگذار ميشود. امري كه شب دوشنبه انجام شد. در اينجا نيروهاي عملياتي سردار ذوالقدر (از عناصر جناح راست سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه سال ۶۰ از آن جدا شد) وارد صحنه شدند. طبق همان مصوبه تا پايان شلوغي كليه ارگانهاي امنيتي و انتظامي و نظامي در اختيار سپاه قرار ميگيرند. باين ترتيب در شب دوشنبه ذوالقدر فرمانده كودتاي اعلام نشده شد. اوهمان شب از رئيس جمهور خواست به مدت ششماه وضع فوق العاده اعلام كند. خاتمي در جواب تسليم نشد وگفت استعفاي خود را به مردم ميدهد. اين به معناي حضور مردم و خونريزي بود. «خامنهاي» كه غير از مساله فرهنگ با «خاتمي» مشكل ندارد. بدليل اينكه نميخواهد در زمان ولايت او خون ريخته شود، با ادامه كودتا مخالفت كرد. در حال حاضر هنوز وزارت اطلاعات و نيروهاي انتظامي تحت امر سپاه است و بهمين دليل به شكل كنوني عمل ميكند. تلاش خاتمي پايان دادن اين مرحله، براي خارج شدن از وضعيت اضطراري و درنتيجه برگرداندن سپاه به پادگان است. جناح راست پيش از حمله به كوي سعي كرده بود وزارت كشور را راضي كند كه انتخابات را ششماه عقب بيندازد. وزارت كشور نه تنها قبول نكرد، زمان آن را هم اعلام داشت. جناح راست ميكوشد وضعيت اضطراري فعلي را تا ششماه ادامه بدهد كه به هدف خود برسد.» |