اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
دمکرات بسيار ژرفتر خواهد بود و در تاريخ بشريت ثبت خواهد شد. در تاريخ می گويند ملتی با دست خود خرافات مذهبی را بدور ريخت و رها شد. شکل ديگر سرنگونی اين رژيم زيبايی گونه نخست را ندارد و اين رژيم مافيایی ممکن است بعنوان حامی تروريست جهانی، بزانو درآيد. ما ايرانيان بايد بدانيم که سرنگونی اين رژيم با سرنگونی طالبان و صدام بسيار متفات است. سرنگونی صدام ،سرنگونی يک رژيم ديکتاتوری بود و سرنگونی سيستم اسلامی آخوندی ، سرنگونی يک انديشه و شيوه حکومتی است که در جهان ادعای حکومت دينی می کند. سرنگونی اين بلوک اسلامی درست مانند سرنگونی بلوک شوروی سابق است که يک انديشه و طرز تفکر و ايدولوژی به گورستان می رود. آری صدام يک ديکتاتور عادی بود نه يک ايدولوژی دينی يا يک سـَبک ساختاری حکومتی که مدعی رهبری جهان اسلام باشد. از همين روی با سرنگون شدن رژيم پوسيده اسلامی در ايران تمام جريانات پيرو اين مکتب خون و مذهب سالاری در خاورميانه و ساير نقاط که ادعای يک قطب عليه سايرقطب ها را داشتند، با هم به گورستان خواهند رفت. يعنی ديگر در لبنان جنبشی نيست که بمبگذاری کند و در اسراييل مردم عادی را به خاک و خون بـِکـِشَد. ديگر القاعده ايی نيست که با ثروت مردم ايران بمبگذاری کند. ديگر نويسند ه ايی نيست که در آنسوی آبها تهديد به مرگ شود. آرامش به منطقه و جهان باز خواهد گشت. حتی دروازه آزادی کامل عراق بدون بمبگذاری هم از ايران گشود خواهد شد. اين همه سود و فوايد در نبود رژيم جمهوری اسلامی به جهان دست خواهد داد. بزودی ما بايد شاهد يک ايران مقتدر، دمکرات ، مردمسالار و لائيک در منطقه باشيم که بتواند ضامن ثبات در منطقه باشد. همانند کوروش بزرگ که درزمان خود در منطقه و جهان ضامن صلح و رهايی ملتها ديگر از زير يوغ بردگی بود. اين وظيفه تک تک ايرانيهاست که آبروی ازدست رفته جهانی خودرا بزودی بازيابند. دوستان و هم ميهنان بدانيد که رژيم خود به اين مسئله واقف است و تلاش دارد اين جريان را بسوی جنگ هدايت کند. زيرا همانگونه که خود می گويند اسلام دين خون و شمشير است. اين جمله را بارها خـمينی بيان داشت. براساس همين تئوری آخوندها خود اين پروسه سرنگونی را به جبهه ديگر انتقال می دهند. يعنی جبهه جنگ. اين ديگر به درايت ايرانيها و جهان زيروحشت تروريسم بستگی دارد که چگونه رژيم را به جبهه اول يعنی خيزش مردمی و به چالش کشيدن رژيم در يک همه پرسی بکشانند. رژيم و انديشه مذهبی آخوندی با سرعت بيشتری نسبت به ديگر رژيم ها سرنگون خواهد شد. زيرا هر که بامش بيش برفش هم بيش. پس بر اين بام پر از برف جنايت که سنگينی می کند،زودتر خواهد شکست وفرو خواهد ريخت. زمان آن کوتاه تر خواهد بود. پيش شرط آنهم حضور همه مردم ايران از درون و فشار جامعه جهانی از برون خواهد بود. درود بر تو ای عصر جديد * درود بر تو ای پگاه آزادی که به دميدن گرفتی* ايران می رود که برگ نوينی در تاريخ بگشايد* اين زيبا ترين ، ماندگارترين و شيرين ترين لحظه تاريخی ايران است که در تاريخ ايران و جهان ثبت خواهد شد. به اميد هر چه زودتر آنروز. پاينده ايران. زلزله و دولتمردانقاسم محمدی زلزله یک فاجعه ی طبیعیست. اما مثل هر فاجعه ی طبیعی دیگری ، بشر برای مهارش به تلاش های فراوانی دست زده است. با اینکه ایران بر روی خط زلزله قرار دارد و بارها دستخوش آن شده ، چرا هیچ تدارکاتی برای مبارزه با آن صورت نگرفته است؟. درست چند روز پیش از فاجعه ی بم ، زلزله ای کالیفزنیا را می لرزاند. قدرت این زلزله درست به اندازه ی زلزله بم بوده است. در کالیفرنیا سه نفر کشته می شوند و برق چند منطقه برای مدت کوتاهی قطع می شود. در بم نزدیک به پنجاه هزار نفر جان شیرین خود را از کف می نهند و هزاران تن دیگر روزگار را باید با زخم های به جا مانده از آن به سر آورند.آری زلزله یک فاجعه ی طبیعیست . اما زلزله ی استبداد و دیکتاتوری که سالهای زیادی کشور ما را لرزانده و می لرزاند، طبیعی نیست. بروید و سری به شهر طبس یا رودبار – که آوار زلزله را بر تن خود لمس کرده اند – بزنید. کدام یک از این شهرها به شیوه نوین در برابر زلزله بازسازی شده اند؟ در دوران ستم شاهی میلیاردها دلار از ثروت ملی مردم ایران ، خرج سرپا نگهداشتن دستگاه امنیتی و ارتش تا بن دندان مسلحی می شد که تنها هنرش حفظ رژیم از بن پوسیده ی دیکتاتوری بود. بریز و بپاش های جشن دوهزاروپانصد ساله و وام های بدون عوض پیشکش. همین دستگاه امنیتی در جریان زلزله ی طبس در پی این آمده بود که دانشجویان امدادگر و نیروهای مبارز را شناسایی و دستگیر کند ( کاری که دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی هنگام سیل خوزستان با امدادگران می کرد. .پس از انقلاب و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی وضع نه تنها بهتر نشد که ابعاد غارت گسترده تر شد. این بار نه هزار فامیل که هزاران هزار فامیل باید از سرچشمه ی منابع ملی ارتزاق کنند. هر آخوندکی یک بنیاد مالی راه انداخت و برای حفظ آن به هرکاری هم دست می زند.ارتش بیست میلیونی سپاه و بسیج و صدها ارگان ریز و درشت دیگر هم به آنها پیوستند و سالهاست که شیره ی جان مردم را می مکند. در جریان زلزله ی شمال کمک های بین المللی سر از بازار ناصرخسرو در می آوردند. بیرحمی انسان را می بینید؟ گناه مردم بم چیزی نیست جز زاده شدن در کشوری که همواره در حال غارت شدن توسط حکومت های سرتا پا فاسد و انگلی است. شگفتا که این مردم در خانه هایی می زیسته اند که مواد و مصالح ساختمانیش ، درست همان چیزیست که 2500 سال پیش برج و باروی شهر باستانی بم را با آن بنا کرده بوده اند. ستم را می بینید؟ کالیفرنیا و ایران هر دو بر روی خط زلزله قرار دارند. درکالیفرنیا سه نفر کشته می شود ، در بم نزدیک به پنجاه هزار تن. آیا این رویدادها انگشت اتهام را به سوی حکومت های دزد و چپاولگر دراز نمی کند؟ همین امروز و با پیش بینی های علمی ، رخداد زلزله ای در تهران گمان زده می شود. آیا سردمداران حکومت تا کنون چاره ای برای کاهش دامنه ی فاجعه ی انسانی آن دیده اند؟ یا قرار است مثل آن مقام حکومتی بگویند : ما اصلا فکر نمی کردیم دربم زلزله بیاید مردم بم که امروز بر خاکستر اندوه و درد نشسته اند، با گذشت روزگار دوباره از خاک سر بر می آورند و شهرشان را باسازی |